«کریمه» در ازای «کییف»
تین نیوز | با فروپاشی اتحاد شوروی، نگاه خوشبینانهای در رهبران روسیه در جهت تنظیم رابطه با غرب بهویژه آمریکا شکل گرفت. این خوشبینی بهزودی براساس شواهد متعدد در اختیار روسها، تغییر کرد و روندی از گسترش بدبینی نسبت به اهداف و سیاستهای غرب در پیرامون روسیه، جای آن را گرفت. یکی از مهمترین مسایل در این میان، نوع و گستره روابط روسیه با جمهوریهای پیشین اتحادجماهیرشوروی بود. روسیه در سیاست خارجی، دو حوزه را تحت عنوان خارج نزدیک و خارج دور تعریف کرد که از دیدگاه آنها، خارج نزدیک، حوزه منافع حیاتی را شامل میشد.
هیچگاه این نگرش مورد تایید غرب قرار نگرفت. بقیه کشورهای جهان در قلمرو خارج دور قرار گرفتند. در این میان روسها نشان دادند نسبت به تحولات درون کشورهای «خارج نزدیک» یا همان جمهوریهای تازه استقلالیافته و سمت و سوی سیاست خارجی آنها بسیار حساس هستند و نسبت به جهتگیری رهبران آنها در توسعه روابط با غرب بهویژه آمریکا واکنشهای مناسب را شکل میدهند. آنچه در اوکراین رخ داد، عرصهای از این تقابل و در واقع تعارض منافع میان روسیه و غرب بهویژه ایالاتمتحده بوده است. به نظر میرسد غربیها از مشغله و دغدغههای روسیه در المپیک
سوچی بهرهبرداری لازم را کرده و با اعمال نفوذ و ورود در تحولات داخلی اوکراین، کوشیدند تا مانع بازسازی و توسعه نفوذ روسیه در این جمهوری مهم بازمانده از شوروی شوند. سیاستی که تا حدی یادآور رفتار «ساکاشفیلی» در آستانه المپیک پکن در سال 2008 و حمله به نیروهای پاسدار صلح روسی در «اوستیای جنوبی» است. آنچه در ماههای گذشته در «کییف» شکل گرفت بهطور طبیعی پاسخ خود را در «کریمه» دریافت کرد. زمانی که اروپا و ایالاتمتحده به مداخله در تحولات داخلی اوکراین با عنوان «دموکراتیکسازی» - بدون در نظر داشتن زوایای این مداخله- وارد شدند و
اشکال آشکار و پنهان حمایت از مخالفان را سازماندهی کردند، بسیار حیرتآور است که واکنش متناسب و قطعی روسیه را در این زمینه پیشبینی نکرده باشند. آنچه در «کریمه» اتفاق افتاد و فرصتی که برای پوتین ایجاد شد نتیجه برآوردهای نادرست و سیاستهای شتابزدهای است که غرب در اوکراین دنبال کرد و پوتین پیش از این، عزم خود را برای دفاع از منافع روسیه با همه ابزارهای لازم نشان داده است. او بهعنوان افسر پیشین «کگب» برای دفاع از منافع روسیه، استفاده از همه ابزارها را بر خود گشوده مییابد. در این میان آمریکا و اروپاییها نیز به زودی برای مهار
این بحران، تمرکز بر ابزارهای دیپلماتیک را بیشتر مورد توجه قرار خواهند داد زیرا رهبران هم ایالات متحده و هم اروپا و هم روسیه به خوبی از تهدیدات مشترک فراروی خود آگاهی داشته و برای فایق آمدن بر این بحران آنگونه که در دو دهه گذشته نشان دادهاند، از ظرفیت مناسبی برای خویشتنداری و مدیریت آن برخوردارند که دیر یا زود از آن بهره خواهند گرفت.
*استاد دانشگاه تهران