◄ واردات لوکوموتیو از هند، واقعیت یا سراب؟
در شرایطی که کشور، یک کمپانی قدر بهنام «مپنا لکوموتیو» دارد که قطب طراحی و ساخت لوکوموتیو در سطح منطقه است و رقیب قدر شرکتهایی همچون زیمنس آلمان و آلستوم فرانسه و gm آمریکا است، بستن یک چنین قراردادهای کذایی آنهم با کشوری چون هند درست نیست.
چندی پیش خبری درباره اینکه بهدلیل بدقولیهای راهآهن، خطوط ریلی کشور با کمبود لوکوموتیو مواجه شده است، اعلام شد. خبری که تعجب همگان را در برداشت! این خبر در حالی مطرحشد که وزیر راهوشهرسازی در دیماه سال گذشته و در جریان سفر به هند مدعی امضای قرارداد خرید بیش از ۶۰۰ دستگاه لوکوموتیو با تکنولوژی GM از هند شد. و چندی بعد در جریان دفاع از خود در جلسه استیضاح نافرجامش در مجلس برای دفاع از عملکرد خود در برابر پرسشهای مخالفان عملکردش، طبق معمول مدعی بستن قرارداد خرید اینچنینی از هند با تکنولوژی GM در کنار قرارداد خرید لوکوموتیو از فرانسه و آلمان با تکنولوژی فوقالذکر شد و خلاصه این مباحث را برای دفاع از عملکرد خود پیش کشید، اما واقعیت ماجرا با کمی تحقیق حداقل به گونه دیگری حداقل در مورد کشور هند مشخص میشود.
واقعیت ماجرای خرید لوکوموتیو از هند چیست؟ آیا هند واقعا دارای صنایع ریلی پیشرفتهای است؟ و آیا هند دارای تکنولوژی طراحی و ساخت لوکوموتیو است؟
جواب سوالات دوم و سوم تکمیلکننده جواب سوال اول است. و یک کلمه بیش نیست و آنهم «خیر».
ممکن است همگان متعجب شوند و آنهم چگونه؟
واقعیت امر این است که هند از دیرباز واردکننده و مصرفکننده صرف تجهیزات صنایع ریلی ساختهشده در کشورهایی همچون روسیه، اوکراین و بلاروس، آمریکا، کانادا، استرالیا، آلمان، انگلستان، فرانسه و رومانی بوده است و هنوز هم مصرفکننده صرف مصنوعات دیگران در بخش حملونقل ریلی است، حال چگونه یکشبه لکوموتیوساز شده است که ما خبر نداریم؟
واقعیت امر و جوانب آن نیز با کمی تحقیق بیشتر مشخص است. اولاً مگر در کشور ما تکنولوژی ساخت لوکوموتیو وجود نداشت که دنبال یک چنین قراردادهای کذایی مسئولان امر رفته و هزینهبر روی دست ملت و بیتالمال تراشیده میشود. در شرایطی که کشور، دارای یک کمپانی قدر بهنام «مپنا لکوموتیو» است که قطب طراحی و ساخت لوکوموتیو در سطح منطقه است و رقیب قدر شرکتهای مطرحی در سطح جهان همچون زیمنس آلمان و آلستوم فرانسه و gm آمریکاست، بستن یک چنین قراردادهای کذایی آنهم با کشوری چون هند که بهظاهر از نگاه نهادهای مداخلهگر غربی همچونimf و بانک جهانی چهارمین قدرت اقتصادی دنیاست؟!؟! اما تکنولوژی ساخت ماشینآلات پیشرفته را ندارد. بهخصوص ماشینآلات بخش حملونقل ریلی، همچون لوکوموتیو. این قرارداد کذایی خلاصه بیشتر یک آسمانوریسمان بافتن به هم و شوی تبلیغاتی بیش نبود برای سرگرم نمودن مخاطبان، بهخصوص اگر مخاطب سادهاندیش و سطحینگر باشد.
