«چابهار» به نفوذ چین در «گوادر» پایان میدهد؟
گوادر حاصل دهها سال کار برای ساخت جاده از چین سین کیانگ بوده است، ایدهای که حالا دارد عملی میشود. بندر گوادر که هنوز در حال ساخت است، متعلق به اداره بندر گوادر پاکستان (GPA) است و توسط شرکت چینی (Overseas Port Holding Company COPHC) اداره میشود و قرار است طی ۴۰ سال آن را اجرا کند.
افتتاح فاز یک پروژه بندر چابهار برای ما یک رخداد بزرگ بود. دسترسی ما به اقیانوس هند فراهم شد و حالا میتوانیم بدون اینکه وارد خلیج فارس شویم تبادلات تجاری دریایی را انجام دهیم.
بندر چابهار چنانچه گفته شده «کلید توسعه شرق» است. رقابت تنگاتنگ سیاسی و اقتصادی هند و پاکستان اولین چیزی است که به ذهن متبادر میشود. بندر گوادر پاکستان با کمک چین ایجادشده و در مسیر توسعه قرار گرفته است. از همان ابتدا بحث رقابت بندر گوادر و بندر چابهار در فاصله ۱۰۰ کیلومتری هم مطرح بود. مجموع این عوامل سبب شده تا از همان ابتدا آینده بندر چابهار از پس عینک سیاست دیده شود. اما تحلیلگران غیر ایرانی منطقه از بندر چابهار چه میگویند؟ تحلیل و واکنش کشورهای همسایه از افتتاح بندر چابهار واجد نکاتی است که شاید برای ما بهعنوان صاحبان بندر چابهار قابلتوجه باشد. هفتهنامه «حملونقل» در این شماره به بررسی برخی از این تحلیلها پرداخته است.
کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) یک پروژه اتصال ۶۲ میلیارد دلاری است که از شهر چشمه غربی چشگر تا بندر گوادر پاکستان ادامه دارد و در نزدیکی خطوط حملونقل خلیجفارس قرار دارد. این پروژه بخشی از یک جاده کمربندی است. پاکستان شریک قابلتوجهی برای چین است زیرا چین را به آسیای مرکزی، جنوب آسیا و شرق میانه متصل میکند و دسترسی مستقیم به اقیانوس هند و فراتر از آن را فراهم میکند.
گوادر حاصل دهها سال کار برای ساخت جاده از چین سین کیانگ بوده است، ایدهای که حالا دارد عملی میشود. بندر گوادر که هنوز در حال ساخت است، متعلق به اداره بندر گوادر پاکستان (GPA) است و توسط شرکت چینی (Overseas Port Holding Company COPHC) اداره میشود و قرار است طی ۴۰ سال آن را اجرا کند.
در آگوست ۲۰۱۷، مسعود خالد، سفیر پاکستان در چین، پیشروی بندر گوادر را خوب ارزیابی کرد و اطمینان داد این پروژه طی ۳ تا ۴ سال آینده بهطور کامل عملیاتی شود. او گفت: «درواقع کشتیها اکنون وارد بندر شدهاند و بارها و تجهیزات را برای کار در بندر، وارد میکنند. در کل پیشرفت خوب است.» بندر گوادار در پاکستان و بندر چابهار در ایران فراتر از یک بندر، پلهای ژئوپلیتیک جدید منطقه هستند و میتوانند تعادل استراتژیک منطقه را تغییر دهند. بندر گوادر، نزدیک به تنگه هرمز، اجازه میدهد تا چین به اقیانوس هند دسترسی پیدا کند. چین میتواند فعالیتهای دریایی ایالاتمتحده و هند را در خلیجفارس و دریای عمان نظارت کند، درحالیکه نماینده او، پاکستان، میتواند مسیرهای انرژی را نیز کنترل کند.
از سوی دیگر، چابهار برگ برنده هند و دروازهای به افغانستان، آسیای مرکزی، روسیه و فراتر از آن است. این بندر هند را به نظارت بر فعالیتهای دریایی پاکستان و چین در منطقه اقیانوس هند و خلیجفارس قادر میکند. احمد بلال خلیل، پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک و منطقه کابل، در مقالهای که در نشریه «دیپلمات» منتشرشده میگوید: «رقابت بین چابهار و گوادر بیشتر به دو عامل بستگی دارد. نخست اینکه، تحلیلگران معتقدند احتمال حضور نظامی (بهویژه نیروی دریایی) چین و هند در این بنادر، رقابت چین و هند در اقیانوس هند را افزایش خواهد داد. دوم اینکه انتظار میرود بندر چابهار، اهمیت بندر گوادر (پایانه CPEC) را بهعنوان یک مرکز حملونقل و مسیری برای جمهوریهای آسیای میانه و افغانستان کاهش دهد.
