بازدید سایت : ۷۲۴۸۷

دل سوخته و دل باخته و دل نگرانیم!

دل سوخته و دل باخته و دل نگرانیم!
|

فاطمه مقیمی یک بار به عنوان کارآفرین نمونه جهان اسلام معرفی شده است با این حال این جمله به هیچ عنوان ویژگی‌های او را به عنوان یکی از زنان ایرانی فعال در عرصه‌های اقتصادی تعریف نمی‌کند. چندی پیش یک سایت‌ خبری او را در میان ثروتمندان بزرگ ایران قرار داده بود. خودش می‌گوید آن فهرست برای تخریب وی منتشر شده بود. مقیمی سال 85 در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی به عنوان تنها زن عضو انتخاب شده. بعد در اتاق ایران و آن جا هم در همین سمت. مقیمی به عنوان رئیس کمیسیون حمل و نقل در پارلمان بخش خصوصی فعالیت کرده است و همان جا به عنوان مشاور رئیس اتاق بازرگانی ایران درامور زنان کارآفرین انتخاب شده است. با این حال گفت‌وگوی ما با این فعال بخش خصوصی درباره این موضوعات نبود. فاطمه مقیمی از دغدغه‌ها و انتظاراتش از دولت یازدهم گفت. از راه‌حل‌هایی که تا اینجا به دولت ارائه داده و از انتقاداتی که اگر دولت به آنها توجه کند کشیدن افسار تورم ساده‌تر خواهد شد.

تغییراتی که دولت در اقتصاد انجام داده از نگاه کارشناسان و مردم عادی، متفاوت بوده است. به نظر شما دلیل این اختلاف چیست؟
مسائلی که در دیدگاه کلان به آنها پرداخته می‌شود و انتظار وجود دارد که در دراز مدت به آنها پرداخته شود مسائلی نیست که مصرف‌کننده خرد بتواند نسبت به آنها اشراف کامل داشته باشد. وقتی یک تصمیم بزرگ در اقتصاد کلان یک جامعه برنامه‌ریزی می‌شود قرار نیست همین امروز مصرف‌کننده بازخورد آن را ببیند اما وقتی به یک مغازه مراجعه می‌کند و افزایش قیمت آن را می‌بیند نسبت به این وضع معترض خواهد شد. مصرف‌کننده اعتراض دارد اگر جنسی کاهش قیمت ندارد لااقل افزایش قیمت هم نداشته باشد.

شما از کدام قسمت برنامه‌های دولت یازدهم تا اینجای کار رضایت دارید؟
در ده یازده ماه آغاز به کار دولت یازدهم و هشت ماه مسئولیت‌پذیری ایشان خیلی جایز نیست که بخواهیم به نقد رفتارهای دولت بپردازیم. دولت به هر حال با مشکلات زیادی برخورد کرد اما یکی از قسمت‌هایی که می‌توان در آن به دولت نمره خوب داد، ایجاد گفتمان خارجی و دیپلماسی فعال خارجی بود و این یکی از نکاتی است که امروز جامعه به آن با دید مثبت نگاه می‌کند. من از یک کشور صحبت نمی‌کنم و از گفت‌وگوی جهانی دولت صحبت می‌کنم.

نگاه شما به فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها چیست؟
در این دوره دولت ملزم به اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها بر اساس قانون پنج ساله است. بحث دیگری که در برنامه پنجم دولت موظف به اجرای آن بود، بحث حامل‌های انرژی بود که بنا بود به قیمت فوب خلیج فارس برسد. اما همزمان بودن این طرح‌ها فشاری را به جامعه وارد خواهد کرد که شکنندگی در اقتصاد روزمره را به وجود بیاورد. شاید برخی اتفاقات و تصمیمات نباید به صورت همزمان گرفته می‌شد یا اجرایی می‌شد. به هر حال ما در متن جامعه هستیم و برخی مشکلات را می‌بینیم اما تصمیم‌گیرنده نهایی نیستیم و باید عکس‌العمل‌هایی که جامعه نشان می‌داد باید در تصمیمات بعدی به دولت کمک می‌کرد اما ما شاهد آن بودیم که این عکس‌العمل‌ها تاثیری روی جامعه نداشت و این نگرانی‌هایی را برای ما به وجود می‌آورد.

