دریا، حلقه گمشده اقتصاد ایران
اصلی ترین نکته در بهره برداری از دریا تغییر نوع نگاه به اقتصاد دریاست که باید مسئولان در امر قانون گذاری و اجرا، اولویت اصلی خود را بر دریا و مسائل مربوط به آن بنا نهند.
اصلی ترین نکته در بهره برداری از دریا تغییر نوع نگاه به اقتصاد دریا ست که باید مسئولان در امر قانون گذاری و اجرا، اولویت اصلی خود را بر دریا و مسائل مربوط به آن بنا نهند.
به گزارش تین نیوز، اقتصاد دریامحور که در اصطلاح جهانی به آن اقتصاد آبی (blue economy) گفته می شود، در واقع استفاده پایدار از منابع و گستره های آبی اعم از اقیانوس ها، دریاها، دریاچه ها سواحل و جزایر برای رشد اقتصادی، بهبود وضعیت معیشت و ایجاد مشاغل است.
اقتصاد ۱۰۰۰ میلیارد دلاری دریا
باید خاطرنشان کرد: حجم اقتصاد دریا در جهان سالانه بیش از ۱۰۰۰میلیارد دلار برآورد شده است که این رقم برای کشورمان حدود یک درصد و با احتساب فعالیت های نفتی و گازی دریایی بین ۲ تا ۷ر۲درصد است.
در این میان جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از ۱۹۰هزار کیلومترمربع گستره دریایی و حدود ۵۸۰۰کیلومتر نوار ساحلی که حدود ۴۰درصد از مرزهای میهن مان را تشکیل می دهد، کشوری دریایی محسوب می شود و از دو سوی شمال و جنوب به دریا دسترسی دارد اما از نظر بهره برداری از این نعمت خدادادی در رتبه های آخر جهان قرار دارد.
ناگفته نماند:جمهوری اسلامی ایران ازجمله کشورهایی است که به لحاظ قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی مناسب از مزایای ترانزیتی خوبی بهره مند است و با گسترش شبکه حمل و نقل و ارتباط مطمئن و کارآمد می تواند از این مزایا در راستای افزایش درآمدهای ارزی و ارتقای موقعیت استراتژیک خود در منطقه به نحو مطلوب استفاده کند.
خلیج فارس در جنوب ایران، کشورهای عمدۀ تولیدکننده نفت جهان را درخود جای داده است. این منطقه گلوگاه انرژی جهان محسوب می شود. در شمال ایران هم دریای خزر که بهترین پل ارتباطی میان کشورهای ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان است می تواند نقش مهمی در تجارت میان این کشورها ایفا کند. از سوی دیگر ایران از غرب و شرق هم با کشورهای عراق، ترکیه، پاکستان و افغانستان همسایه است.
به عبارتی ارتباط ایران با ۱۵کشور جهان از طریق مرزهای آبی و خاکی برقرار می شود و درعین حال به نوبه خود می تواند نقش پل ارتباطی میان این کشورها را (با یکدیگر و سایر مناطق جهان) ایفا کند. از طرف دیگر این کشورها جمعیت بزرگی را در خود جای داده و از درآمدهای زیادی هم برخوردارند که این عامل به نوبه خود علاوه بر دراختیارداشتن منابع وثروت های ملی خدادادی می تواند عامل توسعه ترانزیت و تجارت درمنطقه باشد.
طبق آمارهای منتشر شده بین المللی هم اکنون در اکثر کشورها، سهم حوزه دریا در تولید ناخالص ملی کمتر از ۱۰درصد نیست که این رقم در کشورهای ساحلی پیشرفته مانند بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا و حتی آسیا به ۵۰درصد هم می رسد.
مناطق ساحلی بستر فعالیت های عظیم اقتصادی و اجتماعی به شمار می رود، بگونه ای که حدود دو سوم جمعیت جهان در محدوده ۶۰کیلومتری حاشیه دریاها استقرار یافته اند و بیش از ۸۰درصد از شهرهای بزرگ جهان که امروزه به عنوان قطب های تجاری شناخته می شوند، در مناطق ساحلی قرار دارند.
این آمار نشان دهنده آن است که گستره های دریایی و به تبع آن " اقتصاد دریامحور ” در رشد و رونق کشورها و شهرهای مختلف جهان نقشی مهم و محوری ایفا می کند. چنانکه طبق آمارهای منتشره در اتحادیه اروپا، اقتصاد آبی در سال ۲۰۱۴ بیش از ۳ میلیون و ۳۶۰ هزار نفر را در این منطقه به خود مشغول کرده است.
