◄ سه سناریو برای پیشبینی تحولات اقتصاد ایران در سال 98
پرداخت سود بالا، یعنی سود حقیقی 10 درصد در اقتصادی که طی 10سال به طور متوسط دو تا سه درصد رشد داشته، معنای دیگری غیر از دیوانگی کامل نداشته. جالب است که دولت یازدهم نیز با آن مخالفت چندانی نکرد، چون پرداخت سود بالا سپر تورمی بود، و تورم را پایین نگاه میداشت، هرچند که اقتصاد را داغان میکرد.
یک کارشناس اقتصادی با ارائه 3 سناریو برای اقتصاد ایران در سال 98، به بیان پیشبینی خود از روند آینده اقتصاد کشور پرداخت.
به گزارش تیننیوز، حسین عبده تبریزی با بیان سه سناریو برای مدلسازی اقتصاد ایران در سال 98 ، سناریو اول را حفظ وضعیت موجود و صدور یک میلیون بشکه نفت در روز و سناریوی دوم را بهترشدن وضع با آغاز مذاکره در نهایت سناریوی سوم را بدتر شدن وضع جاری. بالا گرفتن درگیریهای لفظی در منطقه و کاهش صدور نفت به 500 هزار بشکه عنوان کرده است.
سال جنگافروزان
عبده تبریزی که این سخنان را در جلسه عصرانه کاری کانون نهادهای سرمایهگذاری عنوان کرده میافزاید: به نظر نمیرسد امریکاییها، و شخص ترامپ بخواهند به سمت جنگ و درگیری شدید پیش بروند. با این همه افراد بسیار معتبر اظهارنظرهایی کرده و اعلام نگرانی کردهاند. مثلاً ویلیام برنز در مصاحبه با آتلانتیک اخیراً تصریح کرده که هر چند ترامپ قصد حمله و جنگ ندارد، اما اطرافیان او را به آن سمت میکشانند؛ تیم اطراف مرکب از طرفداران اسرائیل، عربستان، ... زمینههای جنگ را آماده میکنند. یعنی سال 2013 سال مهمی برای جنگافروزان است. چرا که در سال 2020 که سال انتخابات است، امریکا به کشور دیگر تجاوز نمیکند.
او افزود: از اینرو اطرافیان تندرو و بیعقل ترامپ همة فشار را خواهند آورد که در سال 2019، حمله صورت گیرد؛ بهویژه چون به نظر میرسد در دور بعد ترامپ انتخاب نشود، برای همین سال 1398 سالی مهم و حیاتی است و به نظر رهبری انقلاب نیز، امسال اهمیت بسیار دارد.
دهه بیثبات اقتصاد ایران
عبده تبریزی با بیان اینکه در طول یک دهه اخیر، بیثباتترین دوران اقتصادی در ایران را پشت سر گذاشتهایم افزود: در طی این دهه، انواع مشکلات را در اقتصاد کلان داشتهایم؛ طی همین مدت، بیماری هلندی را تجربه کردهایم، شکل گرفتن حبابهای مکرر در بازار داراییها را شاهد بودهایم، با رکود تورمی مواجه شدهایم، اشکال مختلف بیثباتی مالی و از جمله بحران مالی را تجربه کردهایم، جهشهای ارزی داشتهایم، و شکلگیری تورمهای شدید را شاهد بودهایم.
دیوانگی بانکی
او افزود: پرداخت سود بالا، یعنی سود حقیقی 10 درصد در اقتصادی که طی 10سال به طور متوسط دو تا سه درصد رشد داشته، معنای دیگری غیر از دیوانگی کامل نداشته. جالب است که دولت یازدهم نیز با آن مخالفت چندانی نکرد، چون پرداخت سود بالا سپر تورمی بود، و تورم را پایین نگاه میداشت، هرچند که اقتصاد را داغان میکرد.
ناترازی بودجه و رکود اقتصادی
عبده تبریزی با بیان اینکه تشدید کسری بودجه آشکار و پنهان مربوط به همین دوره است افزود: دولت این کسری را به شکل انتشار اوراق مشارکت تعریف کرد. متأسفانه، پتانسیل ناترازی شدیدتر به دلیل «منبع» اوراق به رسمیت شناخت و شگفتا که کسری بودجه را در مشکلات صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی و زیان بانکها وجود دارد. دولتی که خود در بند کسری هزینههای روزانه است، باید از بانکها و صندوقهای بازنشستگی هم دفاع کند. پس افزایش بدهیهای دولت به واقعیت روزانه تبدیل شده است. وضعیت ضعیف بودجه در کنار تشدید تنگنای اعتباری بانکها، به رکود اقتصادی دامن زده است.
چرا مسکن گران شد؟
او افزود: داستان مسکن مهر مربوط به همین دوره است؛ حباب قیمتی در بخش مسکن و مستغلات نیز مربوط به همین دوره است. ترکیدن حباب قیمتی مسکن نیز مربوط به همین دوره خاص است؛ در پی آن، رکود بسیار سنگین در فعالیتهای بخش زمین و مستغلات تجربه شده است. مشکل بانکها نیز در رابطه با املاک و مستغلات تشدید شده است و بالاخره، افزایش شدید قیمتهای مستغلات در سال 97 را هم تجربه کردهایم.
نرخ سود بانکی
عبده تبریزی با بیان اینکه نرخ بهره از دهه 80 روند افزایشی قابل ملاحظه داشته افزود: با بروز تنگنای اعتباری و مالی در اقتصاد ایران و همزمان اجرای سیاست پولی انقباضی در سال 1392 و وجود بانکهای مشکلدار، افزایش نرخ سود بانکها خود به نیرویی برای رشد نقدینگی تبدیل شد.
او گفت: امروز میبینیم که نرخ بهره به شدت در حال افزایش است و به متوسط 30 درصد میتواند برسد. سؤال این است که اگر از سال 92 ، به جای هدفگذاری میانی پایه پولی، هدفگذاری میانی نرخ سود صورت میگرفت، آیا نرخ سود دچار این چنین افزایشهایی میشد؟ آیا وارد رکود عمیق میشدیم؟ متأسفانه در دولت یازدهم، نرخ سود بین بانکی ابزار کاهش نرخ سود معرفی شد؛ ابزاری که اصلاً کار نمیکرد.
چه خواهد شد؟
عبده تبریزی در نهایت با رجوع به سه سناریو ابتدایی ارائه شده خود معتقد است که در شرایط فعلی سناریوی کمی بدترشدن رابطه و کاهش صادرات نفت به 500 هزار بشکه محتملتر است.
به گفته وی در این شرایط و به فرض اقدامات مؤثر بانک مرکزی در کنترل نقدینگی، نرخ تورم متوسط 30 درصد و نرخ رشد منفی 3 تا 5 درصد محتملتر به نظر میرسد.