نگرانی‌های شما مربوط به تصمیمات دولت است؟
ببنیند هم تصمیمات دولت و هم برخی رفتارهای دیگر ممکن است باعث بروز برخی نگرانی‌ها شود. مثلا بعضی سال‌ها پیدا کردن اسکناس نو کاری دشوار بود اما حالا با اینکه یک ماه و نیم از نوروز می‌گذرد هنوز هم اسکناس نو در بازار یافت می‌شود. اگر این اسکناس‌ها بدون پشتوانه چاپ شده باشد جای نگرانی به وجود می‌آید. اگر دولت بخواهد برای افزایش قدرت خرید مردم رو به چاپ اسکناس بیاورد پا در مسیر غلطی گذاشته است. اسکناس‌های بدون پشتوانه نباید وارد بازار شود.

دولت باید برای مرحله جدید هدفمندی یارانه‌ها چه می‌کرد؟
درخواست برای انصراف از دریافت یارانه‌ها ظاهرا تاثیری نداشت. این کار نیاز به یک فرهنگ‌سازی کلی‌تری داشت. اینکه فقط درخواست کنیم جواب نداد. شما به میزان ثبت‌نام‌کنندگان نگاه کنید! حالا یا سرشماری نفوس اشتباه است یا مشکل دیگری وجود داشته. به هر حال افرادی بودند که ثبت‌نام نکردند. اما یارانه‌ها تجربه مطلوبی در کشورهای دیگر داشته است و جواب خوب داده است ولی هر نسخه‌ای برای هر بیماری نمی‌تواند پاسخگو باشد و بر اساس ویژگی‌های خاص باید به فرد دارو داد. در فاز اول هدفمندی یارانه‌ها در همان مرحله اول هم به نظر من درست نبود و بسیاری افرادی که تصمیم‌گیر مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها بودند خود معتقد بودند مرحله اول عجولانه بود اما خود دوباره همان تصمیم را گرفتند.

شما منتقد این روش هستید؟
از دولت جدید این توقع وجود داشت که بهتر از این عمل کند. دولتی که بعد از مشکلات اقتصادی و فشارهای اقتصادی در داخل کشور با شعارهای خوب و دلنواز وارد حوزه‌ای شد که اکثریت جامعه از آن حمایت کردند، باید مطلوبیت خود را حفظ کند و حداقل توقع حفظ محبوبیت است. اگر این محبوبیت افزایش نیابد باید همین مقدار حفظ شود. اگر قرار است جامعه رضایتمندی را داشته باشیم باید تلاش بیشتری کنیم. فقط هم با شعار نمی‌شود رضایت مردم را جلب کرد. آن هم نه پرداخت 40 هزار و حتی 400 هزار. به قول معروف به جای ماهی دادن ماهیگیری را باید به مردم یاد داد. اگر امروز دولت بیاید و پولی به افراد پرداخت کند، اولا تضمینی وجود ندارد که بتواند همیشه به این تعهد پایبند باشد و دوما تلاشی برای حفظ این پول صورت نگرفته است و جامعه را به سوی تنبل شدن سوق می‌دهد. آن بحث کرامت انسانی هم اینجا جای سوال دارد. حق است؟ بر اساس خود اظهاری است؟ آیا بر اساس اخلاق است و همه صادقانه فرم‌ها را پر کرده‌اند؟ اگر این سرمایه‌ها در جای دیگر به شرط برگشت مالی برای این افراد سرمایه‌گذاری می‌شد همان بحث ماهیگیری بود. یارانه اگر به تولید تعلق می‌گرفت (که در مرحله اول هدفمندی قرار بود به تولید تعلق بگیرد و تعلق نمی‌گرفت) و از تولید‌کننده‌ها در خواست می‌شد که به عنوان ناظر، باید اشتغال تعداد بیشتری پرسنل و کارگر را تضمین کند.