کشوری چون هند که خطوط راهآهن آن نیز با خطوط راهآهن کشور ما متفاوت است. جالب است بدانید که خطآهن کشور هند بهمانند خطوط راهآهن شوروی سابق بیش از ۷ سانتیمتر نسبت به خطوط راهآهن ایران پهنتر است. تردد نیز از راهآهن ایران به سمت خطوط راهآهن روسیه مستلزم ۲۸ بار تعویض بوژیهای لکوموتیوها و واگنهای همراه آن در ایستگاههای مقصد است. حال کشور هند نیز که چنین خطوط آهنی دارد و مصرفکننده و واردکننده صرفی بیش نیست و توان اسمبل نمودن یک لوکوموتیو که محصول پیشرفتهای به لحاظ فناوری است را ندارد، چگونه یکشبه با حرف یک مسئول دولتی به لکوموتیوساز تبدیل شده است و از طرفی چگونه بعدش میشود صادرکننده؟! از طنزهای عجیب روزگار همینکه مصرفکننده و واردکننده صرف مصنوعات صنعتی دیگران چون هند را تولیدکننده و صادرکننده لوکوموتیو معرفی کنند آنهم با تکنولوژی gm؟!
خواه حتی اگر به فرض محال هند تکنولوژی ساخت لکوموتیوساز داشته باشد، در شرایطی که ما یک کمپانی برند نهتنها در سطح منطقهای و حتی جهانی بنام «مپنا» داریم، شرکتی که حتی موتورهای جت طراحی میکند و میسازد و شرکت لوفت هانزای آلمان نیز مشتری پروپاقرص محصولاتش است، واردات بیرویه لوکوموتیو و واگن آنهم از نوع دسته چندم و بیکیفیت از کشورهایی چون هند و چین و حتی اروپا جز زیان به تولیدکنندگان داخلی و بیکار شدن نیروی کار متخصص و متعهد داخلی و بهطورکلی زیان برای اقتصاد و صنعت باکیفیت داخلی و زیانهای هنگفت به بیتالمال و کشور چه مزیتی دارد؟! اصلا چه سودی به حال صنعت کشور داشته است؟ امروز نتیجه اقتصاد مبتنی بر تجارت آزاد مدنظر نهادهای مداخلهگر غربی را بر صنایع داخلی را میبینیم که نمود بارزش واردات بیرویه محصولات غالبا مصرفی و بیکیفیت از گوشه دنیا و زیانهای هنگفت به تولیدکنندگان داخلی همراه با بیمهریهای شدید دولت و نظام بانکی نسبت به تواناییهای صنایع داخلی را به عینه شاهد و ناظر هستیم. داستان کذایی واردات ۶۰۰ دستگاه لکوموتیو از مملکت باد در هوایی چون هند که حتی توان ایجاد زیرساختهای اولیه و مناسبی برای بخشهای زیرساختی خود همچون شبکه بهداشت و درمان و آب و فاضلاب و راه مناسب روستایی و یا خیابانبندی مناسب شهری را علیرغم اینکه بداشتن بمب اتمی مینازد که تکنولوژی ساختش نیز اقتباس از دیگران است، ندارد یک طنز خندهدار در نظر آگاهان مسائل امر بیش نیست. طرف هندی موردبحث یا یک واسطه دست چندم برای واردات از محلی دیگر به ایران است و یا وظیفه دپو نمودن لوکوموتیوها را برای مدتی بر عهده دارد از مبدا اصلی، که آن هم بدون تامین هزینه از سوی دولت ایران میسر نیست.
خلاصه سر خودمان را بهدرد نیاوریم که امروز صنایع لکوموتیوسازی کشور همچون «واگن پارس» از قبل گره زدن حل مشکلات کشور به امضا و تصویب برجام نافرجام، حالوروز خوبی نداشته و ندارند و تا مرز ورشکستگی و تعدیل نیرو نیز پیش رفتهاند، به لطف واردات بیحدوحساب مصنوعات صنعت ریلی غالباً دست چندم از سوی دولت و پیمانکاران داخلی و بداخلاقیهای نظام بانکی با تولیدکنندگان داخلی، عملا رکود بر صنایع ریلی حاکم شده است. عدم اتکا به توانمندی داخلی این فجایع را برای اقتصاد و صنعت همواره در پی داشته است. امید است روزی که همگان به توانمندیهای داخلی تکیه نموده و نگاه به خارج برای پیشرفت در بخشهای مختلف تولیدی و صنعتی بخصوص صنایع ریلی به خارج قطع گردد و با تقویت حس امیدواری و اعتماد به توانمندی داخلی، عقده حقارت به توانمندی داخلی که محصول تهاجم فرهنگی استعمارگران به سطوح مختلف جامعه است از کشور رخت بربندد. تنها راه علاج مشکلات اقتصادی کشور بهخصوص در حوزههای صنعتی که صنایع ریلی کشور نیز عضو موثری از این خانواده است تکیه بر اقتصاد مقاومتی است.