سیاسیکاری یا انتخاب شهردار گرهگشا؟
موضوع انتخاب شهردار تهران بعد از انتخاب اعضای شورای شهر، یکی از مهمترین دغدغههای رأیدهندگان تهرانی است.
نعمت احمدی*: موضوع انتخاب شهردار تهران بعد از انتخاب اعضای شورای شهر، یکی از مهمترین دغدغههای رأیدهندگان تهرانی است. تهران به عنوان ابرشهری لمیده در حاشیه جنوبی رشتهجبال البرز، روزگاری با توجه به درههای حاصلخیز و آبهای جاری و قنوات فراوانی که در گوشهگوشه جغرافیای این منطقه واقع بود، به شهری با آبوهوای سالم و باغهای میوه و درختان چنار سر به فلک کشیده شهرت داشت. آب آشامیدنی تهران یکی از گواراترین آبها بود. باغهای شمال شهر با درختان سرسبز، یادآور طراوت زندگی شهری در بافت سرسبز روستا بود. وقتی از بالای کوههای شمالی تهران، از فراز توچال و دیگر بلندیها مانند کلکچال به پاییندست نگاه میکردی، تراکم درختان بر ساختوساز آجر و سیمان فزونی داشت. تهران از زمان شاه تهماسب صفوی رو به رونق گذاشت و با انتخاب به پایتختی از سوی آغامحمدخان قاجار، کمکم بر رونق این شهر افزوده شد. تهران در چند نوبت مقصد مهاجرانی شد که دست حوادث، آنها را وادار به هجرت کرده بود. انتخاب تهران به عنوان پایتخت، باعث مهاجرت بزرگان ایالات و ولایات به قصد حضور در هیئت حاکمه جدید شد. شکست ایران در جنگ با روسیه و مهاجرت کسانی که در این جنگها با قوای دولتی همکاری کرده بودند و با ازدسترفتن خاک کشور، مجبور به ترک محل سکونت خود بودند و حوادث طبیعی از قبیل سیل، زلزله و امراض واگیردار، مهاجرت را اجتنابناپذیر میکرد. با توجه به اینکه در گذشته شهرها با برج و بارو محافظت میشدند، به علت افزایش جمعیت، چند بار حصار شهر گسترش یافت و افراد حاشیهنشین شهر، به محدوده توسعهیافته جدید اضافه شدند. مناطقی مانند دروازه غار و گود عربها که محل اسکان مهاجران از دیگر مناطق بهویژه خوزستان بودند، به نقشه جدید شهر افزوده شدند. انقراض قاجاریه و ظهور سلسله پهلوی و نوسازی رضاشاه، هم بر وسعت و هم بر جمعیت شهر اضافه کرد. دگرگونی ظاهری باعث سقوط برج و بارو و دروازههای ورودی شهر شد. اینبار روستاهای اطراف تهران با حذف دروازهها، آماده بلعیدن از سوی ساکنان تهران و مهاجران به این شهر شدند.
گسترش جمعیت روستاهای اطراف تهران و اضافهشدن روستاها به بافت شهر تهران، با قاعده و قانون همراه نبود. اکنون در مرکز روستاهایی که به تهران اضافه شدهاند، ساختوسازهای قدیمی پابرجاست؛ کوچههای باریک و کجومعوج. گسترش تهران که با اصلاحات ارضی در زمان محمدرضا شاه، آهنگ سریعی به خود گرفت، در زمان انقلاب پذیرای مهاجران از کل کشور شد. مهاجرتها در جنگ هشتساله، بار مضاعفی را به تهران تحمیل کرد و رکود اقتصادی در شهرهای کوچک هم بر موج مهاجرت افزود. همیشه شهرداریها، بهویژه شهرداری تهران، با حاشیه روبهرو بوده است و شهرداران در مرکز حوادث قرار داشتهاند؛ از شهردار آرام و بیحاشیهای مانند «مهام» در دوره محمدرضا شاه گرفته تا شهردار نوگرای اواخر این دوره، غلامرضا نیکپی که بعد از انقلاب اعدام شد. بعد از انقلاب نیز کسانی که بر کرسی شهرداری تهران تکیه زدند، بیحاشیه نبودند؛ بگذریم از محمدنبی حبیبی و سیدمرتضی طباطبایی که در اوایل انقلاب و دوره جنگ، اداره شهر را بر عهده داشتند. غلامحسین کرباسچی سر از زندان درآورد؛ کسی که رخت قدیمی را از تن شهر خاکستری تهران درآورد و قصد داشت تهران را شاد کند. در دوره او، کشتارگاه شهر به فرهنگسرا تبدیل شد و هر منطقه صاحب خانه فرهنگ شد و با وجود برج آزادی که نماد تهران بود، برج میلاد قد کشید.. محمود احمدینژاد هم مشق سیاست را در راهروهای شهرداری تهران شروع کرده بود، به پاستور کوچید و شد رئیسجمهور و محمدباقر قالیباف که میتوانست در همان لباس نظام خدمت کند، رختولباس از تن درآورد و با پوشیدن کتوشلوار سفید، از بالای شانههای محمود احمدینژاد، نیمنگاهی به کاخ ریاستجمهوری انداخت؛ اما در سه انتخابات ناکام ماند. فصل پنجم قانون اساسی به حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن میپردازد و در فصل ششم، قوای سهگانه و شورای نگهبان بر قانون اساسی را تعریف میکند و درست بعد از شرح ٤٤ اصل از قانون اساسی، به فصل هفتم از قانون اساسی یعنی شوراها میرسیم که در اصل صدم تا صدوششم، به مهمترین بخش از قانون اساسی یعنی شوراها پرداخته میشود. در واقع اگر مطبوعات را رکن چهارم آزادی بدانیم، بر اساس قانون اساسی، شوراها را باید رکن پنجم آن دانست؛ تاجاییکه برابر اصل ١٠١ قانون اساسی، شورای عالی استانها از نمایندگان شوراهای استانها تشکیل میشود و در اصل ١٠٢ این حق برای شورای عالی استانها لحاظ شده است که در حدود وظایف خود، مانند نمایندگان مجلس طرحهایی تهیه و مستقیما یا از طریق دولت به مجلس پیشنهاد کنند. اگر قوه مجریه میتواند با تقدیم لوایح قانونی به مجلس، مقدمات قانونگذاری را فراهم کند و اگر نمایندگان مجلس با ارائه طرحهای قانونی میتوانند قانونگذاری کنند، شورای عالی استانها هم بر اساس اصل ١٠٢ قانون اساسی، قادر به قانونگذاری از طریق قوه مقننه هستند. آیا اعضای شورای شهر تهران، قصد سیاسیکاری دارند و شهرداری را انتخاب خواهند کرد که از فراز ساختمان شهرداری، نیمنگاهی به ساختمان پاستور خواهد داشت یا شهردار منتخب قصد دارد شهری بسازد که بتوان در آن سکونت کرد، بافت فرسوده را سامان دهد و بهجای احداث خیابان و بزرگراه جدید و دوطبقه در مرکز شهر، راه برونرفت را در احداث مترو ببیند و با روانسازی و ارزانکردن رفتوآمد در داخل شهر با وسایل نقلیه عمومی، رفتوآمد با وسیله نقلیه شخصی را از صرفه بیندازد؟ اعضای شورا می توانند برنامه کاری کاندیداهای احتمالی را برای اداره شهر تهران بخواهند تا با بررسی برنامه کاندیداها، به مناسبترین گزینه برای اداره شهر تهران برسند.
*حقوقدان