این کار چه فوایدی داشت؟
واردات کمتر می‌شد و ارز کمتری از کشور خارج می‌شد، اشتغال ایجاد می‌شد، کرامت انسانی حفظ می‌شد، تولید افزایش می‌یافت.

این پیشنهاد به دولت هم مطرح شده؟
بله. این پیشنهاد را هزاران نفر کارشناسی‌تر از من به دولت ارائه دادند. وقتی مدیران دولت یازدهم به مسئولیت خود نشستند من در پروپوزالی با عنوان «دولت کارآفرین» به دولت ارائه دادم. در آن پیشنهاد داده بودم دولت در مسئولیت کار آفرینی سکانداری خود قرار بگیرد و پاروزنی را به دست بخش خصوصی بسپارد. به اعتقاد من آنچه در سیاست‌های اصل 44 قانون اساسی مطرح شده است و آنچه در فرمان مقام معظم رهبری به عنوان اقتصاد مقاومتی به جز این مسائل است؟ شعار چند سال اخیر هم نهادینه شدن اقتصاد توسط بخش خصوصی است. هر جا نگاه کنید این را می‌بینید در حالی که تولید‌کنندگان ما با مشکلاتی روبه‌رو هستند. اگر قرار است تولید‌کنندگان ایرانی با مشکلات عدیده‌ برخورد نکنند باید قوانین بهبود فضای کسب و کار که در شورای نگهبان هم تایید شده ابلاغ شود. ما هرگز نمی‌گوییم که قانون وجود نداشته باشد اما قانون نباید مزاحم کار باشد. بلکه باید به شکلی باشد که به تجارت کشور کمک کند. همانطور که بارها گفته شده اقتصاد ایران به خاطر بهره‌مندی از فرصت‌های متعدد تاریخی و جغرافیایی و آب و هوایی و... می‌تواند در بسیاری زمینه‌ها حرف برای گفتن داشته باشد. ایران امروز نیروی جوانی دارد که بدون استفاده صحیح رو به تحلیل می‌رود. آمار بالای بیکاری است که به آمار کم زاد و ولد منتهی شده است و در چند سال آینده ایران با یک جامعه پیر مواجه خواهد شد که بالطبع ممکن است مشکلات زیادی برای کشور به وجود بیاورد.

شما به عنوان یکی از اعضای اتاق ایران نسبت به بی‌توجهی به بخش خصوصی گلایه‌هایی را مطرح کردید. حضور دکتر نهاوندیان در سمت ریاست دفتر آقای روحانی به نزدیک شدن بخش خصوصی و دولت کمک کرده است؟
هر انسانی در جایگاه خود محترم است. بویژه دکتر نهاوندیان که یکی از افراد قدرتمند و با هوش است و در هر جایی فعالیت کند برای آن نهاد یک نعمت است. وقتی آقای نهاوندیان هم به دولت رفت همه از این انتخاب استقبال کردند و مورد استقبال فعالان بخش خصوصی قرار گرفت. هنوز هم به این مساله اعتقاد دارم اما قرار نیست حضور یک نفر همه مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. شما به اتاق تهران نگاه کنید. چهل نفر بخش خصوصی که در این اتاق حضور دارند که به صورت متوسط بین بیست سال تا چهل سال و حتی پنجاه سال سابقه کار اقتصادی موفق دارند. میانگین سی و پنج سال و در مجموع هزار و چهارصد سال تجربه انباشته شده از کار اقتصادی در این اتاق وجود دارد. این اتاق در شعار می‌گوید که ما مشاوران اقتصادی دولت هستیم و پارلمان بخش خصوصی هستیم اما به غیر از شورای گفت‌وگو که کم و بیش کارهای خوبی انجام داده اما دیگر انتقال تجربیات خوب نبوده است. من نمی‌خواهم به دست کسی بهانه بدهیم یا به کسی ایراد بگیریم. آقای نهاوندیان یک نفر است. من مشاور ایشان بودم و با دیدگاه‌های ایشان هستم. ضمن اینکه ایشان هیچ‌وقت عضوی از بخش خصوصی نبوده‌اند. یعنی ایشان نماینده بخش خصوصی در اتاق نبوده‌اند.

