◄ وابستگی بین اجرای قانون، محیط و آموزش، برای مقابله با سوانح ترافیکی
بر متخصصان حملونقل و ترافیک، پوشیده نیست که در کشورهای صنعتی و توسعهیافته طبیعت چندگانه ایمنی راه و ترافیک و متعاقباً حل مشکل تصادفات جادهای، از چندین دهه قبل موردپذیرش قرار گرفته و به همین جهت سازمانهای زیادی درگیر وظایف مربوطه با هدف بهبود وضعیت ایمنی معابر (راهها) شدهاند.
بر متخصصان حملونقل و ترافیک، پوشیده نیست که در کشورهای صنعتی و توسعهیافته طبیعت چندگانه ایمنی راه و ترافیک و متعاقباً حل مشکل تصادفات جادهای، از چندین دهه قبل موردپذیرش قرار گرفته و به همین جهت سازمانهای زیادی درگیر وظایف مربوطه با هدف بهبود وضعیت ایمنی معابر (راهها) شدهاند.
بهعنوان نمونه پلیس سعی دارد که رفتارهای خطرآفرین رانندگان را با اجرای قوانین راهنمایی کنترل کند؛ مهندسان راهوترابری سعی میکنند جادههای ایمنتر احداث کنند؛ و مربیان سعی دارند که استفادهکنندگان از جاده را با مفاهیم و پیام تابلوها و علائم و نیز خطرات بالقوه در جاده آشنا کرده و روشهای پرهیز از آنها را آموزش دهند. چنین تلاشهایی در کشورهای پیشرفته با یکدیگر هماهنگ میشوند تا بتوانند حداکثر تأثیر را نسبت به کاهش سوانح و تلفات ترافیکی ایفا کنند.
برعکس در کشورهای درحالتوسعه مسئولیتهای ایمنی معابر، اغلب مبهم و تفکیک نشده بوده و هماهنگی بسیار کمی بین سازمانهای ذیربط وجود دارد. در جایی که یک سازمان منفرد مسئول بهبود ایمنی جادههاست ممکن است با سازمانهای دیگری که در وضعیت ایمنی جاده اثرگذار هستند، تماس بسیار کم و یا هیچ تماسی نداشته و یا اینکه قدرت اجرایی در سایر موارد را در اختیار نداشته باشد. این مشکل فقط زمانی قابلرفع خواهد بود که شکلپذیری فعالیتهای هماهنگ بهمنظور کاهش کمبودها، در هر یک از زمینههای مؤثر بر ایمنی معابر، در بستر شورایی متفق از کلیه ارگانهای دخیل در ارتقای ایمنی معابر صورت پذیرد.
بدون توان اجرایی برآمده از جایگاه قانونی، برنامههای ایمنی ترافیک، غیرقابل اجرایی و در موارد عدم هماهنگی با سایر دستگاهها، دارای اثر حداقلی خواهند بود. موضوع فرهنگسازی و آموزش در این میان نقش خطیری بر عهده داشته که با تعلیم رانندگان به رفتار ایمنتر و نیز آگاهیدادن به آنها در مورد معانی تابلوها و خطکشیها، تأثیر محسوسی در کاهش سوانح ترافیکی خواهد داشت. زیرا اگر راننده با فراموشکردن آییننامه راهنمایی و رانندگی که غالباً نیز چنین است، از معانی تابلوها و خطکشی جاده اطلاعی نداشته باشد، احتمال اطاعت از علائم راهها بسیار ضعیف خواهد بود.
از سویی دیگر اگر رانندگان از طریق تابلوها و خطکشیها یا جزایر میانی بهموقع هدایت نشوند، اجرای مانور موردنیاز دشوارتر و یا خطرناک خواهد بود. بهعبارتیدیگر درصورتیکه هدایت و اطلاعات لازم و بهموقع در اختیار رانندگان قرار نگرفته و از طرفی خود جاده نیز بر مبنای به حداقل رساندن احتمال برخوردها طراحی نشده باشد (برای مثال طراحی نادرست هدایت ترافیک)، ریسک خطر راهها بسیار افزایش خواهد یافت.
بنابراین ارتباط بسیار قوی بین سه فاکتور اجرای قوانین، محیط و آموزش وجود دارد که ایفای نقش هر ۳ عامل باهم و در کنار یکدیگر میتواند به بهبود ایمنی معابر منجر شود. در این میان کمبود در اجرای هر یک از لوازم سه فاکتور موردبحث، در برخی اوقات بهواسطه افزایش اقدامات فاکتورهای دیگر جبرانشدنی است و لیکن این امر مستلزم هزینه اجرایی و تبعات اجتماعی هنگفتی خواهد بود. بهعنوان نمونه درحالحاضر پایینبودن فرهنگ ترافیکی یک اجتماع بهوسیله اجرای شدیدتر جرائم رانندگی نظیر اعمال قانون بر اساس سرعت متوسط در راهها جبران میشود که انزجار عمومی و صدمه شدید وارد شدن به سامانههای ثبت تخلف توسط متخلفان در بسیاری از استانهای ایران را باعث شده است.
درمجموع: «کمیسیونهای مدیریت اجرایی ایمنی حملونقل استانها»، با هدف تعامل، تفاهم و برقراری توازن بین دستگاههای اجرایی، جهت تحقق ارتباط مطلوب بین سه فاکتور موردبحث در این یادداشت، ایجاد شده است و در راستای انسجام و هماهنگی بین نهادها و همسوکردن فعالیتهای دستگاههای اجرایی بهمنظور پیشبرد مناسب برنامهها و اجرای مناسب اسناد بالادستی نظام در حوزه ایمنی راهها، با بهرهگیری از توان، منابع فنی و کارشناسی موجود در هر استان، با محوریت ادارات کل راهداری و حملونقل جادهای بهعنوان بازوی بهرهمند از متخصصان حملونقل و ترافیک، حرکت خواهد کرد؛ که امیدواریم شکل فعالیت جدید این کمیسیونها، باعث و منجر به کاهش تصادفات و میزان تلفات و صدمات ناشی از سوانح ترافیکی شود.
*کارشناس حملونقل