زلزله 15 سال تهران را تعطیل میکند
بهرام عکاشه پدر علم زلزلهشناسی ایران، گفت: زلزله امری طبیعی و اجتنابناپذیر است، اما نحوه برخورد و مدیریت ما نقش بسیار مهمی در میزان خسارات جانی و مالی حاصل از آن دارد.
بهرام عکاشه پدر علم زلزلهشناسی ایران، گفت: زلزله امری طبیعی و اجتنابناپذیر است، اما نحوه برخورد و مدیریت ما نقش بسیار مهمی در میزان خسارات جانی و مالی حاصل از آن دارد.
در ادامه این گفت وگو آمده است: همه سراسیمه به خیابان ریختند، خودروها در ترافیک وحشتناک باقی ماندند، آلودگی هوا در عرض دو ساعت، سه برابر شد. تمام شهروندان تهرانی در دقایق پس از زلزله تهران تنها به یک چیز میاندیشیدند: «محصور زلزله، آلودگی هوا و مرگ هستند.» چگونه باید از شهری گریخت که برای خارج شدن از حریم شهری آن حداقل باید سه ساعت زمان سپری کرد در حالی که پیک وقوع زلزله اصلی تا پیش لرزه تنها دو ساعت است؟ بهرام عکاشه، پدر علم زلزلهشناسی ایران در گفتوگو با «آرمان» با اشاره به اینکه از هم اکنون دست به دعا برداریم تا خدا رحمی کند و زلزلهای بر تهران حادث نشود، میگوید: «پاسخ زلزله احتمالی و مرگبار تهران را باید کسانی بدهند که سالها مجوز ساخت برجهای بلند را دادند و لحظهای تصور نکردند چه بر سر این شهر میآورند. راهی نداریم جز اینکه بنشینیم و دعا کنیم که زلزله مانند یک عذاب بر سر این شهر نازل نشود. زلزله امری طبیعی و اجتنابناپذیر است، اما نحوه برخورد و مدیریت ما نقش بسیار مهمی در میزان خسارات جانی و مالی حاصل از آن دارد، نقشی که مسئولان شهری مدتها نسبت به آن بیتوجهی کردند و تصور کردند تهران ضد زلزله است.»
وضعیت ژئوفیزیکی گسلهای تهران را چگونه میبینید؟
بیش ازهزار گسل در تهران فعال است و فعالیت این گسلها هر روز در مراکز زلزلهنگاری اطراف تهران ثبت میشود. بیش از 30 سال از ایجاد پایگاههای ثبت زلزله در تهران میگذرد. این شهر همیشه زلزلهخیز بوده و خواهد بود. در واقع پدیده زلزله مختص چند روز اخیر نیست و منطقه البرز تا چندینهزار سال آینده همواره زلزلهخیز خواهد بود، زیرا تهران در دامنه کوههای البرز قرار گرفته و ارتفاع کوههای البرز هر سال یک میلیمتر زیاد میشود، بنابراین زمین ساخت به ویژه در اطراف دامنه البرز فعال است و ادامه دارد. سرگذشت زمین از سههزارمیلیون سال پیش تاکنون آغاز شده است و حیوانات و نباتات به مرور در آن حیات یافتهاند. حرارت در سطح درونی کره زمین بسیار بالاست و دما به بیش از هفتهزار درجه سانتیگراد میرسد.
حرارت در سطوح پایینی سطح تهران سههزار درجه سانتیگراد است. کوهها و قارهها حرکت میکنند و این اصل، لرزه زمین ساخت است و لرزه زمین ساخت مورد تایید تمام کارشناسان حوزه زمینشناسی و زلزلهشناسی است. انسانها دومیلیون سال است که چهار دست و پا نیستند و روی دو پا حرکت میکنند. آنها همچنین موجوداتی اجتماعی هستند که توان زندگی فردی ندارند. بنابراین دور یکدیگر جمع شده و اجتماعات انسانی را پدید آوردهاند. این اجتماعات در ابتدا اجتماعات روستایی و سپس شهری شدند. متاسفانه برخی از افراد شهر را تنها محفل و مکانی به منظور گردهمایی مردم تصور میکنند در حالی که ساخت شهر باید هدفمند، قانونمند و بر اساس اصول باشد.
