وزیر راه چاه نفت گمشده راهآهن را بیابد
در میان مدلهای مختلف حمل و نقلی، حمل و نقل ریلی به دلیل ایمنی بالاتر، مصرف سوخت کمتر، آلایندگی کمتر و توانایی جابهجایی حجم بیشتری از بار و مسافر، بهترین مدل حمل و نقلی در همه کشورهای دنیا شناخته شده است.
به گزارش تین نیوز به نقل از خبرگزاری فارس، کشور ایران از سالیان دور به واسطه موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد خود، مسیری برای تجارت جهانی بوده است که در این باره می توان به جاده راه ابریشم اشاره کرد که موجب رونق در تجارت ایران قدیم بود.
به مرور زمان حمل و نقل، جایگاه مهمتری در اقتصاد و صنعت کشورهای جهان پیدا کرد و امروزه از مهم ترین ارکان اقتصاد هر کشور، حمل و نقل است.
در میان مدلهای مختلف حمل و نقلی، حمل و نقل ریلی به دلیل ایمنی بالاتر، مصرف سوخت کمتر، آلایندگی کمتر و توانایی جابهجایی حجم بیشتری از بار و مسافر، بهترین مدل حمل و نقلی در همه کشورهای دنیا شناخته شده است.
* سیر نزولی سهم راهآهن در حمل بار کشور
محمدجواد خسروشاهی، کارشناس حمل و نقل ریلی، در این باره میگوید: وقتی به اهداف بالادستی کشور در زمینه حمل و نقل ریلی رجوع میکنیم، شاهد آن هستیم که متاسفانه راهآهن کشور، نه تنها به اهداف مورد نظر نرسیده، بلکه در سالهای اخیر دچار ضعف و کاهش سهم حمل بار نیز شده است، صنعتی که از بیماری ناکارآمدی برآمده از ساختار غلط رنج میبرد.
به گفته وی، از مهم ترینِ این اهداف بالادستی، سیاستهای کلی بخش «حمل و نقل» ابلاغ شده توسط رهبر معظم انقلاب در سال 1379 است که مطالبه ایجاد نظام جامع حمل و نقل و تنظیم سهم هر یک از زیربخشهای آن با اولویت دادن به حمل و نقل ریلی و با توجه به جهاتی نظیر ملاحظات اقتصادی، دفاعی و امنیتی، کاهش شدت مصرف انرژی، کاهش آلودگی زیست محیطی، افزایش ایمنی، برقراری تعادل و تناسب بین زیرساختها و ناوگان و تجهیزات ناوبری و تقاضا را دارد، اما آمار و ارقام بیانگر این است که نه تنها سهم حمل و نقل ریلی افزایش نیافته، بلکه این سهم در مجموع کاهشی بوده است.
کارشناس حمل و نقل ریلی اظهار کرد: نمودار زیر طبق آمار موجود نشان دهنده سهم ریل از حمل بارهای کشور است و همانگونه که مشاهده می شود، در مجموع سیری نزولی داشته و به طور کاملا واضحی نسبت به سایر مدهای حمل و نقل کمتر است.
* خصوصیسازی واگنها به خصوصیسازی راهآهن تعبیر شده است
خسروشاهی اظهار داشت: در شرایط فعلی، صنعت ریلی کشور به ظاهر خصوصیسازی شده است، اما زمانی که پای صحبت بخش خصوصی فعال در حوزه ریلی مینشینیم تازه متوجه میشویم که با وجود فعالیتهای شرکت راهآهن و مالکیت آن بر اغلب لکوموتیوهای موجود، در واقع این واگن ها هستند که به شرکتهای خصوصی واگذار شده اند و نمیتوان اسم این فرایند را خصوصیسازی نامید.
وی ادامه داد: همچنین با توجه به قیمتگذاریهایی نظیر حق دسترسی و مسائل مختلف این صنعت، نیاز به یک مرجع شکایت یا شورایی جهت حل اختلاف و اعلام نرخ ها و در یک مفهوم «تنظیمگری صنعت ریلی» بیش از پیش احساس میشود که متاسفانه جای آن خالی است، برای مثال اگر امروز شرکتی قصد شکایت از راهآهن را داشته باشد باید به خودِ راهآهن شکایت کند و این به معنای ایجاد ساختاری غیر پاسخگو و ناقص است.