این نقش را بطور کلی می توان در بخش های مختلف از جمله تجارت، حمل و نقل، گردشگری دریایی ، شیلات و بهره برداری از منابع طبیعی، انرژی و همکاری های تجاری و اقتصادی در سطوح منطقه ای و بین المللی تقسیم بندی کرد. از طرف دیگر استفاده از سواحل دریا و امواج آن به عنوان منبع تولید برق یا ورزش های تفریحی، فعالیت های گردشگری در ساحل یا اعماق دریا و آب درمانی از مهمترین منابع اشتغالزایی محسوب می شوند، بطوری که به ازای ایجاد یک شغل در بخش اقتصاد دریایی، چهار شغل جانبی ایجاد می شود.
گفتنی است: رابطه انسان و دریا را می توان از روزهای ابتدایی حضور بشر در کره خاکی مورد بررسی قرار داد. از همان روزهایی که انسان ها توانستند برای ارتزاق خود از ماهی های دریا استفاده کنند یا برای اولین بار کشتی ساختند و مسافر اقیانوس ها شدند.
در تمام طول تاریخ، بهره گیری از مواهب دریا قدرت به همراه داشته و به حاکمان اجازه نفوذ و کشورگشایی را داده است. از نفوذ پرتغالی ها به ایران یا حضور انگلیسی ها در هند، همگی با بهره مندی از ناوگان دریایی قدرتمند صورت گرفته است. اکنون همبا افزایش تکنولوژی و پیچیده شدن اقتصاد، یکی از راه های دستیابی به قدرت اقتصادی و نظامی، برقراری ارتباط مستحکم بین ساکنان خشکی و ظرفیت های دریاست.
سهم ۱۰درصدی دریا در تولید ناخالص داخلی
در حالی که چینی ها از نهایت توان خود در اقتصاد دریا استفاده می کنند و حدود ۵۰درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به دریا اختصاص داده اند. اما متأسفانه ایران درحال حاضر در سطوح اقتصاد دریا از تمام توان و ظرفیت خود به صورت یکپارچه استفاده نمی کند و نهایتاً سهم دریا از تولید ناخالص داخلی کشور حدود ۱۰درصد است.
البته باید خاطرنشان کرد: ایران دارای ۱۱بندر بازرگانی با ظرفیت ۱۸۶میلیون تن کالا است و تمام ناوگان های جمهوری اسلامی ایران توان جابجایی بیش از ۵ر۶میلیون تن کالا را در سطح بین المللی دارند؛ با این وجود و علیرغم اینکه وسعت دریایی ایران بیش از وسعت دریایی کشورهای حوزه خلیج فارس است، اما جایگاه حمل و نقل دریای کشور در بین این کشورها هنوز پایین تر بوده و آن ها کالای بیشتری را جابه جا می کنند.
در همین زمینه مرکز پژوهش های مجلس هم در گزارشی بیان کرد که ۹۵درصد از ظرفیت سواحل کشور هنوز مورد استفاده قرار نگرفته و بهره مندی کشور از سواحل بسیار حداقلی بوده است؛ این درحالی است که با توجه به اینکه ۴۰درصد مرزهای ایران ساحلی است، کشوری دریایی تلقی می شود.
فرصت های عظیم و بی بدیل چهار استان جنوبی با ۴۹۰۰کیلومتر طول خط ساحلی و ۱۲۹هزار و ۶۲روستا و ۱۹۰شهر و سه استان شمالی با ۸۹۰کیلومتر خط ساحلی و ۶۵۷۴روستا و آبادی و ۱۳۹شهر، در حوزه های گردشگری، تجاری، سکونتی، صنایع و شیلات، به دلیل عدم توسعه محدوده های سکونتی و اقتصادی بلااستفاده مانده است، درحالیکه این مناطق بنا به موقعیت جغرافیایی و طبیعی، نزدیکی به بنادر اصلی آسیا، از منظر تجارت و بازرگانی بین المللی هم بهترین منطقه برای توسعه اقتصادی به شمار می روند.
باید اشاره داشت: گستره های آبی در واقع به عنوان یکی از عناصر قدرت سیاسی و ظرفیت های رشد اقتصادی ایران محسوب می شود و به همین جهت کشورمان همواره به عنوان قدرت تاثیرگذار در جهان مطرح بوده است و اکنون هم این نقش می تواند با برنامه ریزی و طرحهای نوظهور و روزآمد تقویت شود.