حال سوال این است که انسان چگونه میتواند خود را از صدمات حاصله از زلزله حفظ کند. حال که اجتماعات انسانی در شهرها و شهرکها برای مصونیت افراد از باد، خاک، آفتاب و باران ایجاد شدهاند و سایهبانهایی تحت عنوان «خانه» برای آرامش و آسایش خود ایجاد کردهاند نباید فراموش کرد که زیر پای ما همه چیز در حال حرکت است. بنابراین زیرپای انسان به اندازه سقف بالای سر او از اهمیت برخوردار است.
گسلها زیرپای ما و سقف خانههایمان هستند، خانههایی که به دست خودمان ساخته میشوند و نیازمند رعایت اصول انضباط شهری در ساخت آنها هستیم. بنابراین شوراهای شهر و ده برای ایجاد انضباط شهری و روستایی ایجاد شدهاند تا فرد هر آنچه میل دارد در محل زندگی خود انجام ندهد و بهطورکلی نیازمند پناهگاههای امن هستیم. در نهایت باید گفت «زمینلرزه که هوشیاری تمام است/ برای ما نه انگاری که دام است/ نگوییم زلزله مرگآفرین است که قاتلهای مردم خشت خام است» سقف بالای سر افراد قاتل آنها در هنگام بروز زلزله است و زلزله آدم نمیکشد. شیوه ساختوساز غیراصولی سبب مرگ ما به دلیل تکانهای حاصل از زلزله میشود.
**گسل اشتهارد نسبتا گسل جوانی است و به نوعی در حال حاضر فعال شده است. آیا گسل جوان به نسبت گسل پیر صدمات بیشتری وارد نمیکند و این گسل چه میزان قدرت برای زلزله ایجاد خواهد کرد؟
تمام گسلهای تهران جوان هستند و از البرز تا جنوب تهران حداقل چندهزار گسل با طولهای مختلف وجود دارد، اما بزرگترین آنها گسل شمال تهران است. این گسل از لواسانات آغاز و شاخهای است که از شرق تهران آمده و از منطقه ورامین عبور و به سمت شمال کرج حرکت میکند و در نهایت به قزوین میرسد. این گسل توانایی ایجاد زلزله 7.5 درجه ریشتری دارد. به موازات این گسل، گسلهای زیادی نیز وجود دارند که در راستای مشترک با این گسل حرکت میکنند. از جمله گسلهای جنوب تهران گسلهای اشتهارد، ری شمالی و جنوبی هستند، توانمندی گسلهای ری به دلیل نرمی خاک این مناطق کمتر است و زلزله 6.2 درجه ریشتری ایجاد میکند. گسل شمال تهران به نام گسل نیاوران به دلیل سختی زمین در این مناطق زلزله بالای 7 درجه ریشتر ایجاد خواهد کرد.
در استان البرز، شمال کرج زلزلهخیز است و کرج دارای گسلهای شمالی و جنوبی است، گسلهای ملارد، اشتهارد از جمله گسلهای کرج هستند. دهها گسل مهم در جنوب شهر تهران وجود دارد و مهمترین آنها گسل ری است. جالب است بدانید محققان ایرانی و ژاپنی بر گسل شمال تهران کار کردهاند و اثبات کردند فعال شدن این گسل زلزله 7.2 ریشتری در پی دارد و تعداد کشتهها میلیونی خواهد بود. از سوی دیگر در صورت فعالیت گسلهای جنوب تهران نیز شاهد کشتههای میلیونی و خسارت زیادی خواهیم بود. دو تعریف ریشتر و مرکالی در مورد زلزله به کار میرود که درجه ریشتر درجه بزرگی زلزله است و میزان خسارتهای ایجاد شده آن است و درجه مرکالی بیانگر خسارتهای جانی و مالی ناشی از زلزله در شهر و روستا و بیانگر میزان انرژی آزاد شده از زمین است. بنابراین اگر این انرژی در فضایی آزاد شود که هیچفردی در آن زندگی نمیکند در صورت بروز زلزلهای با درجه و شدت هشت یا نه درجه نیز اتفاق خاص و غیرقابل کنترلی نخواهد افتاد، اما اگر شخصی فوت کند یا خانهای تخریب شود میزان خسارت با درجه مرکالی سنجیده خواهد شد.