انتقاد اصلی شما به مرحله جدید هدفمندی یارانه‌ها چیست؟
اول از همه باید فرهنگ‌سازی صورت بگیرد که به نظر من صورت نگرفت. اینکه یک دفعه بحث یارانه‌ها و حامل‌های انرژی مطرح می‌شود به جامعه ضربه زد. ببینید در همین زمان کوتاه اجرای افزایش قیمت سوخت، خبر رسید که میزان مصرف سوخت در جامعه کاهش پیدا کرده است. این خیلی خوب است که از برخی سفرهای غیر ضروری اجتناب شده است. اما در کنار این خبر، من احساس می‌کنم تعداد مراجعات به پمپ‌های بنزین ثابت مانده است. اگر قرار است یک تصمیم درست گرفته شود باید همه این موارد تحلیل شود. امروز باید ببینیم امید به زندگی در بین جوانان چه تغییری کرده است. همه این موارد در یک سبد قرار می‌گیرد. نه اینکه چون بنزین گران شود نسل جوان امید خود را از دست بدهد. اگر جوانی مشغول به کار باشد افزایش قیمت بنزین تاثیری در زندگی وی نخواهد داشت. اما جوان بیکار سطح زندگی‌اش پایین می‌آید. وقتی یک جوان چهار پیشنهاد کاری در مقابل داشته باشد چه روحیه‌ بالاتری دارد نسبت به زمانی که چهل جا برای یافتن کار می‌رود. همین وضعیت است که باعث افزایش پرخاشگری وی در جامعه می‌شود. امروز بسیاری مشکلات خانوادگی متاثر از همین مشکلات اقتصادی است. آمار طلاق و ازدواج‌گریزی و بحث‌های غیر اخلاقی که متاسفانه امروز در جامعه رخ می‌دهد همگی یک ریشه هم در مشکلات اقتصادی دارد.

ببینید این مسائل از دید یک اقتصاددان خیلی خوب قابل درک است. اما توده‌های مردم هم این مساله را می‌پذیرند؟
ببینید من یک بار به عنوان کارآفرین برتر جهان اسلام معرفی شدم. وقتی بحث هدفمندی یارانه‌ها مطرح شد سعی کردم با استفاده از این عناوینی که داشتم در جمع‌های بانوان و کارآفرین‌ها از بحث انصراف از دریافت یارانه‌ها دفاع کردم. طبیعی است که من قدرت هجده میلیونی رای آقای روحانی را ندارم اما آنقدری که در رای افراد تاثیر داشتم سعی کردم تاثیرگذار باشم. من هم باید جامعه همسو با خودم را با خود همراه کنم. با سخنرانی و صحبت یا هر چیزی که لازم باشد. دولت نباید به همین مرحله اول انصراف اکتفا کند. باید باز هم دلایل خود را تشریح کند و باز هم از مردم برای انصراف از دریافت یارانه دعوت کند. دولت باید باز هم نشست برگزار کند و منافعی که در برابر انصراف از دریافت یارانه نصیب مردم می‌شود به خوبی برای آنان تشریح شود. دولت باید سعی کند رابطه هدفمندتر و نزدیک‌تری با مردم داشته باشد تا مردم متوجه حسن نیت و برنامه‌های اصلاحی دولت برای تغییر در وضعیت موجود بشوند. آقای رئیس‌جمهور می‌تواند با ادبیات خود مردم با آنها صحبت کند.