* شرکت راهآهن در مورد تصدیگریها با خودش کنار نیامده است
کارشناس حمل و نقل ریلی در پاسخ به این سؤال که برای رفع مشکلات ذکر شده، چه راهکارهایی پیشنهاد میدهید؟ توضیح داد: در گام اول باید نگاهی عمیق به بحران موجود در صنعت ریلی داشت و متوجه عمق فاجعهای شد که در صورت ادامه آن راهآهن کشور توان ادامه فعالیت خود را نخواهد داشت، در ادامه نیز باید با بررسی ساختارهای صحیح حکمرانی صنعت ریلی، به فکر جراحی پیکره مریض صنعت ریلی کشور بود.
خسروشاهی ادامه داد: راهکار این است که مدیران تازه نفس به این امر مهم پی ببرند که با ریلگذاری غلطی که در ساختار راهآهن ما انجام شده است، تلاشها به فرجام مناسبی نخواهد رسید و باید شاهد تحولی در ساختار باشیم زیرا راهآهن در مورد تصدیگریها هنوز با خودش کنار نیامده است، راهآهنی که رقابت نداشته باشد و در انحصار نهادی حاکمیتی به رقابت تشویق کند به درد رفع محرومیت از مناطقی که باید به واسطه بهرهوری حمل و نقل ریلی عبوری در آن مناطق انجام گیرد، نمیخورد.
وی تصریح کرد: امیدواریم مسئولان تازه نفس در دولت جدید و در پیکره وزارت راه و شهرسازی از این عنصر درآمدزا و درواقع چاه نفت گم شده صنعت ریلی غافل نشوند و اصلاح ساختار حکمرانی صنعت ریلی کشور را در صدر کارهای خود قرار دهند، چرا که با بقای وضع موجود ساختاری، هر چقدر هم تلاش صورت گیرد، به نتیجه مطلوب نمیرسد.
کارشناس حمل و نقل ریلی تأکید کرد: وزیر جدید راه و شهرسازی بداند که بیش از 20 سال است مطالبات مقام معظم رهبری در مورد حمل و نقل ریلی روی زمین مانده است.
* درآمدزایی با ترانزیت ریلی گامی بلند به سمت اقتصاد غیرنفتی و محرومیتزدایی
درآمدزایی از طریق ترانزیت ریلی میتواند گام بلندی به سمت اقتصاد غیرنفتی و محرومیت زدایی درکشور باشد، آن هم در شرایطی که متاسفانه شاهد کسری بودجه نجومی در بودجه مصوب شده برای سال 1400 هستیم و نیاز عمیقی به درآمدهای پیشبینی نشده و ناظر به مزیت های مغفول کشور داریم.
متاسفانه در سالیان گذشته باوجود مزیت خدادادی کشورمان و وجود چشمه های فراوان بار و مسافر، به دلیل ساختار سازمانی ناکارآمد و خصوصی سازی ناقص در صنعت ریلی، نتوانسته ایم از این فرصت به خوبی بهره مند شویم و حتی در بعضی از موارد زیان هایی ناشی از ضعف صنعت حمل و نقل ریلی به کشور وارد آمده و این فرصت را به تهدیدی تبدیل کرده است.
پیش از این هم عنوان شد که صنعت ریلی را میتوان به نوعی چاه نفت فراموش شده در کشور قلمداد کرد که از منافع آن عایدی چندانی به دست نیاورده ایم، بنابراین با توجه به وضعیت تحریم های نفتی کشور شاید بتوان اینگونه به وزیر جدید راه و شهرسازی گفت که «با توجه به ظرفیت عظیم درآمدزایی حمل و نقل ریلی، می توان گفت انگار دوباره دارید وزیر نفت میشوید».
این حرف کاملا درست ! اتصالات ریلی و آزادراهی و تکمیل بنادر بین المللی ایران در مسیر های بصره شلمچه ! رشت آستارا ! و چابهار خاس هرچه سریع تر تمیل شود !!! میزان بهره وری ایران از درآمدهای ترانزیتی و بالاتر از آن درآمدهای صادراتی بیشتر خواهد شد !!! دسترسی کامل تر به دریای مدیترانه و کشورهای شمال آسیا از راه آهن های بصره شلمچه و رشت آستارا می گذرد و نهایتا تا 5 سال دیگر ایران از طریق پاکستان مسقیما به صورت ریلی به چین متصل خواهد شد و امکان ترانزیت و صادرات برایش بسیار بهتر از قبل فراهم می شود !!! دیدن این فرصت ها و تقویت مسیرها و بنادر خشک موجود به افزایش درآمد ایران بسیار کمک خواهد کرد !!!!!!!!!