در این مقاله آمده است: «از نظر استراتژیک، اگرچه پاکستان میتواند به چین اجازه دهد تا از گوادر بهصورت نظامی استفاده کند، اما شرایط این استفاده را پاکستان تعیین خواهد کرد. علاوه ب راین، پاکستان ممکن است از این بندر برای اهداف نظامی خود استفاده کند. بااینحال، ایران به هند اجازه استفاده نظامی از بندر چابهار را نخواهد داد. ایران ممکن است بخواهد در رقابت استراتژیک چین و هند وارد شود، درحالیکه روابط اقتصادی، سیاسی و استراتژیک چین و ایران بهمراتب بیشتر از روابط هند و ایران است. تجارت دوجانبه بین هند و ایران ۱۴ میلیارد دلار است که در مقایسه با ۵۱.۸ میلیارد دلار بین چین و ایران بسیار کم است. علاوهبراین، ایران و چین در ژانویه ۲۰۱۶ توافق کردند تا در ۱۰ سال آینده تجارت دوجانبه را تا ۶۰۰ میلیارد دلار افزایش دهند.»
هند با افغانستان همکاری نزدیکی دارد تا راههای دسترسی متناوب و قابلاعتماد را خلق کند که نیازی به پاکستان نداشته باشد. اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان، در سال ۲۰۱۵ از هند دیدن کرد و بر اهمیت بندر چابهار تأکید کرد. غنی و نخستوزیر نارندرا مودی قول دادند که با ایران همکاری کنند تا پروژه بندر چابهار را محقق کنند و آن را بهعنوان دروازهای قابلدسترس برای افغانستان و آسیای مرکزی توسعه دهند. آنها موافقت کردند که مسیرهایی فراتر از مسیرهایی که درحالحاضر وجود دارد، ایجاد کنند تا انگیزه قوی به منظور تلاش برای بازسازی اقتصادی افغانستان فراهم شود. هماهنگی بین سه کشور منجر به امضای توافقنامه سهجانبه بین هند، ایران و افغانستان در ماه مه ۲۰۱۶ شد. یکسال و نیم بعدازاین توافق، وزارت حملونقل هند با سرعت بهسوی توسعه این پروژه حرکت کرده است.
در اواسط ماه نوامبر سال ۲۰۱۷، عبدالله عبدالله، اعلام کرد افغانستان با افتتاح بندر استراتژیک چابهار، دیگر به پاکستان وابسته نیست. در آغاز جنگ سرد، روابط افغانستان و پاکستان قطع شد.
درحالیکه مرحله اول احداث چابهار به اتمام رسیده است، هند، ایران و افغانستان متعهد به توسعه این بندر شدهاند تا این پروژه عظیم با ظرفیت ۸۰ میلیون تن، شروع به بارگیری کند. این تعهد هدفمند، یک ماه پسازآن است که هند اولین بار خود را از طریق بندر چابهار در ۲۹ اکتبر سال جاری برای افغانستان ارسال کرد.
انتظار میرود که بندر چابهار تا پایان سال آینده بهطور کامل عملیاتی شود. هند قصد دارد تا پایان ماه ژانویه، از طریق چابهار، هفت محموله گندم را به افغانستان ارسال کند. گندم از چابهار به غرب افغانستان حمل خواهد شد و این یک برنامه آزمایشی برای احیای این مسیر پیشاز آن است که بندر بهطور کامل عملیاتی شود. همچنین نیروی دریایی دولتی هند، IRCON International، یک خط راهآهن در چابهار را برای انتقال کالاها به سمت افغانستان راهاندازی خواهد کرد. خط آهن ۵۰۰ کیلومتری بین چابهار و زاهدان هند را به بقیه شبکه راهآهن ایران پیوند خواهد زد. هند همچنین ۴۰۰ میلیون ریل فولادی در اختیار ایران قرار خواهد داد. طرحهایی نیز برای احداث یک کارخانه کود از طریق سرمایهگذاری مشترک با دولت ایران وجود دارد. تأمین منابع سوخت یکی از اولویتهای هند است که دهلینو و تهران بهدنبال گسترش آن در سبد همکاری تجاری دو کشور در سالهای آتی هستند.
فاصله بین هند و بندر چابهار بسیار کوتاه است و درنتیجه هزینه حملونقل کالاها کاهش مییابد. میتوان نتیجه گرفت که این یک موقعیت برای هند است. توافق چابهار همچنین در مقابله با طرح رشته مروارید چین بهعنوان یک استراتژی علیه هند، عمل خواهدکرد.
هنگامیکه بندر چابهار بهطور کامل توسعه یابد، کالاها از هند نهتنها به افغانستان سفر میکنند، بلکه فراتر از آن، در کنار حملونقل بینالمللی، حملونقل بینالمللی شمال شرقی (INSTC) به آسیای مرکزی ادامه مییابد.