فکر می‌کنید با این کار تعداد انصرافی‌ها بیشتر شود؟
بدون شک اثر دارد. اگر این صحبت‌ها می‌شد شاید به جای هفتاد و چند میلیون نفر؛ سی و چند میلیون ثبت‌نام می‌کردند. حالا که این اتفاق در این مقطع افتاده هم اگر دولت باز با مردم صحبت کند تعداد دیگری انصراف خواهند داد. مردم به این دولت اعتماد دارند. باید این مساله را برای مردم تحلیل کرد. طیف شنونده صحبت‌های ایشان همه افرادند. شاید نیاز است در جوامع کوچک‌تر افراد دیگر با ادبیاتی دیگر حضور پیدا کنند.

انتقادات شما از دولت زیاد نیست؟
ببینید به هر حال ما دلسوخته این کشوریم و دلباخته و امروز دل نگرانیم که چه اتفاقی قرار است برای این کشور رخ بدهد. خدای نکرده اگر قرار باشد دولتی که خود ما به آن رای دادیم و از آن حمایت کردیم با مشکل مواجه شود همه آسیب می‌بینند. ما می‌خواهیم به جای شعار دادن راهکار عملی پیدا کنیم. از سویی دیگر ما نمی‌خواهیم هجده میلیون رای روحانی هشت میلیون نشود. بلکه بدل به رای بیست و هشت میلیون نفری بشود. ما هم به دنبال آن هستیم که یک اقتصاد سالم در ایران شکل بگیرد. ما هم به دنبال آن هستیم که مردم دغدغه اقتصادی نداشته باشند. از یک طرف دیگر هم به این مساله توجه کنید که دیکته ننوشته غلط ندارد. فکر می‌کنم این تعبیر از شهید بهشتی باشد. دولت روحانی از دید ما با دولت‌های دیگر تفاوت دارد و اگر انتقادی هم به این دولت مطرح می‌شود معطوف به همان توقعات است. به هر حال ما به این دولت رای دادیم و دوست داریم اعتماد و احترام مردم به این دولت افزایش بیابد. ما که از روی تقابل با این دولت موضع‌گیری نمی‌کنیم بلکه به دنبال آن هستیم که محاسن دولت و نقاط مثبت آن افزایش بیابد و نقاط منفی آن کاهش یابد.

مردم ایران این از خود گذشتگی را داشتند که از دریافت این پول انصراف دهند؟
بدون شک این اتفاق می‌افتاد. مردم ایران در عرصه‌های مختلف نشان داده‌اند که مردمی نجیب هستند. اینها تمام سختی‌ها را چه در انقلاب و چه در جنگ تحمل کردند. شما به معدل مردم چه در دوران انقلاب و چه در دوران جنگ نگاه کنید مشاهده خواهید کرد که چقدر تحمل و از خودگذشتگی در میان آنان زیاد بوده است. البته همیشه اقلیتی بوده‌اند که سوءاستفاده کردند و با فرصت طلبی سعی کردند به نان و نوایی برسند اما معدل جامعه، یک مجموعه فداکار را نشان می‌دهد. این مجموعه‌های فرصت طلب هم در همه جوامع دنیا وجود دارد و فقط مختص به مردم ایران نیست. وقتی مردم از جان فرزندانش که از جان خودش عزیز‌تر است برای اهداف بالای انقلاب گذشته است شک نکنید الان هم می‌تواند از مبلغی پول برای اصلاح جامعه خویش بگذرد. اما باید یک نقشه راه صحیح برای آنها تعریف شود. آقای روحانی باید چشم‌اندازی تعریف می‌کرد و برای رسیدن به آن یک زمانبندی صحیح هم تعریف می‌کرد. زمانبندی و فرهنگ‌سازی می‌توانست در افزایش اعتماد عمومی به دولت نقشی اساسی داشته باشد.

