ضرورت اصلاح ساختار در ایمنی ریلی
وبلاگ محمد ساطعی-رشد آمار سوانح در بخش حملونقل ریلی در سالهای اخیر، جایگاه خالی دورههای آموزشی و تحقیقاتی لازم در این بخش را بهخوبی نمایان کرد. مطالعات و تحقیقات انجام شده نشان میدهد هزینههای تربیت نیروی انسانی، تدوین استانداردها و اجرا و اعمال راهکارهای پیشگیری از سوانح و تصادفات بسیار کمتر از هزینههای خسارات و تلفات ناشی از وقوع سوانح است اما متاسفانه کمبود نیروی انسانی متخصص در این زمینه صنعت حملونقل ریلی کشور را با چالشی جدی روبهرو کرده است. قطار شرمساری در ایستگاه هفتخوان دو ضایعه بزرگ به همراه داشت. گروهی از هموطنان در بدترین سانحه ریلی تاریخ ایران جان خود را از دست دادند. از سوی دیگر بروز این سانحه فضای بیاعتمادی به حملونقل ریلی را که همواره جزو ایمنترین شیوههای حملونقل در کشور محسوب میشده در میان برخی اعضای جامعه ایجاد کرده است. چرا بخش ریلی بهرغم استفاده از فناوریهای روز مانیتورینگ و کنترل سیر و حرکت قطارها نتوانسته است بستر مطمئنی برای تردد قطارها بهوجود آورد!
موضوع مهم به روابط و تعاملات درون و برونسازمانی مسوولان ایمنی و عملیات قطارها باز میگردد. هر چند گسترش روزافزون شبکه ریلی و افزایش سرعت و حجم تردد قطارهای باری و مسافری جزو اهداف و راهبردهای کشور در توسعه حملونقل ریلی است، اما تامین ایمنی سیر قطارها مسالهای به مراتب مهمتر بوده و بدون ایمنی شاهد تحقق برنامههای بلندمدت توسعه و مدرنسازی حملونقل ریلی نخواهیم بود. این موضوع از جهاتی به اصلاح ساختار سنتی بخش ریلی وابسته است. در غیر این صورت تضاد منافع بین دولت و بخشخصوصی مانع از تحقق برنامههای توسعهای میشود. در صورت اصلاح ساختار بخش ریلی، مساله ایمنی حملونقل نیز به جد مورد توجه قرار خواهد گرفت. همانطور که وجود رگولاتور در حوزههای مختلف ریلی وظیفه تسهیلگری تعاملات و تنظیمکنندگی مقررات حاکم را بین ذینفعان بخش بر عهده میگیرد، لازم است در ساختار جدید حملونقل ریلی موضوع رگولاتور ایمنی هم مورد توجه قرار گیرد.
همانطور که قبلا هم گفته شد در ساختار موجود تمامی نقشهای سیاستگذاری، تدوین مقررات سیر و ایمنی و نهایتا عملیات اجرایی در یک مجموعه بهنام شرکت راهآهن و حتی توسط یک شخص صورت میگیرد! این موضوع دغدغه تداخل وظایف سیاستگذاری با اجرا را در عمل بهوجود میآورد، به نحوی که ممکن است مدیریت بخش بهدلیل الزام به پاسخگویی عملکرد بار و مسافر به مقامات کشور عوامل اجرایی را ملزم به عدم رعایت مقررات سیر و حرکت و ایمنی کرده که این امر به مرور باعث لوث شدن مقررات شده و میتواند ریسک بروز سوانح را افزایش دهد. اصلاح ساختار ریلی باید به نحوی صورت گیرد که نقش رگولاتور ایمنی خارج از سازمان اجرایی عملیات حملونقل تعریف شده و از اختیارات لازم برای برخورد با موارد مغایر با موازین ایمنی برخوردار باشد.
