◄ ترانزیت از جیب میخورد
این روزها ترانزیت قفل شده است و هیچ درآمدزایی برای شرکتهای حملونقلی و حتی در نگاه کلان برای اقتصاد کشور ندارد.البته ترانزیت مدتهای زیادی است که دارد از جیب میخورد و این روزهای ترانزیت شبیه خانوادهای شده است که پدر خانواده مجبور است برای تحمل مخارج سنگین خانواده از سرمایه اصلی استفاده کند.
وقتی اقتصاد ناآرام میشود وضعیت حملونقل و بهتبع آن حملونقل در بخش بینالمللی هم نمیتواند خوب و عالی باشد. اقتصاد نابسامان این روزها، آرزوی روانسازی ترانزیت، کوتاهکردن دست واسطهها و کاسبان را دور از دسترس ساخته است و افزایش بیرویه قیمت دلار و سایر ارزهای رایج، صاحبان شرکتهای حملونقلی و رانندگان کامیون را در بلاتکلیفی گذاشته است. طوری که باید بگوییم این روزها ترانزیت قفل شده است و هیچ درآمدزایی برای شرکتهای حملونقلی و حتی در نگاه کلان برای اقتصاد کشور ندارد.البته ترانزیت مدتهای زیادی است که دارد از جیب میخورد و این روزهای ترانزیت شبیه خانوادهای شده است که پدر خانواده مجبور است برای تحمل مخارج سنگین خانواده از سرمایه اصلی استفاده کند.
درحالیکه از ابتدا بخش خصوصی این خواسته را داشت که دولت برای یکبار هم که شده برای زیرساخت هزینه کند و بعد منتظر بازخورد آن باشد. مثلاً در بخش ایکسری بعدازآنکه دولت در تجهیز زیرساختهای مرزی ناموفق بود خواستار آن شدیم که تجهیز مرزها به ایکسری را به بخش خصوصی بسپارد تا سطح سلامت و ایمنی ترانزیت در کشور بالارفته و نظاممند شود اما این خواسته ما محقق نشد و بهتر است بگوییم درحالیکه دولت را برای حل مشکلات ترانزیت آماده ندیدیم برای حمایت از حضور بخش خصوصی هم ارادهای در دولتمردان مشاهده نکردیم.
بدترین معضل آنها این است که بوروکراسی حاکم بر بخش ترانزیت طوری است که حتی سرمایهگذاران هم عذاب ورود به این بخش را دارند و هنگام ورود به این بخش تا اندازهای درگیر کاغذبازی میشوند که انگار بیتفاوتی دولت آنها را به درون این بوروکراسی میاندازد آنها این وضع را اینگونه توصیف میکنند که به درون چالهای افتادهاند که اصلاً نمیتوانند از درون آن بیرون بیایند. اگر هم نجات پیدا کنند مجبور به ترک ترانزیت و احیاناً سرمایهگذاری در بخش دیگری میشوند. ما میخواهیم بخش دولتی پای خود را از ترانزیت کنار بکشد. اکنون پشت هر امضای دولتی کلی فساد نهفته است و اگر ترانزیت با رویکرد دولتی اداره شود ورشکستگی ترانزیت روزبهروز بیشتر خواهد شد.
اداره جزیرهای بخش حملونقل و بهخصوص ترانزیت و عدم نگاه سیستمی و برنامهریزی هم بلای دیگری است که به جان ما افتاده است. هنوز ترانزیت کشور را دستوری و بدون برنامه اداره میکنند. در میانه این راه نامتلاطم و پرآشوب داستان آنجا بدتر میشود که میبینیم در دیپلماسی هم سهمی به اقتصاد داده نمیشود و دولتمردان پیش از آنکه نگاه اقتصادی داشته باشند سیاسی عمل میکنند. این شرایط است که هزینههای ترانزیت را افزایش داده است و فقر در دیپلماسی را بیشتر کرده است. قیمت تمامشده حمل بار هم این روزها مسئلهساز است و برای اینکه بتوانیم از عهده مخارج بر بیاییم مجبوریم دستبهجیب بشویم...
*عضو اتاق بازرگانی خراسان رضوی