ایران در زمره کشورهایی است که از موقعیت دریایی مناسبی برخوردار است و می تواند به فراوانی از موهبت های دریایی بهره مند شود. واقع شدن در سواحل جنوبی دریای خزر از سمت شمال، خلیج فارس و دریای عمان و به خصوص تنگه راهبردی هرمز از سمت جنوب، موقعیت دریایی بسیار حساس و راهبردی را برای ایران به ارمغان آورده است.
کشور همچنین می تواند علاوه بر برخورداری از مزایای اقتصادی و بهره مندی از دریانوردی تجاری، با تعریف نیروی دریایی کارآمد و راهبردی از مزیت های نیروی دریایی قدرتمند برخوردار شود و بدین شکل به ارتقای جایگاه قدرت منطقه ای و فرامنطقه ای خود کمک کند.
گفتنی است: ایران دارای سه ساحل ممتاز و کم همتا است: اول، خزر در شمال، راهی را برای ایران برای رسیدن به اروپای جنوبی و شمالی از راه دسترسی به دریاهای سیاه و بالتیک مهیا کرده است؛ دوم، خلیج فارس که پهنه آن تنها نیمی از خزر است از بیشتر جهات برای ایرانیان راهبردی به شمار می رود و سوم،کرانه مکران که ایران را بی واسطه به اقیانوس هند پیوند زده است.
در عین حال باید گفت،ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی مناسب امکان انجام تمام روش های حمل ونقل دریایی را هم دارد که می توان در ذیل به آنها اشاره داشت:
حمل و نقل کراس استافینگ (Cross Stuffing): این روش زمانی به کار برده می شود که امکان ارسال کالا از طریق دریا به کشوری میسر نباشد؛ به گونه ای که کالا ابتدا از راه زمینی وارد بندر شده و سپس کانتینر آن به کشتی ترانزیت منتقل می شود.
حمل و نقل چارترینگ (Chartering): یکی دیگر از انواع روش های حمل ونقل دریایی ایران روش چارترینگ است. از این روش زمانی استفاده می شود که بارها بسیار بزرگ و حجیم باشند و امکان بسته بندی آن ها وجود نداشته باشد و حتماً باید کشتی های باربری اجاره شوند.
حمل و نقل ترانشیپ (Transhipment): در این روش از حمل ونقل، کالاها از یک کشتی به کشتی دیگر منتقل می شوند. زمانی این روش اتخاذ می شود که یک بندر به صورت مستقیم قادر به حمل دریایی کالا نباشد، به گونه ای که ممکن است فضای کافی برای ورود کشتی های ترانزیتی نداشته باشد.
حمل و نقل گروپاژ (groupage):یکی از روش های رایج در حمل ونقل دریایی ایران روش گروپاژ است. در این روش چند تاجر با یکدیگر قرارداد امضا کرده و کالاهای خود را به صورت گروهی از طریق یک کشتی ارسال می کنند. همچنین می توان کوچک ترین کالاهای خود را از طریق این روش ارسال کرد. اینکار باعث می شود تا هزینه های ترانزیت بار برای تاجران به طور قابل ملاحظه ای کاهش یابد.
حمل و نقل کالاهای فله ای ( Bulk): روش حمل ونقل کالاهای فله ای شباهت زیادی به چارترینگ دارد با این تفاوت که هر کالایی چه کوچک و چه بزرگ بدون بسته بندی و به صورت فله ای ترانزیت می شود.
با این وجود علی رغم موقعیت جغرافیایی و سیاسی و ظرفیت های بسیار زیاد ایران –مانند مجاورت با عرصه های اقیانوسی، تنگه های بین المللی، سواحل طولانی، ویژگی های حمل ونقل پیوندی و همسایگان محصور در خشکی- برای توسعه اقتصادی دریامحور، رویکردهای توسعه در کشور به دلایل مختلف، دریاگریز و خشکی محور است. به طوری که هفت استان ساحلی با جزایر ۱۴گانه فقط حدود ۷ درصد از جمعیت کشور را در خود جای داده است که از این میزان فقط ۹میلیون نفر یعنی حدود ۱۰درصد از جمعیت کشور در حاشیه سواحل مستقر شده اند
در اینجا بی مناسبت نیست نگاهی گذرا به برخی ظرفیت های بالقوه و بالفعل سواحل جنوب و شمال داشته باشیم؛
اشتغال زایی
یکی از بحران های مهم جامعه، کمبود فرصت های شغلی است که این معضل را می توان با توجه بیشتر به دریا و برنامه ریزی دقیق و بلندمدت در این زمینه رفع کرد. در بحث اشتغال زایی در حوزه دریا،بررسی ها نشان می دهد که به ازای ایجاد یک شغل در بخش اقتصاد دریا، بیش از ۴شغل جدید در دیگر بخش ها ایجاد می شود. تراکم جمعیت:مسئله مهم و پیچیده کلانشهرهای کشور، بحث تراکم جمعیت است. این امر بیش از همه در پایتخت حس می شود. پهنه کم شهرهای مرکزی ایران و مهاجرت روز افزون جمعیت به این مناطق، چالش های بسیاری در موضوعات آلودگی هوا، امکانات رفاهی و حمل و نقل ایجاد کرده که این مسئله ضعف کشور در نقطه گزینی مناسب برای سکونت مردم را نمایان می کند.