**باتوجه به گسلهای متعدد و احتمال زلزله حداقل شش ریشتری در تهران و اینکه در فرصت محدود کنونی امکان بازسازی یا نوسازی ساختمانها را نداریم، چه باید کرد؟
معتقدم هیچچارهای جز دعا وجود ندارد. البته اصول ایمنی زلزله میگوید باک خودرو افرادی که در مناطق زلزلهخیز ساکن هستند باید همیشه پر از بنزین باشد و از قبل از بروز زلزله به راههای فرار از خانه در هنگام وقوع زلزله اندیشیده باشند و آنها را آزاد بگذارند. در واقع اجرای نکاتایمنی در هنگام بروز حادثه بسیار حائزاهمیت است. شهر تهران آنچنان بزرگ است که امکان هیچگونه ترمیم در آن وجود ندارد و تنها ترمیم دعاست تا شانس آورده و در حدود چند دهه آینده شاهد هیچزلزله بزرگی در تهران نباشیم. مسئولان ذیربط نیز باوجدانتر عمل کنند؛ در عرض ده سال گذشته و در تهران 500 برج ساخته شد و قطعا مجوز آن توسط افراد عادی صادر نشد.
این مجوزها نباید داده میشد، بنابراین راه فرار از زلزله در تهران را باید از افرادی سوال کرد که در طی تمام این سالها مجوز ساخت برجهای بلند و ساختمانهای ناایمن را صادر کردند. توجه کنید که تهران دارای سه بخش است و در واقع سه تهران در قالب یک تهران داریم. تهرانی داریم که خدمات شهرداری مختص آن است که تهران اصلی است و جمعیتی بالغ بر پنجمیلیون نفر دارد. تهرانی داریم که اطراف حریم تهران شکل گرفته و دور از خدمات شهرداری تهران است، منظور آلونکهای زیاد تحت عنوان حاشیه شهر است.
این آلونکها به دلیل نبود شغل در شهرستانها ایجاد شدهاند. در حال حاضر پیدا کردن شغل در تهران به نسبت شهرستانها سادهتر است و افراد حتی با گدایی روزی دومیلیون تومان درآمد دارند. جمعیت حومه تهران نیز بالغ بر هفتمیلیون نفر است. اطراف تهران شهرکهای زیادی ساخته شده است، برای مثال شهرهای کرج، ملارد و... زمانی متعلق به تهران بودند، اما در حال حاضر هر یک هویت مستقل یافته و جمعیت قابل توجهی را نیز در خود جا دادهاند. در واقع جمعیت تهران چیزی حدود 14میلیون نفر است و اگر زلزله با قدرت زیاد 7 ریشتر به بالا رخ دهد
این 14میلیون در معرض خطر هستند و خطر زلزله به شمال یا جنوب حریم قانونی تهران ختم نمیشود. اگر زلزلهای کوچک رخ دهد قطعا تخریب زیادی وجود ندارد و افراد زیادی کشته نمیشوند اما برای تخمین درست باید سختترین شرایط را در نظر بگیریم. اگر زلزلهای شش،هفت ریشتری رخ دهد تهران برای حداقل پانزده سال تعطیل خواهد شد و هیچکاری نمیتوانیم برای این شهر انجام دهیم. افرادی که مجوز این تعداد برج و تردد این میزان خودرو در خیابانها را داده اند باید اکنون جوابگو باشند که چرا این گونه تصمیم گرفتند و محاکمه شوند زیرا مجوز انجام این کار را نباید صادر میکردند. در واقع باید به دنبال صادرکنندگان این مجوزها باشیم. هیچراه نجاتی وجود ندارد و به بنبستی رسیدهایم که جلو و عقب فولادی دارد و هیچراه نجاتی برای خروج از این مخمصه وجود ندارد.