◄ از مهین تا راننده اسنپ ...!

جعفر بخشی بی نیاز- مستند مهین گرچه تلخ ترین سناریوی قتل های سریالی را به قاب دوربین سپرد و لحظه های دلهره آوری را برای بیننده رقم زد و حادثه ای شگرف در آدم کشی را به روش ابداعی یک زن به خاطره ها سنجاق کرد ؛ اما پیامهای متعددی داشت به ظاهر برای تعطیلی همیشگی قتل زنان در قزوین !

مهین با استعدادترین زنی که می توانست خالق اتفاقات بدیع و بی نظیر در زندگی اش باشد به هزار و یک دلیل حیف شد و با انتخاب زنان میان سال با یک رنوی زرد رنگ قدیمی و آب میوه ای حاوی مواد ببهوش کننده توانست در کمتر از ۵ ماه ۵ زن میان سال را به قتل رسانده و به این آمار یک مرد را هم اضافه کند.

بعد از مهین قدیری؛ مردی به اسم مهدی فرجی به شیوه ی مهین اما این بار با یک مینی بوس با خفه کردن ۵ زن نام خود را به تیتر اول روزنامه ها سپرد تا قزوین به خواب شبهای زنان کابوس بیاورد و سایه ی خاکستری مرگ در هر کوچه و خیابان پاشیده شود !

بیشتر بخوانید:

اعتراف راننده اسنپ در قزوین به قتل بانوی آرایشگر

از سال ۸۸ که با اعدام مهین و مهدی داستان قتل های سریالی به پایان رسید خیالی خوش در قزوین سایه انداخته بود اما یک راننده اسنپ با قتل مسافر خانم  در جاده ی اسماعیل آباد دوباره خبر ساز شد تا همچنان تهدیدها جان بگیرد و امنیت در شهر مینودری به حاشیه برود !

اما داستان قتل خانم آرایشگر توسط راننده ی اسنپ چه بود ؟

کشف جسدی سوخته ی یک زن در ابتدای روزهای گرم تیر ماه سناریوی تلخ قتل را مجدد خبر ساز کرد و تیم تحقیق در این خصوص وارد عمل شد و خیلی زود به سرنخ اصلی این قتل رسید. ابتدا مشخص شد مقتول یکی از اعضای اتحادیه آرایشگران قزوین دارای دو سالن آموزش آرایشگری یکی در قزوین و دیگری در اسماعیل آباد است. فرزندش به تیم تحقیق گفت که روز سی و یکم خرداد ماه با تماس به یک خودروی اسنپ از راننده خواسته که مادرش را به مقصد روستای اسماعیل آباد برساند. ساعاتی از رفتن مادر گذشته که دختر متوجه می شود مادر به مقصد نرسیده و گوشی تلفن همراهش نیز خاموش است. با تماس مجدد با راننده اسنپ از چگونگی موضوع وی مدعی می شود که مسافر را در مقصد مورد نظر پیاده و اطلاع دیگری از وی ندارد.

روز بعد اما جسد سوخته زنی در جاده بوئین زهرا کشف و پس از انجام تحقیقات قضایی مشخص می شود که جسد زن آرایشگر است. شواهد موجود راننده اسنپ را تحویل قانون می  دهد و در کمتر از ۷ روز متهم به قتل زن آرایشگر اعتراف می کند. اعترافی تلخ با این مبنای توضیح که قبل از رسیدن به مقصد خودرو جوش آورده که به علت توقف و گرمی هوا زن آرایشگر با راننده بحث می کند.

همین بهانه راننده اسنپ را عصبانی کرده و جدال لفظی بین وی و مسافر رخ می دهد که در نهایت در خلوتی جاده وی را خفه کرده و در صندلی عقب خودرو قرار داده و پس از در آوردن طلاهای مقتول و خارج کردن سیم کارت و رم گوشی با تهیه بنزین از جایگاه سوخت اقدام به سوزاندن مقتوله و  ترک محل حادثه می کند. جالب اینجاست که راننده ی اسنپ بعدازظهر روز حادثه با مراجعه به بازار قزوین قصد داشته طلاها را بفروشد که متوجه می شود طلاها بدلی ست که در نهایت طلاها را به چاه می اندازد.

 واکاوی قتل زن آرایشگر پس از داستان مهین و مهدی ۳ نکته را البته به زنان قزوینی یادآوری می کند :

 اول این که زیورآلات زنان برای سارقان ؛ مبناء و هدف سرقت و قتل است همان مبنایی که مهین قدیری و مهدی فرجی را واداشت تا در انتخاب قربانیان خود لزوما سراغ این افراد بروند.‌

 دوم محدود بودن حصار امنیت چه برای زنان و چه مردان و حتی کودکان در این وضعیت بحرانی اقتصادی در قزوین است. بی تعارف باید همه جوره حواس را جمع تا برای افراد شرور و خطرناک موقعیت فراهم نشود.

 و سوم تا مادامی که هشدارهای پلیسی و انتظامی جدی گرفته نشود و خصوصا زنان این خط قرمزها را جدی نگیرند متاسفانه باز هم باید منتظر خبرهای ناگواری ار این دست در جامعه باشیم‌!!!

*نویسنده و روزنامه نگار