بازدید سایت : ۷۲۴۸۷

◄ چرا 90درصد کشتی‌های روسی بندر انزلی را خالی ترک می‌کنند؟

از هر ۱۰ کشتی روسی که وارد بندر انزلی می‌شوند، ۹ کشتی خالی به همسایه شمالی دریای خزر برمی‌گردد؛ این آمار را چند هفته قبل رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس به صورت غیررسمی در جلسه‌ای با اصحاب رسانه مطرح کرد.

چرا 90درصد کشتی‌های روسی بندر انزلی را خالی ترک می‌کنند؟
تین نیوز |

از هر ۱۰ کشتی روسی که وارد بندر انزلی می‌شوند، ۹ کشتی خالی به همسایه شمالی دریای خزر برمی‌گردد؛ این آمار را چند هفته قبل رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس به صورت غیررسمی در جلسه‌ای با اصحاب رسانه مطرح کرد. آماری که حشمت‌الله فلاحت‌پیشه می‌گفت در جلسه دیدار او با سفیر روسیه در ایران هم به آن معترض شده است. اعتقاد او بر این است که باید تراز تجاری ایران و روسیه از حالت فعلی خارج شود. اما آیا این آمار مربوط به سهم دو کشور از تبادل تجاری در بندر انزلی را می‌توان پذیرفت؟ غلامعلی جعفرزاده، عضو کمیسیون برنامه و بودجه و نماینده رشت در مجلس می‌گوید: این آمار به واقعیت نزدیک است. به گفته او به ازای هر ۱۰ کشتی روسی تقریبا ۸ یا ۹ کشتی بندر انزلی را خالی به سمت مقصد خود ترک می‌کنند. او البته در تفسیر این وضعیت در گفتگو با هفته‌نامه «حمل‌ونقل» قصور را متوجه سوء‌مدیریت در داخل ایران می‌داند تا قصد و غرض روس‌ها.

چندی پیش آقای فلاحت‌پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی در دیداری با خبرنگاران آماری از تراز تجاری ایران و روسیه در بندر انزلی مطرح کرد مبنی بر اینکه از هر ۱۰ کشتی روسی که برای تخلیه بار وارد این بندر می‌شوند، ۹ کشتی خالی برمی‌گردند. این آمار را قبول دارید؟

این آمار البته قطعی نیست ولی بسیار نزدیک به واقعیت است. براساس شواهد و اطلاعاتی که ما از وضعیت فعالیت بندر انزلی داریم به طور متوسط از هر ۱۰ کشتی روسی که وارد این بندر می‌شوند، ۸ یا ۹ کشتی خالی برمی‌گردند و در واقع این آمار تراز تجاری ایران و روسیه را حداقل در بندر انزلی که مهم‌ترین پایانه ارتباطی ایران و روسیه در دریاست نشان می‌دهد. حداقل در این بندر ما در قیاس با روسی‌ها یک واردکننده تمام عیار هستیم و بازی اقتصادی را به آن طرف واگذار کرده‌ایم و این به آن معناست که روابطی که با روس‌ها داریم را نتوانسته‌ایم تبدیل به فرصت اقتصادی کنیم.

دلیل این وضعیت چیست؟ طرف روسی آیا از وضعیت ما سوءاستفاده می‌کند؟ چون با توجه به اعتماد ویژه‌ای که ما به روس‌ها داریم و حسابی که روی آنها باز کرده‌ایم وضعیت باید قدری متفاوت می‌بود و آنها در حوزه اقتصاد با خرید محصولات ایرانی از ما حمایت می‌کردند.

روسیه براساس منافع ملی خودش حرکت می‌کند. این ما هستیم که نتوانسته‌ایم روابط سیاسی خود را در فضای اقتصادی تأثیر بدهیم. یعنی روابط سیاسی ما در حوزه دیپلماسی هر چه تأثیر روی اقتصاد داشته منفی بوده تا مثبت. تنش بین ما با آمریکا و غرب روی وضع اقتصادمان تأثیر منفی خود را سریع و تمام و کمال می‌گذارد اما روابط خوبی که با کشورهایی نظیر روسیه و چین و یا ترک‌ها داریم تأثیر مثبت آنچنانی در‌پی ندارد.

دلیلش چیست؟

دلایل زیادی دارد. یکی اینکه ما سیاست خارجی را در حوزه امنیتی معنی کرده‌ایم و در چارچوب امنیتی به آن نگاه می‌کنیم و نه یک چارچوب اقتصادی. به هر چیزی نگاه امنیتی داریم و این نگاه وقتی در دستگاه دیپلماسی ما سیطره پیدا کرده وقت و انرژی زیادی می‌خواهد که آِن را تغییر دهیم. همین روس‌ها مسائل امنیت برایشان یک بخش و نه همه روابط خارجی است. نکته دومی که می‌توانم بگویم بحث شعارزدگی روابط ماست.