دولت وعده داده بود مبلغ صرفه‌جویی شده ناشی از انصراف مردم از دریافت یارانه را در حوزه بهداشت و درمان یا حوزه حمل و نقل یا کارهای عمرانی و صنعتی هزینه کند. در حال حاضر تعداد افرادی که از دریافت یارانه انصراف دادند کمتر از پیش‌بینی‌ها بود و منابع کمتری در اختیار دولت قرار گرفته است. به عنوان یک فعال بخش خصوصی فکر می‌کنید این منابع باقی‌مانده در کدام قسمت‌ها هزینه شود؟
امروز خبر رسیده که بحث بیمه‌ها و... وارد مرحله جدیدی شده است. بحث بهداشت البته بحث بسیار مهمی است و فرد تا زمانی که از نظر جسمی سالم نباشد از انجام بسیاری کارها ناتوان خواهد بود. اما چرا به این راه‌حل فکر نکنیم که دولت همه این برنامه‌ها را مرحله به مرحله و با برنامه‌ریزی پیش ببرد. بدیهی است دولت نمی‌تواند همه این برنامه‌ها را همزمان پیش ببرد و باید برای انجام آنها برنامه‌ریزی کند اما با بالابردن قیمت بنزین که ترمیم عدم انصراف از یارانه بود، دولت در حال حاضر منابعی دارد که باید در قسمت‌های درست هزینه شود. اما نباید مثلا توجه به مساله بهداشت سبب بی‌توجهی به مسائل حمل و نقل جاده‌ای شود. ضمن اینکه قانون همه اینها را تعریف کرده است. در قانون برنامه پنجم توسعه بند «ه» ماده 163 که درباره حمل و نقل است نو‌سازی ناوگان آمده است. اما معلوم نیست چرا این قانون وارد فاز عملیاتی نشده است. آن هم در حالی که سال‌ها از تصویب آن گذشته است. تا دولت قبل از یازدهم کسی توقع نداشت اما این دولت باید آیین‌نامه‌ها را مدون کند و ضمانت اجرایی را مشخص کند. یک آیین‌نامه برای ورود تجهیزات کامیون با عمر کمتر از سه سال هنوز تصویب نشده است. مثل این می‌ماند که کسی حوصله روشن کردن برق را نداشته باشد و یک عمر در تاریکی زندگی کند. بی‌توجهی به این قوانین سبب می‌شود هم دولت آسیب بخورد و هم بخش خصوصی با مشکل مواجه شود. دولت می‌تواند چند پروژه ملی را همزمان پیش ببرد.

امکان این کار از سوی دولت وجود دارد؟
انتظار از دولت این بود که همراهان مناسبی داشته باشد و انتظار از همراهان این است که برای اجرای برنامه‌ها در بخش‌های مختلف برنامه کاملی داشته باشند. اگر این افراد انتخاب آقای روحانی بوده‌اند و مجلس به برنامه‌های آنان اطمینان کرده است به‌نظر من توانایی اجرای این برنامه را دارند. کابینه از افراد قدرتمند و با تجربه‌ای تشکیل شده که سوابق خوبی دارند و در شرایط سخت از خود کارنامه موفقی به جا گذاشته‌اند.

در ابتدای صحبت‌ها به بحث سیاست خارجی دولت اشاره شد. مذاکرات ایران با کشورهای دیگر بویژه درباره پرونده هسته‌ای تاثیری در وضعیت اقتصادی مردم دارد؟
به نظر من نتیجه این کار مثبت است. به هر حال ما هنوز با بسیاری از کشورها داد و ستد تجارت و اقتصادی داریم. از طرفی دیگر ما یک کشور کمونیست نیستیم که بخواهیم با سیاست درهای بسته زندگی کنیم و باید ضمن حضور جدی در عرصه بین‌الملل وارد بازارهای جهانی و رقابت با شرکت‌های دیگر شویم. ما با یک ارتباطات خاصی در دنیا زندگی می‌کنیم آن هم در دنیایی که جوانان ایرانی در آن نقش پررنگی دارند و در قسمت‌های مختلف شاهد حضور جوانان ایرانی و انواع افتخار‌آفرینی از سوی آنان هستیم. ما نمی‌توانیم و نباید به سوی قطع ارتباط با دنیا برویم. امروز علم لحظه به لحظه در دنیا در حال پیشرفت است و قطع رابطه با دنیا کار درستی نیست. وقتی ما می‌توانیم ارتباط خود را با دنیا حفظ کنیم و از حق خود دفاع کنیم حتما باید این کار را بکنیم.

