رانندگی هم بخشی از زندگیست
وبلاگ تین نیوز، علیرضا اسماعیلی | یکی از چالش های جدی در فضای رفتارهای ترافیکی موجود در کشور جابجا شدن هنجارها با ناهنجارها میباشد.
ایرانیان با داشتن تمدن چند هزار ساله در دنیا و سرآمد فرهنگ و اخلاق در جهان متاسفانه در سال های اخیر در این عرصه جزو کشورهایی به شمار می روند که رانندگی برای یک خارجی در ایران نسبتا سخت و یا با ریسک بالاست. در این راستا بررسی های متعددی در خصوص رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رفتار رانندگی صورت گرفته است.
به نظر می رسد، عناصر خاصی از شخصیت باعث رفتارهای قانون شکنانه در رانندگی می شود، از این رو این رفتارها منجر به برآورده شدن برخی از نیازهای شخصی فرد گردیده، هرچند که با سیستم قانونمند محیط اطراف مغایرت دارد.
در این یادداشت سعی می کنم زمینه های وجود این نقایص رفتاری را تبیین نمایم. عمدتا رانندگان وسایل نقلیه، رانندگی را امری میدانند كه تحت ضوابط قانونی است و مسئول اجرای این قوانین، پلیس راهنمایی و رانندگی است. از اینرو، زمانی كه پلیس حضور ندارد کمتر احساس پایبندی به قانون را دارند. اما اگر این نوع نگاهِ نادرست اصلاح شود، رانندگی مانند امور دیگر زندگی، تحت قوانین اخلاقی است كه مجری آن وجدان اخلاقی انسانهاست.
لذا تخلف از قوانین رانندگی، تخلف از اصول اخلاقی است كه موجب تنزل از مقام انسانیت است. حضور یا عدم حضور مجری قانون، نقشی در رعایت ویا عدم قوانین رانندگی نخواهد داشت. رانندگان با نگاه اخلاقی، خود را ملزم به رعایت آن خواهند دانست.در آن صورت فرار از پلیس راهنمایی ممكن، ولی فرار از وجدان اخلاقی ممكن نیست. بر اساس این نوع نگاه، رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، نه تنها یك الزام قانونی و اجتماعی است، كه تخلف از آن موجب مجازات خواهد بود بلکه یک الزام اخلاقی و حقوق شهروندی نیز می باشد.
مطالعات نشان می دهد تاثیر اخلاق ترافیکی شهروندی بر عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی توسط رانندگان به عنوان یکی از اصلیترین عللل بروز بینظمی در ترافیک شهری می باشد. همانطور که هر رفتار انحرافی و کجروی، علل اجتماعی گوناگونی دارد. عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی به عنوان یک رفتار انحرافی از جانب رانندگان مطرح می باشد. از علل اجتماعی عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، میتوان به از بین رفتن کارکردهای مثبت قوانین وضع شده اشاره نمود.
بنابر نظریه کارکردگرایی، همه قوانین وضع شده اجتماعی دارای کارکردهای مثبت هستند ولی گذشت زمان و شرایط اجتماعی، باعث کم رنگ شدن برخی از این کارکردها و در برخی موارد موجب تبدیل آنها به کارکردهای منفی میشود. از دست رفتن این کارکردهای مثبت و نداشتن جایگزین مناسب برای آنها بنا بر نظریه دورکیم، باعث ایجاد شرایط آنومی اجتماعی در جامعه میشود. هرج و مرج و بینظمی از تبعات ایجاد آنومی اجتماعی میباشد.
از دلایل عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، میتوان به عدم احساس پیوند اجتماعی بین شهروندان و جامعه اشاره کرد. بنا بر نظریه پیوند اجتماعی زمانی فرد دست به کجرفتاری می زند که پیوند فرد و جامعه ضعیف شده باشد. این امر ناشی از عدم احساس تعهد و تعلق خاطر، عدم احساس مسئولیت اجتماعی و عدم احساس مشارکت اجتماعی در بین افراد و نهادهای جامعه می باشد. برهم خوردن نظم شهری، هرج و مرج و مشکلات تردد، بروز تصادفات و اختلال در رفت و آمد وتردد وسایلنقلیه و شهروندان، میتواند از پیامدهای ناشی از عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی محسوب شوند.
کم توجهی به قوانین راهنمایی و رانندگی توسط کاربران ترافیک، به دو دلیل عمده رخ میدهد. گاه رانندگان به دلیل ناآگاهی و عدم شناخت قوانین راهنمایی و رانندگی، مرتکب تخلفاتی میشوند که میتوان از آنها به عنوان تخلفات سهوی نام برد. ولی در برخی مواقع، رانندگان با آگاهی و تعمّد مرتکب تخلفاتی میشوند که میتوان آنها را تخلفات عمدی نامید.
اگرچه تخلفات سهوی، موجب اختلال و مشکلات فراوان در سیستم حملونقل درون شهری میشوند، ولی ریشه در اخلاق ترافیکی شهروندی ندارند، در حقیقت آنچه که به عنوان اخلاق ترافیکی شهروندی در نظر گرفته میشود، شامل تخلفات آگاهانه و عمدی رانندگان میباشد که ریشه در عدم احساس تعهد نسبت به قوانین وضع شده و نادیده گرفتن وظایف و مسئولیتهای خود در قبال جامعه و دیگر شهروندان دارد؛ یعنی فرد با دانستن قوانین موجود، به دلیل ضعف و یا فقدان اخلاق ترافیکی شهروندی و عدم احساس تعهد نسبت به قوانین، در آن مکان و زمان، مرتکب تخلف شده است.
ازدیگر عوامل فرهنگی موثر بر ناهنجاری رفتاری در رانندگان، موقعیت فرهنگی- اجتماعی افراد میباشد.موقعیت اجتماعی اصطلاحی است که در جامعهشناسی به تفاوتهای میان گروههای اجتماعی از نظر احترام یا اعتبار اجتماعی اطلاق میگردد.
موقعیت به ارزیابیهای ذهنی افراد از اختلافات اجتماعی بستگی دارد و همیشه از ثروت مادی نشأت نمیگیرد. تحصیلات، شغل، طبقه اجتماعی و بسیاری موارد دیگر میتواند نشان دهنده موقعیت اجتماعی افراد باشد. ذکر این نکته نیز لازم است که افرادی که دارای موقعیت اجتماعی بالاتری هستند، احساس همنوایی بیشتری نسبت به قوانین اجرایی جامعه دارند،ودر واقع رانندگی را هم بخشی از زندگی خود دانسته، بطوریکه رعایت حقوق اجتماعی را نیز در هنگام رانندگی و یا هر فعالیتی در حوزه ترافیکی تسری می دهند و با چنین نگرشی کمتر دچار ناهنجاری رفتاری از جمله نادیده گرفتن قوانین و مقررات
راهنمایی و رانندگی می شوند.