ما هنوز نتوانسته‌ایم مفهوم و چارچوب دوستی و دشمنی را در روابط بین‌الملل براساس واقعیت جهان فعلی برای خودمان ترسیم کنیم. بنابراین وقتی با کسی دشمن می‌شویم تا پای جان حاضریم به این دشمنی ادامه دهیم و به هزینه‌های آن بی‌توجه هستیم و وقتی با کسی دوست می‌شویم فکر می‌کنیم طرف ما خیر مجسم است و کسی چون او نیست که خوبی ما را بخواهد. در حالی که آن طرف دارد مدام در روابط خود به منافع ملی خودش و نه هیچ چیز دیگر فکر می‌کند. این چیزهاست که باعث شده تراز تجاری ما با بزرگ‌ترین متحدی که داریم به این وضعیت دربیاید.

در خصوص همین موضوع بندر انزلی آیا مسائل مربوط به زیرساخت‌ها و این دست چیزها در کنار این نگاهی که می‌گویید در سیاست خارجی وجود دارد، موثر نبوده؟

آن هم بسیار مهم است. الآن تجهیزات و امکانات بندر انزلی به لحاظ استاندارد شاید مطابق استانداردهای ۳۰ یا ۴۰ سال پیش دنیا باشد. این هم ناشی از همان نگاه اشتباهی است که در سیاست خارجی داشته‌ایم و همین نگاه نگذاشته ما برای نوسازی صنایع خود و از جمله مسائل مربوط به صنایع بندری و دریایی جذب تکنولوژی و سرمایه‌گذاری خارجی داشته‌ باشیم.

مثلا برای همین موضوع انزلی در دو مقطع در دولت اصلاحات و بعد از برجام اعلام آمادگی‌های ضمنی از سوی اروپایی‌ها برای تجهیز و نوسازی و حتی در اختیار گذاشتن شناور وجود داشت که به همین دلیل نگاه‌های امنیتی که بر سیاست خارجی ما سیطره پیدا کرده، به جایی نرسید. یا حتی در پسابرجام تا جایی که مطلع هستم کره‌ای‌ها هم آمادگی خود را اعلام کرده بودند که در اینجا سرمایه‌گذاری کنند و ظرفیت بندر را افزایش دهند.

چه شد که این پیشنهادها به جایی نرسید؟

اول که در فرآیندهای اداری پر پیچ و خم و بیهوده کشور گیر کرد، حال آنکه هم برای اروپایی‌ها و هم کشورهای شرق آسیا مسئله زمان خیلی مهم است. آنها نمی‌توانند سرمایه و وقت خود را معطل بررسی‌های کشدار و طولانی ما بکنند. وقتی در چارچوب زمانی استاندارد خودشان پاسخ نمی‌گیرند و تعلل از طرف مقابل می‌بینند خب جای دیگری را برای سرمایه‌گذاری پیدا می‌کنند. ما تنها کشوری نیستیم که آنها می‌توانند در آن سرمایه‌گذاری کنند.

الان همین شرکت‌ها مثلا در بنادر مرزهای شرقی دریای خزر مشغول هستند. چهار سال، پنج سال و یا یک دهه بعد هم آن بنادر از ما جلو می‌افتند و ما باید فقط حسرت بخوریم. مثل همان اتفاقی که در بنادر کشورهای جنوب خلیج‌فارس رخ داد و آنها ۴۰ سال پیش پای بنادری مثل بندر امام، بوشهر، بندرعباس و امثال اینها چیزی نبودند، اما اکنون گردش مالی هر کدام از آنها از کل صنایع دریایی کشور ما بیشتر شده. با همین روش جلو برویم در سواحل دریای خزر هم باید منتظر حسرت خوردن به وضعیت بنادر آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان باشیم.

این عدم تعادل در تراز تجاری ما با روس‌ها در دریای خزر مربوط به عدم تعادل بین تولیدات ایران و روسیه نمی‌شود؟ به هر حال به نظر می‌رسد ما محصولات کمتری داریم که روس‌ها به آن احتیاج دارند.

اتفاقا برعکس است. خصوصا در مورد صنایع غذایی و محصولات دامی و کشاورزی اصلا موضوع این‌طور نیست. در حوزه محصولات کشاورزی علی‌الخصوص با تحریم روسیه در سال‌های اخیر توسط اتحادیه اروپا نیاز این کشور بسیار زیاد شده و یک بازار بسیار بسیار بزرگ و پرسود در آنجا فراهم شده بود که می‌توانست فرصت فوق‌العاده‌ای هم برای تجار ما و هم تولیدکنندگان ما باشد.

