◄ دیپلماسی فعال؛ رمز حفظ قراردادهای فاینانس
با خروج ترامپ از توافق برجام تردیدهایی جدی بر فضای پسابرجام در کشورمان سایه افکند. در روزهای اول سؤال اساسی این بود که آیا برجام بعد از خروج آمریکا از این توافق پا برجا خواهد ماند یا خیر؟ بهوضوح میتوان دید که هیجان ناشی از این سؤال اساسی همانطور که بهسرعت اوج گرفت، بهسرعت هم فروکش کرد. حالا سؤال ملموستر این است که با خروج آمریکا و تهدیدات دولت این کشور برای بازگشت تحریمها چه اتفاقی برای اقتصاد کشور، افقهای پیش روی آن در پسابرجام و قراردادهایی که تاکنون امضا کرده میافتد؟
سید فرید موسوی*: با خروج ترامپ از توافق برجام تردیدهایی جدی بر فضای پسابرجام در کشورمان سایه افکند. در روزهای اول سؤال اساسی این بود که آیا برجام بعد از خروج آمریکا از این توافق پا برجا خواهد ماند یا خیر؟ بهوضوح میتوان دید که هیجان ناشی از این سؤال اساسی همانطور که بهسرعت اوج گرفت، بهسرعت هم فروکش کرد. حالا سؤال ملموستر این است که با خروج آمریکا و تهدیدات دولت این کشور برای بازگشت تحریمها چه اتفاقی برای اقتصاد کشور، افقهای پیش روی آن در پسابرجام و قراردادهایی که تاکنون امضا کرده میافتد؟
اروپاییها تاکنون نه برای ماندن در برجام بلکه برای ایستادن در مقابل خواستهای آمریکا علیه کشورمان خود را جدی نشان دادهاند. تصمیم اخیر این اتحادیه مبنی بر فعالکردن قوانین ضد تحریم آمریکا برای ماندن در فضای اقتصادی ایران یک امیدواری جدی را به وجود آورده است. به همین منوال بحث جایگزینی یورو با دلار در مبادلات اقتصادی ایران و اروپا هم عاملی امیدآفرین تلقی میشود.
باوجوداین واقعیت صحنه حقوقی، سیاسی و اقتصادی جهان به ما تذکر میدهد که لزوماً ماندن در این سطوح نمیتواند آن تضمین لازم برای پابرجا بودن قراردادهای فاینانس خارجی در کشورمان باشد. قوانین ضد تحریمی اتحادیه اروپا علیه آمریکا مواردی امیدوارکننده هستند اما حداکثر برای شرکتهای متوسط و کوچک.
هرچند باید یادآور شد که همچنان نقش کشورهای اروپای شرقی نیز در همراهی با این سیاست مهم است و هنوز این سؤال که آیا بازیگرانی چون مجارستان، لهستان و... با این سیاست همراهی میکنند نیز پاسخ مشخصی پیدا نکرده است.
مقایسه حجم مبادله کشورهای طرف برجام با آمریکا در قیاس با کشورمان تهدیدی جدی است برای اینکه تصمیمات آمریکا برای اعمال تحریم یکجانبه علیه ایران کارساز بیفتد و باعث عقب راندن اروپا شود. تنها چیزی که در این میان اروپا را نهتنها پایبند به برجام نگه داشته بلکه باعث رویارویی دو سوی آتلانتیک شده است، عوامل سیاسی بودهاند. اروپا به سه دلیل عمده با تصمیم ترامپ مخالف است؛ اول اینکه نمیخواهد بهعنوان جزئی از سیاست خارجی آمریکا شناخته شود. دوم نگران به هم ریختن مجدد خاورمیانه بهعنوان همسایه نزدیک خود است و نهایتاً بههم خوردن پیمانهای بینالمللی بهصورت یکجانبه را به نفع منافع خود نمیداند.
درصورتیکه تحریمهای آمریکا جدی شوند واقعیت این است که کار برای تبادلات اقتصادی و ازجمله قراردادهای فاینانس در کشورمان سخت خواهد شد. شرکتهای بزرگ اروپایی در شرایط عادی اگر خطری را احساس کنند ریسک کارکردن با ایران را به منافع همکاری با آمریکا ترجیح نخواهند داد. حتی بعید است در مقابل یک تحریم جدی کشورهایی مانند هند، چین و حتی روسیه هم بهراحتی با ایران کار کنند.
در چنین شرایطی راهحل چندانی برای کشورمان جهت جبران آثار تحریمی بر قراردادهای خارجی و ازجمله فاینانسها وجود ندارد و آنهم راهحل سیاسی است. به عبارتی ما باید از این جای داستان به بعد، طوری رفتار کنیم که اروپاییها تا جای ممکن به برجام پایبند بوده و برای ابتکار عمل در جهت مقابله با تحریمهای آمریکا تشویق شوند.
با توجه به حجم موردنیاز سرمایهگذاری داخلی کشورمان در پروژهها و بنیه اقتصاد ملی کشور، ما بهطورجدی نیازمند قراردادهای فاینانس هستیم. درواقع همانطور که این گفتگوهای سیاسی بودند که درهای فضای پسابرجام را گشودند اکنون نیز تنها راه، دیپلماسی و گفتگوی سیاسی است که میتواند تضمینی باشد بر اینکه امکان حفظ قراردادهای فاینانس قبلی یا حتی بستن قراردادهای جدید ایجاد شود.
بهطور خلاصه باید اذعان کرد که اروپا و دنیا برای کارکردن با کشورمان نیازمند انگیزههایی هستند که قسمت زیادی از آنها بهطور واضح اقتصادی نیست. به معنای دقیقتر حضور ایران در عرصههای بینالمللی بهعنوان یک شریک باید توجیه منطقی در حوزه سیاسی داشته باشد و این مقدمه شرایطی است که میتواند باعث تضمین قراردادهای اقتصادی شود.
*عضو کمیسیون اقتصادی مجلس