فرهنگ ایمنی ترافیک
وبلاگ تین نیوز | پیش از آنكه سعی كنیم كه فرهنگ ایمنی ترافیك را بشناسیم لازم است به خلاصه ای از معنی فرهنگ ایمنی نگاهی بیندازیم. فرهنگ ایمنی عبارتست از ارزشها و باورهای مشترك كه روشی را مشخص میكند تا جامعه در زمینه تاثیرگذاری بر ایمنی، سازماندهی و اجرا كند. در اینجا، منظور از جامعه میتواند تمام كشور، یا بخشهای كوچكتر مانند استانها یا شهرها و یا حتی سازمانها و گروه ها باشد. ایمنی نیز میتواند به موضوعاتی خاص مانند ایمنی ترافیك یا مفهومی گستردهتر كه تمام خطراتی كه ممكن است منجر به جرح و یا بیماری شود، برگردد. فرهنگ ایمنی میتواند بوسیله ارزش و
اولویتی كه جامعه به ایمنی از طریق انجام سیاست ها و فعالیت ها میدهد، هنجارهای رفتاری قابل قبول و رفتارهای فردی در جامعه مشخص شود.
فرهنگ ایمنی ترافیك
با این پیش زمینه، خصوصیات كلیدی فرهنگ ایمنی ترافیك چیست؟ 4 خصوصیت مطرح است.
1- رضایت و بی تفاوتی: در حالیكه بیش از 20000 نفر سالانه در اثر تصادفات متوفی شده، 300000 نفر مجروح و 80000 نفر معلول میشوند، كودكان و جوانان زیادی در اثر این حوادث جان خود را از دست میدهند اما هیچ كس آنرا بعنوان یك معضل بزرگ و مهم سلامت نمیبیند. "تعداد مشخص و قابل پیش بینی مرگ و میر جاده ای این فكر را القا میكند كه این موضوع تحت كنترل بوده و هیچ بحرانی وجود ندارد كه لازم به پاسخگویی باشد." در حالیكه سازمانهای متعددی در خصوص سلامتی وجود دارند كه بیماریهای كلیوی، ناتوانی های شنوایی و یا بیماریهای دهان و دندان را بررسی میكنند، هیچ سازمانی برای ایمنی
ترافیك وجود ندارد. مجروحین ترافیك جادهای تنها یك مشكل عمومی سلامت برای جامعه هستند و مسئولین و مدیران، مرگ و میر و ناتوانی را در یك مقیاس بزرگ به عنوان یكی از اثرات جانبی فعالیت روزمره قبول دارند.
2- وسایل نقلیه و راه های ایمن برای رانندگان ایمن: در دهههای اخیر، دیدگاه رایج در تصادفات این بوده است، كه تصادفات خواست خدا بوده یا نتیجه خطای انسان است. یك درك پیچیده تر، عوامل تاثیرگذار بر تصادفات را ناشی از راننده، وسیله نقلیه و راه میداند. برخی اقدامات جهت بهبود راه ها و بهبود ایمنی وسایل نقلیه انجام گردیده است. اما اقداماتی كه برای بهبود ایمنی در زمینه انسان انجام شده است، بسیار كمتر بوده اما نادیده گرفته نشده است. هر چند در سالهای اخیر اقداماتی نظیر ترغیب و اجبار به استفاده از كمربند ایمنی اجرا شده است، اما این اقدامات بیشتر با بازدارندگی همراه بوده
و كمتر به ایجاد هنجار پرداخته است.
3- روش های غیرعلمی: استراتژیهای ایمنی ترافیک اغلب بر اساس"افکار واهی و پوچ به جای علم است". این موضوع به خصوص برای استراتژی های رفتاری صحت دارد. بسیاری از برنامهها بر اساس هشدار به رفتارها برای بهبود ایمنی هستند و در نهایت این تلاش ها اغلب شكست میخورند. استراتژی های ایمنی ترافیك جاده چندان بهتر نیستند: فرهنگ غالب آنست كه فكر میكنند ایمنی جاده میتواند بر اساس عقیده، سنت، فرهنگ عامه، شواهد و تجارب فردی مشخص شود. تنها ایمنی وسیله نقلیه است كه بر اساس روش های علمی و تئوری پیشرفت كرده است.
4- فرهنگ ایمنی متغیر است: یك فرهنگ ترافیك واحد در یك كشور وجود ندارد. در مناطق شهری و روستایی نیز یك نوع فرهنگ ترافیك دیده نمیشود.