فردای همهپرسی اقلیم کردستان
موضوع همهپرسی کردستان عراق و جدایی مناطق کردنشین از دولت مرکزی عراق، موضوعی نیست که نطفه آن در همین سالهای نزدیک بسته شده باشد. داستان جدایی کردها، مانند قصه پرغصه آن فردی است که بهتازگی به شهر آمد، بلیت سفر با قطار را خریداری کرد و راحت در صندلی ایستگاه به خواب رفت.
موضوع همهپرسی کردستان عراق و جدایی مناطق کردنشین از دولت مرکزی عراق، موضوعی نیست که نطفه آن در همین سالهای نزدیک بسته شده باشد. داستان جدایی کردها، مانند قصه پرغصه آن فردی است که بهتازگی به شهر آمد، بلیت سفر با قطار را خریداری کرد و راحت در صندلی ایستگاه به خواب رفت. وقتی قطار حرکت کرد و رفت، از او پرسیدند مگر مسافر این قطار نبودی، چرا قطار که حرکت کرد، سوار نشدی؟ با غرور پاسخ داد: کجا رفت، بلیتش اینجاست در جیب بغل من! قطار جدایی کردستان عراق سالهاست حرکت کرده و بسیاری از بزرگان مانند همولایتی من در ایستگاه ذهن خود به خواب رفتهاند. وقتی بعد از فروپاشی دولت عثمانی، سایکس و پیکو روی نقشه و بدون توجه به مسائل منطقهای زبان، فرهنگ و مذهب، کشورسازی کردند؛ زمانی که بعد از قتل ملک فیصل و کودتای ژنرال قاسم، جمهوری عراق تشکیل شد؛ زمانی که با حضور حزب بعث در عراق، بهویژه زمانی که صدام فرمانفرمای عراق شد و بزرگان کُرد به ایران و سوریه و دیگر کشورها مهاجرت کردند؛ زمانی که ملامصطفی بارزانی بعد از توافقنامه الجزایر بین صدام و پهلوی دوم مجبور به ترک ایران شد و زمانی که صدام با عملیات معروف به انفال، تهمانده رمق کُردها را در کوهستانهای عراق به آتش و خون کشید؛ زمانی که علی شیمیایی- جانی بالفطره عراقی- طلوع خورشید حلبچه را در تاریکی بمبهای شیمیایی به عزا کشاند و مهمتر از آن، زمانی که رؤسایجمهور آمریکا - بوش پدر و پسر- بدون شناخت روحیات مردم منطقه...
ماشین جنگی آمریکا را در صحرای تفتیده عراق به حرکت درآوردند و بساط حکومت صدامی را در هم پیچیدند و ...، در آن زمان بود که قطار دوپارهشدن عراق از سکوی خود به حرکت درآمد و امروز نسخههایی که بدون درنظرگرفتن گذشته تاریخی قوم کُرد پیچیده میشود، برای حال بیماری است که سالها با انواع بیماریها دستوپنجه نرم میکند، پس افاقه نخواهد کرد و شفایی به دنبال نخواهد داشت! همه میدانیم جدایی کردستان عراق، آغازی است بر تحولات احتمالی دیگر در کشورهای همسایه. بعد از همهپرسی، قوم کُرد پایگاه مستقلی خواهد داشت و نگاهها به سوی سرزمین به گفته- کردان- مادری خواهد بود. خاورمیانه از فردای رفراندوم کردها و اعلام استقلال کردستان عراق، حتی روی کاغذ، با خاورمیانه قبل از رفراندوم فرق دارد. مرحوم مهندس بهاءالدین ادب که در رأس هیئتی پارلمانی متشکل از نمایندگان مجلس ششم عموما از مناطق کردنشین سفری به کردستان عراق که تازه خودمختاری خود را به دست آورده بودند، رفت، وقتی حضور شرکتهای غربی بهویژه اسرائیلی را در این منطقه بعینه دیده بود، نتوانست نارضایتی خود را از حضور رژیم اسرائیل و شرکتهای اسرائیلی در منطقه پنهان کند و درخواست کرده بود به این وضع پایان دهند. برابر شنیدههایم از چند نماینده همراه مرحوم مهندس ادب، پاسخ این بود: ما سالها در کوه و کوهستان اسلحه به دوش کشیدیم و جان خود را در معرض خطر قرار دادیم تا کردستان را آباد کنیم. ما آبادی میخواهیم و برایمان فرق نمیکند چه کسی به کمک ما میآید؟ درود به روح پاک مهندس ادب که واقعیت تلخ حضور آن رژیم را در پیدا و پنهان کردستان خودمختار به رأیالعین دیده بود. بله آنها دنبال آن هستند که کانونهای اختلاف در منطقه خاورمیانه را از مرزهای خود دور و دورتر و مردم خاورمیانه را به خود مشغول کنند. متأسفانه استقلال کردستان، ولو روی کاغذ، به نقطهجوش اختلافی بدل خواهد شد که بسیاری از کشورهای خاورمیانه را به خود مشغول خواهد کرد و اسرائیل از این رهگذر سود خواهد برد. مناطق کردنشین در چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه پراکنده شده است. البته از نظر حقوق بینالملل، تکلیف این همهپرسی تا حد زیادی روشن است؛ اما نگارنده با این همهپرسی نه موافقم نه مخالف. چه بخواهیم و چه نخواهیم، همهپرسی برگزار شده است. کشوری در دل کوهستانها محاط در دل کشورها، بدون مرز آزاد زمینی، هوایی و دریایی و دولتهایی مخالف و مردمی مشتاق که صدها سال ستم دیدهاند، شکل خواهد گرفت. خاورمیانه آبستن حوادثی است که میرود در قلب کوهستانهای عراق در منطقه کردنشین حوالی کوههای توروس ترکیه و زاگرس ایران و مناطقی از سوریه، فرزندی نوظهور را متولد کند که نمیدانیم چه سرنوشتی خواهد داشت و ما چه رابطهای با او خواهیم داشت. نمیدانم زبان تهدید کشورها در قبال این رویداد، چقدر کارا خواهد بود؟ نمیدانم در قرن ٢١ اینگونه اعمال پاسخ خواهد داد؟ کُرد و ایرانی نمیتوانند از هم جدا باشند. آنان از نژاد آریایی هستند و زبان مشترکی دارند. دیگر مردم منطقه چه آنانی که سامی نیستند و زبانشان عربی شد و چه آنان که سامی هستند و در جوار مردم کُرد قرنهاست سکونت دارند و چه مناطقی مانند کرکوک که دیگر اقوام، ادیان و مذاهب از آسوری، ترکمن، ترک و فارس سالیان سال با هم در یک جغرافیا، زیستی مسالمتآمیز داشتند. نباید اجازه داد کانون یا کانونهای اختلافی در منطقه شکل بگیرد. در اینکه حداقل در صد سال گذشته به قوم کرد ظلم شده است و در اینکه پراکندگی اقوام کرد در مناطقی از چهار کشور ایران، عراق، سوریه و ترکیه اکثریت دارند شکی نیست. کافی است مثلا به نقشه آبوهوا از تلویزیون کردستان عراق نیمنگاهی داشته باشیم؛ این یعنی سرآغاز اختلاف! باید فکری به حال فرداهای همهپرسی بکنیم. نمیتوان مسائل کرد را بعد از همهپرسی مانند قبل از همهپرسی بررسی کرد. موزاییک سیاسی جدیدی را که در مرزهای غربی ما با همه اماواگرهای خود شکل گرفته، باید به طریقی مهندسیشده نگاه کرد.
نعمت احمدی . حقوقدان