تحلیل شما از مذاکرات هسته‌ای چیست؟
به اعتقاد من این مذاکرات یک بازی برد- برد یا باخت- باخت برای طرفین خواهد بود. اگر شما مشت خود را محکم به یک دیوار بکوبید دست شما درد خواهد گرفت و اثری از مشت شما روی دیوار نیز باقی خواهد ماند. تحریم‌هایی که امروز علیه ایران وضع شده نیز چنین وضعی دارند. این تحریم‌ها آثاری منفی هم بر اقتصاد ایران و هم بر اقتصاد کشورهای دیگری که ایران را مورد تحریم قرار داده‌اند گذاشته است. حالا این آثار ممکن است در دو طرف متفاوت باشد. در این تحریم یک طرف شکست نخورد. هر دو طرف باخته بودیم و هر دو طرف از این دوران آسیب دیدیم. به قول معروف در یک دعوا یک نفر به طرفش گفت گوشت را می‌گیرم و دور کره زمین می‌چرخانم. طرف پاسخ داد خودت هم باید با من دور کره زمین بچرخی! مگر می‌شود در یک مجادله یک نفر سود ببرد. این بحث اگر به یک شرایط خوب برسد، که خوشبختانه در مسیری قرار گرفته است که به یک شرایط خوب برسد، بدون شک برای ملت ایران موفقیت بزرگی خواهد بود. وقتی اعتماد ایجاد شود و درهای کشور باز شود، مناسبات اقتصادی بیشتر می‌شود و اشتغال در جامعه افزایش پیدا می‌کند. این مساله به افزایش رفاه در جامعه می‌انجامد. همه اینها زمینه افزایش رشد اقتصادی در جامعه است. وقتی فعال بخش خصوصی بتواند روی مراودات جهانی برنامه‌ریزی داشته باشد هم بهتر می‌تواند در عرصه جهانی فعالیت کند.

به عنوان آخرین سوال پیش‌بینی شما از شاخص‌های اقتصادی در سال 93 چیست؟ نرخ تورم، بیکاری، رشد اقتصادی و... به نظر شما افزایش می‌یابد؟ آن هم وقتی که رشد صنعتی کشور وضعیت مناسبی ندارد؟
دلیل این افت وضعیت شاخص‌های اقتصادی اشتباهاتی بود که در مرحله اول هدفمندی یارانه‌ها اجرا شد. از یک طرف مسائل مالیاتی برای تولید و خدمات کمر شکن است. در کار ما (صنعت حمل‌ونقل) این مسائل مالیاتی مشکل زیادی درست کرده است. از طرفی دیگر وقتی تولید نباشد جابه‌جایی هم نیست. وقتی ناوگان ترمیم نشده است، امکان همکاری با اتحادیه اروپایی و کشورهای دیگر را نداریم. به هر حال من آرزو می‌کنم تورم به بیست‌وپنج درصد برسد. اما دولت هم به انتقادات سازنده توجه بیشتری بکند. به هر حال هر فردی خواستار ارتقای جامعه خود است اما دولت هم کمی به انتقادات و نظرات بیشتر توجه کند و به سمت برنامه‌ریزی دقیق در برنامه‌ها برسد. در کنار نظرات افرادی که دانشگاهی هستند با افراد آچار به دستی که دستی در کار دارند هم مشورت کند. افرادی که درک می‌کنند حقوق دادن آخر ماه چه معنایی دارد. اگر به این مسائل توجه شود امیدوارم دولت هم بتواند به وعده‌هایی که داده عمل کند و اقتصاد ایران را از این وضعیت نجات دهد.

ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.