◄ از نامزدهای همیشه در صحنه تا قهر بدنه اجتماعی
از یک سو اصولگرایانی قرار دارند که هدف آنها بیشتر طیفی و گروهی و برای بدست آوردن صندلی پاستور و در آن سو اصلاح طلبانی قرار دارند که در تلاش هستند بدنه اجتماعی را یکبار دیگر به پای صندوق های رای آورده تا از این طریق جلوی تندروی ها گرفته شود.
کمتر از دو ماه دیگر به انتخابات ریاست جمهوری 1400 باقی مانده است و دو رویکرد در فضای سیاسی و اجتماعی کشور به این دونتخابات وجود دارد. در یک سو مسئولان و احزاب و چهره هایی قرار دارند که شور انتخاباتی زیادی در بین آنها دیده می شود. اما از آن سو جامعه و پایگاه اجتماعی قرار دارد که چندان تمایلی به مشارکت مانند انتخابات های گذشته ندارد. با این حال ما در این دوره شاهد حضور دوباره شخصیت هایی هستیم که اکنون به پای ثابت انتخابات شهرت یافته اند و با وجود احتمال ضعیف رای آوری همچنان قصد دارند در میدان انتخابات باقی بمانند.
دیروز عصر محسن رضایی 67 ساله، دبیر مجمعتشخیص مصلحت و فرماندهکل اسبق سپاه، برای چهارمین بار در ۱۶سال اخیر نامزد انتخابات ریاستجمهوری شد. او گفته:«من به صحنه آمدهام تا گفتمان شبکه نفوذ را خنثی کنم و با آنانی که با دوگانه سازی کنسرت و آزادیهای اجتماعی در برابر دیوار و گرفتن آزادیهای مردم و سراب آرامش دیپلماسی ذلت و تسلیم در برابر مقاومت و میدان به تحریف افکارعمومی می پردازند، مبارزه کنم.
کشور امروز درگیر یک جنگ تمامعیار اقتصادی است و زمانی که شبکه نفوذ ، ساختار دولت را به فساد و جاسوسی و مزدوری و اشرافیگری آلوده کرده وظیفه من به عنوان یک سرباز حضور در میدان و بسیج نیروهای وطندوست و جوان های انقلابی است. برخی با بیشرمی، خیانتها، کارشکنیها و فساد کارگزاران و نداشتن موفقیت آنان را به گردن سرباز و فرمانده وطن میاندازند و فرمانده میدان را عامل روسیه معرفی می کنند»
در این بین برخی از رسانه ها نیز با توجه به پست ایسناگرامی محمدباقر قالیباف، به این مضمون که «مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مدد» چنین تفسیر کرده اند که او نیز نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 اعلام کرده است.
درواقع شواهد گویای آن است که تنور انتخابات جریان اصولگرایی خیلی داغ تر از رقیب آن یعنی اصلاح طلبان است. هر چند گفته می شود با توجه به دستکاری بودجه 1400 که به یک رسوایی برای مجلس یازدهم تبدیل شده احتمالا قالیباف دیگر شانسی حتی برای نامزد شدن نداشته باشد چه برسد به پیروزی. این را اگر در کنار درخواست 200 نماینده برای درخواست کاندیداتوری از ابراهیم رییسی بگذاریم این پیام را به ما می دهد که احتمالا پرونده سیاسی سردار در مجلس برای همیشه بسته شود.
اما اینها همه احتمالات است و باید منتظر ماند و دید که رسوایی مجلس یازدهم در دستکاری بودجه 1400 چه اندازه دامن اصولگرایان را برای انتخابات ریاست جمهوری خواهد گرفت و شورای وحدت بالاخره کدامیک از نامزدهای احتمالی را کاندید اصولگرایان معرفی کرده و آیا اینبار اصولگرایان قادر خواهند بود بر سر یک نامزد به اجماع برسند.
می بینیم که در جریان اصولگرایی مانند دوره های گذشته تا اینجای کار چهره های زیادی برای نامزدی انتخابات اعلام حضور کرده و هرکدام مانند انتخابات مجلس یازدهم مدعی حل مشکلات اقتصادی با حمله به جناح رقیب هستند. اما در آن سو اصلاح طلبان همچنان درگیر انتخاب کردن کاندید چهره ای هستند که هم مورد اجماع همه طیف ها و جناح ها باشد هم بتواند از دیوار سخت و محکم شورای نگهبان عبور کند. که البته مهم تر از اینها پایگاه اجتماعی را در مقابل دارند که سال هاست شکاف بین این دو ایجاد شده و هر روز نیز عمیق تر می شود و دیگر تمایلی برای حضور و مشارکت در انتخابات ندارند. بنابراین کار در بین بدنه اجتماعی خود گره خورده است تا در رده های بالای تصمیم گیری کشور.
درواقع اصلاح طلبان تلاش دارند که قوه مجریه را مانند مقننه تقدیم جریان رقیب به خصوص طیف تندرو نکنند اما از آن سو خودشان درگیر احیا و آشتی با بدنه اجتماعی هستند که در طول این سال های شکافی عمیق با آن پیدا کرده اند.