مردمی که می توانستند با فراهم شدن زیرساخت ها و شغل مناسب به سمت سواحل جنوب و شمال نقل مکان کنند تا از رفاهیات، هوای پاک، بادهای ساحلی و مساحت گسترده این مناطق به خصوص در جنوب کشور بهره مند شوند؛ این شرایط در حالی رخ داده که بررسی موقعیت شهرهای پرجمعیت و توسعه یافته جهان و حتی منطقه خاورمیانه ، همگی در کنار سواحل قرار دارند.
توسعه صنایع
با توجه به خشکسالی های اخیر، یکی از مسائل اساسی و دشوار کشور تأمین آب صنایعی است که عمدتاً در مرکز کشور و مناطق کم آب واقع شده اند. اگر این صنایع با دقت نظر و بررسی دقیق نقطه استقرار خود را مشخص می کردند، قطعاً مناطق ساحلی را به نقاط دیگر ترجیح می دادند. زیرا در کنار رفع معضل تأمین آب، امکان بهره مندی سریع و ارزان به حمل ونقل بین المللی را هم داشتند.
گردشگری
سال هاست در کشور بحث جذب گردشگر و به دنبال شکل گیری اقتصاد حاصل از گردشگری و ارزآوری یکی از اهداف مسئولین کشور بوده است اما تاکنون اقدام اثرگذاری در این زمینه صورت نگرفته است. در بحث گردشگری آنچه بیش از همه اهمیت دارد، سرمایه گذاری در نقاط جذاب و دیدنی کشور و معرفی آن به جهانیان است.
سواحل جنوب و شمال ایران با توجه به ظرفیت خوبی که دارند، در این زمینه نسبت به سایر نقاط کشور به سرمایه گذاری کمتری نیازمندند و با توجه به شهرت این سواحل در جهان و به خصوص منطقه برای جذب گردشگر مناسب تر هستند.
ترانزیت
توسعه تجارت خارجی هدف مهم تمامی دولت ها بوده و خواهد بود. در این بین ایران با توجه به اینکه در شمال و جنوب به دریا وهمچنین به آب های آزاد دسترسی دارد، یکی از مهمترین مراکز تجارت در منطقه است. کشورهای مختلفی برای ارسال کالاهای خود به اروپا، آسیا و آفریقا نیاز دارند که از خاک ایران عبور کنند و همین نکته ظرفیت فوق العاده ایران در بحث ترانزیت و دستیابی به درآمد سرشار را نمایان می کند.
ایران در حوزه حمل و نقل دریایی چه در امر واردات و چه در بحث صادرات جایگاه ویژه ای دارد که به سبب ظرفیت دریا برای جابه جایی حجم زیادی از کالاها و دسترسی وسیع و ارزان به نقاط مختلف جهان است.
این موارد تنها بخشی از ظرفیت های اقتصاد دریا است که نقطه اشتراک همه آن ها در کشور ما عدم بهره مندی حداکثری است و برای تغییر این وضعیت، اصلی ترین نکته تغییر نوع نگاه به اقتصاد دریاست که باید مسئولان در امر قانون گذاری و اجرا، اولویت اصلی خود را بر دریا و مسائل مربوط به آن بنا نهند.
تاکنون آسیب هایی که به اقتصاد کشور وارد شده بخش عظیمی از آن معطوف به همین عدم توجه به امکانات حوزه دریاست. برای رشد و توسعه اقتصاد کشور و حرکت به سمت اقتصادی پایدار لازم است شرایط و زیرساخت های مورد نیاز اقتصاد دریا فراهم شود. سواحل کشور به عنوان رکن پایه ای اقتصاد دریا نیازمند زیرساخت های مناسب هستند.