متأسفانه همان تعلل همیشگی اینجا هم فرصت را از ما گرفت و کشورهایی نظیر ازبکستان، هند، ترکیه، گرجستان و حتی چین هر کدام قسمت‌هایی از این بازار را در اختیار گرفتند. من خودم شخصا شاهد بودم که برخی تجار و تولیدکنندگان درخواست مذاکره با روس‌ها را داشتند که بازار آن کشور را رصد کنند و وارد تبادل با آنها شوند، اما ما در روابط خارجی خودمان سرگرم مسائل دیگری بودیم. با همین روس‌ها وقتی برای همکاری نظامی در سوریه برنامه‌ریزی می‌کردیم می‌توانستیم برخی مسائل اقتصادی را هم مطرح کنیم اما به نظر می‌رسید همان موضوع اول برای ما مهم بود. یا ما درباره همکاری‌های هسته‌ای بعد از برجام جلسات مختلفی با آنها داشته‌ایم و من می‌توانم شهادت دهم که یک دهم آن را سر مسائل تجاری و فروش تولیدات خودمان به روس‌ها نداشته‌ایم.

یعنی ما اگر روابط و رایزنی‌های مؤثرتری با روس‌ها در حوزه اقتصادی و تبادلات تجاری داشتیم الآن تراز تجاری را که در بندر انزلی با این کیفیت به نفع روس‌ها می‌بینیم شاهد نبودیم؟ این را برای این مسئله می‌پرسم که به نظر می‌رسد مسئله‌ای است که می‌توان در صورت داشتن اراده و برنامه در کوتاه‌مدت آن را حل کرد.

اگر دید ما در حوزه روابط خارجی تغییر کند قطعا این تعادل و ترازی که شاهد هستیم هم تغییر خواهد کرد. اما متأسفانه ما از لحاظ زیرساختی هم مشکلاتی داریم که کار را زمان‌بر می‌کند. مثلا شما نگاه کنید؛ مهم‌ترین بندر تجاری و اقتصادی ما در سواحل خزر و شمال کشور بندر انزلی است که اساسا باید دارای زیرساخت‌های اولیه لازم برای تسهیل تجارت باشد اما در همین حوزه حمل‌ونقل این بندر نه متصل به راه‌آهن است و نه به لحاظ راه‌های آسفالت و جاده از ظرفیت چندان بالایی برخوردار است که بتواند حجم بالایی از مبادلات را پشتیبانی کند.

این وضعیت یعنی گران‌شدن حمل کالا برای رساندن به پای کشتی و یعنی کم‌شدن انگیزه تولیدکننده، صادرکننده و حتی خریدار برای معامله. چون سخت‌شدن حمل کالا یک سری هزینه‌های اضافی را تحمیل می‌کند که قیمت تمام شده را افزایش می‌دهد و این برای تجار یعنی کاهش امکان رقابت در بازار. ما متأسفانه می‌بینیم برای همین هم برنامه و چشم‌انداز روشنی وجود ندارد. ما تازه داریم یک کارهایی برای اتصال انزلی به شبکه ریلی می‌کنیم. این یعنی حتی در همان حوزه اقتصادی و صنعتی هم به فکر این مسائل نیستیم، چه برسد به حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی. این وضعیت هم برای انزلی نیست. ما نزدیک به هزار کیلومتر ساحل استراتژیک در جنوب کشور یعنی همان سواحل مکران را رها کرده‌ایم. در بنادر فعالی مثل بندرعباس یا بوشهر یا منطقه خوزستان عملا توسعه عملیاتی جدی شاهد نیستیم. خب در شمال هم همین وضع است.

این مسئله‌ای که در خزر و انزلی می‌بینیم مسئله عمومی و سراسری ناشی از نداشتن دید منطقی به ظرفیت‌های اقتصادی است که در جنوب خودش را یک طور نشان می‌دهد و در شمال هم یک طور. من اتفاقا معتقدم اگر ضرورت تغییر این وضعیت در حوزه‌های اقتصادی احساس شود آن‌وقت است که می‌توانیم امید داشته باشیم در حوزه سیاست خارجی هم نگاه امنیتی یک مقداری جای خود را در روابط با کشورها به نگاه اقتصادی بدهد. وقتی ما در خود حوزه‌های اقتصاد مسئله را رها کرده‌ایم، وقتی انزلی یک راه‌آهن یا جاده استاندارد ساده ندارد، یعنی سیگنال و مطالبه‌ای به سوی دستگاه دیپلماسی ارسال نمی‌شود که اساسا موضوع را طور دیگری ببینید.

هفته‌نامه‌حمل‌ونقل

ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • ناشناس پاسخ

    متاسفانه نگاه ما فقط به افزایش فروش نفت هست!
    ما با استفاده از بنادر و ترانزیت میتونیم درامد بسیاری داشته باشیم اما متاسفانه نگاه مثبتی به این قضایا نداریم!