شروع اصلاحات ریلی از کجا باشد
مسیرهای عمده و مهم برای اصلاح یک سیستم عبارتند از: تغییر ساختار و قوانین موجود؛ تغییر استراتژی و اهداف؛ تغییر در روشها، رویهها و چگونگی انجام فعالیتها؛ تغییر در فرهنگ سازمان؛ افزایش مهارت پرسنل و حرفهای شدن سازمان؛ تغییر در زیرساختها و تکنولوژی؛ توسعه اقتصادی و در نتیجه امکان خرید تجهیزات جدید و گرایش سازمان به استفاده از ماشین بهجای نیروی انسانی. یکی از واحدهای عملیاتی مهم و حساس در صنعت حملونقل ریلی، «کنترل ترافیک» است که در نواحی راهآهن تحت نظر: اداره سیروحرکت اداره کل مربوطه و در مرکز تحت عنوان: گروه مهندسی کنترل ترافیک مرکزی، تحتنظر اداره کل سیروحرکت به ایفای وظایف سازمانی محول میپردازد.
از مهمترین اموری که در این گروههای کاری انجام میشود، نظارت مستمر بر عملکرد ماموران سیروحرکت است. بهطوریکه با رصد کردن گراف حرکت کلیه وسایل نقلیه ریلی به صورت آنلاین و لحظهای از موقعیت مکانی وسایل نقلیه مطلع شده و تصمیم لازم برای حصول حداکثر بهرهوری را اخذ و پس از انجام هماهنگیهای لازم با مسوولان مربوطه، برای اجرا ابلاغ میکنند. در ذیل برخی از ویژگیهای شاغلان در پست سازمانی کنترلر ترافیک یا کارشناس کنترل ترافیک برای آگاهی علاقهمندان به آشنایی با مشاغل حملونقل ریلی ارائه میشود. در حال حاضر باید با شناسایی موانع سیر و رفع یا حداقل کاهش اثرات آنها، توقفات و کندی سیرها را به حداقل رساند که نهایتا زمان سفر کاهش خواهد یافت.
برخی از این موانع عبارتند از:
انتقال به موقع قطارها روی سکوی اعزام، تخصیص به موقع دیزل، مسافرگیری به موقع قطار، تجهیز به موقع قطارها، اعزام سروقت از مبدأ، رفع نواقص خطوط، بهبود وضعیت سوزنهای ایستگاهها، حضور به موقع لکوموتیورانان جایگزین، رفع مشکلاتی نظیر درگیری ماموران برای غذا، آب، روزنامه و...، ممانعت از توقف خارج از برنامه قطار برای جابهجایی ماموران طول خط، تجهیز لکوموتیوها به امکانات اولیه نظیر کولر، آبسردکن، منقل برای بهبود شرایط فیزیکی محیط کار و از طرف دیگر ممانعت از توقفهای اعتراضی ماموران، اطمینان از صحت کار سیستمهای علائم الکتریکی، کاهش محل تقلیل سرعتها، افزایش امکانات برگزاری نماز در ایستگاهها و کاهش زمان توقف، ایجاد علاقهمندی ماموران طول خط به انجام وظایف، بهبود و اعمال تغییراتی در برخی مقررات دست و پاگیر، بهینهسازی فواصل زمانی اعزام قطارها و مدیریت مطلوبتر زمانهای تلاقی و سبقت قطارها، تسریع در مانور ایستگاهها و ممانعت از عدم پذیرش قطارها به علت فقدان خط قبولی و...
در نتیجه ضرورت انجام اصلاحات قطعی است و اگر ارتقای فرهنگ سازمان هدف اول در اصلاحات باشد باید تغییرات اساسی در پیکره مدیریت سازمان ایجاد شود، زیرا اصلاح فرهنگ باید از بالا به پایین صورت گیرد و حس تعلق سازمانی در کارکنان احیا شود. فاصله میان مدیران و کارکنان کاهش یافته، بهطوریکه کارکنان خود را موظف به اجرای دستورات دانسته و دستوردهندگان نیز منافع کارکنان را در نظر داشته باشند. در ساختار آموزش نیروی انسانی تجدیدنظر شود. بهطوریکه با ارتقای سطح دانش ماموران در کلیه حوزهها، سازمان را حرفهای کرد. بخش تحقیقات احیا شود و در تصمیمسازیهای مدیریتی موثر واقع شود.