◄ پذیرش یک شرکت ورشکسته در مناقصات ریلی کشور
یکی از شرکتهایی که برای حضور در مناقصه ایدرو کاندیدا شده شرکت هندی تولیدکننده واگن بهنام «فریما» است که زیرمجموعه «تیتاگار فریمای هندی» است و شرکتی ورشکسته است.
ایدرو بهعنوان یکی از موتورهای محرکه صنعت کشور که سکاندار بسیاری از پروژههای صنعتی کشور است، برای تولید واگن مسافری مترو در ایران در حال برگزاری یک مناقصه است که شرکت های خارجی زیادی در آن شرکت کرده اند.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی تیننیوز یکی از شرکتهایی که برای حضور در این مناقصه کاندیدا شده، شرکت هندی-ایتالیایی تولیدکننده واگن باری بهنام «فریما» است که زیرمجموعه «تیتاگار فریما» است. فریما که از ادغام هشت شرکت کوچک بهوجود آمده، نخست یک شرکت ایتالیایی بوده که در سال 2015 میلادی پس از ورشکستگی به شرکت هندی تیتاگار واگذار شده است. کل واگنهای تولید شده توسط فریما از ۱۹۹۳ تا ۲۰۱۰، 512 واگن بوده و اوج سوددهی شرکت، در سال 2007 با سود ۲۸ میلیون یورویی و گردش مالی ۱۹۵ میلیون یورویی رقم خورده است.
حال این شرکت در مرحله اول از مناقصه تولید واگن در ایران که ایدرو متولی آن است، به همراه 11 شرکت دیگر که تولیدکننده واگن هستند، پذیرفته شده است. لازم به یادآوری است که در حال حاضر کشور به 5000 هزار واگن مسافری نیاز دارد که در مرحله اول، این مقدار به 2هزار واگن رسیده و ایدرو در نظر دارد که طی این مناقصه 630 عدد از این 2هزار واگن را تولید کند.
سازمان گسترش صنایع کشور (ایدرو) برای انجام این هدف، مناقصهای برگزار کرده است. ارزش اقتصادی این مناقصه برای تولید 630 واگن 750میلیون یورو است که از کل سرمایه شرکت مادرِ تیتاگار فریما بیشتر است؛ حال آنکه شرط اصلیِ پذیرش در مناقصات این است که ارزش مالی یک شرکت از رقم مناقصه بیشتر باشد.
ایدرو بهعنوان برگزار کننده این مناقصه و سازمان کل شهرداریهای کشور متولیان اصلی برگزاری این مناقصه هستند که در دو مرحله اجرا میشود. مرحله نخست آن که به اتمام رسیده موسوم به R F Q باعنوان مرحله «ارزشگذاری» است و طبق این مناقصه، هر شرکتی که در مرحله اول پذیرفته شود، صلاحیت شرکت در مناقصات مراحل بعدی و مرحله RFP که بهمنزله تولید واگن های مسافری است را نیز خواهد داشت.
ایدرو شرط اصلی را امکان ارائه بهترین جنس، اعلام کرده است حال آنکه باید پرسید اساسا چنین امکانی برای شرکتی مثل فریما که هنوز هم ورشکسته است، حجم مالیاش کمتر از عدد مجموع مناقصه است ، در حال حاضر از مجموع 500 کارمندش 150نفر را اخراج کرده است و از سال 2010 تا 2017، فقط ۲۹۴ واگن قطار بینشهری تولید کرده، چگونه ممکن خواهد شد؟!
گردش مالی شرکت مادر، یعنی تیتاگارفریما در سال 2017، 137 میلیون یورو، یعنی از حجم مالی این معامله کمتر است! تیتاگار یک شرکت تولیدکننده فولاد و واگنهای باری با پیشینه هندی است که باوجود ورشکستگی فریما، این شرکت را از ایتالیا میخرد اما هنوز هم نتوانسته است که آن شرکت را از ورشکستگی نجات دهد. شرکت فریما نیز در سال گذشته، در مناقصهای که در ایتالیا برگزار شده بود شرکت کرد و ایتالیاییها این شرکت را وارد مناقصه نکردند. تیتاگار در همان زمان در مناقصهای در خود هند هم شرکت کرد اما پذیرفته نشد چون حجم مناقصه بیشتر از ارزش فریما بود.
البته در مناقصات دیگر در کشور ما، شرکتهایی وارد شدهاند که ارزش مالیشان بیش از این مقدار بوده است. بهعنوان مثال ارزش شرکت اشتادلر 2ونیم میلیارد یورو و ارزش مالی زیمنس 2 و 9 دهم میلیارد یورو است.
ارزش این قرارداد 750 میلیون یورویی که شامل آموزش، قطعات، گمرکات، واگن و انتقال تکنولوژی است، با نقض قوانین بینالمللی ارزش شرکت تیتاگار کمتر از ارزش کل شرکت قلمداد میشود. با توجه به این ورشکستگی مالی، شرکت تیتاگار تعهد کرده است که هشت میلیارد و 140میلیون روپی هندی یعنی 106 میلیون یورو به فریما برای عبور از ورشکستگی کمک کند اما با وجود با این رقم هم، فریما شرایط کافی برای سرمایهگذاری را ندارد. این شرکت یک شرکت ورشکسته است که صلاحیت شرکت در مناقصات را ندارد.
پس از پشت سر گذاشتن مرحله نخست مناقصه، در حال حاضر شرکتهای پذیرفته شده باید مشخصات فنی و سازمان مالیشان را به ایدرو ارائه کنند و ایدرو نیز طبق بهترین الگوی سند مالی، شرکت اصلح را برمیگزیند.
مساله اصلی اینجا است که فریما چطور توانسته تا این مرحله از مناقصه بیاید بدون اینکه متولیان متوجه ورشکستگی این شرکت شده باشند؟ اگر از این مساله مطلع بودند چرا این شرکت در مرحله اول مناقصه پذیرفته شده است؟ شرکتی که تا همین چندی پیش ورشکسته بوده، چگونه میخواهد به تعهد 30ساله خدمات پس از فروش عمل کند یا اینکه کدام تکنولوژی اش را می خواهد را به ایران انتقال دهد؟ پرسشهای اساسی دیگری نیز در این باره وجود دارد که با بررسی بیشتر می توان به آن پاسخ داد.
به طور مثال با توجه به عدم تولید تجاری این شرکت، فریما چطور میتواند به آموزش کارکنان ایرانی بپردازد؟ شرکتی که برای ادامه حیات خود محتاج وام گرفتن از شرکت مادرش است، چطور میتواند اعتبار فاینانس 750میلیون یورویی را فراهم کند؟ شرکتی که هیچ صادراتی نداشته چطور ایران را بهعنوان اولین مقصد صادراتی خود انتخاب میکند؟ چطور فریما بهعنوان شرکتی که با وام سرپا است، توانسته اسناد بانکی برای شرکت در این مناقصه را فراهم کند و با استناد به چه اسنادی توانسته پنج سال گذشتهاش را برای تامین معیارهای مورد نظر قوانین معاملات جمهوری اسلامی ایران فراهم کند؟