◄ ساخت سریع ترین قطار در کندترین زمان
وبلاگ تین نیوز، فرزین پورمحبی | همه چیز از روزی شروع شد که هوس کردیم گردشگران را کمی زودتر به «نصف جهان» برسانیم اینکه اگر توریست های داخلی و خارجی کمی دیرتر متوجه وضعیت نابسامان زیرساخت های گردشگری در این شهر و شهر های دیگر ما بشوند دقیقا چه بر سرمان می آید خیلی موضوع صحبت مان نیست. اصل حرف ما این است: قطاری که قرار است خیلی خیلی سریع السیر باشد چرا پروژه ساختش تا این حد کند پیش می رود؟ این پروژه 4 سال پیش قراردادش به خیر و خوشی بسته شد و گوش شیطان کر، کلنگ مرحله اول ساختش را هم تازه همین اواخر به زمین زدند. به این می گویند یک اقدام قبل از خشک شدن مرکب توافق نامه! البته با این تفاوت که مرکب و امضا کنندگانش چینی بوده و به همین دلیل کمی دیر خشک شده است!
البته ما به کمترین ها هم قانعیم و در همین راستا خدا را صد هزار مرتبه شکر می کنیم و نفوس بد نمی زنیم و سیاه نمایی نمی کنیم و تا آنجا که زورمان برسد نیمه پر لیوان را می بینیم ... اما در عین حال زیر عبارت: «تا آنجا که زورمان برسد» را هم خط می کشیم. چراکه بعضی وقتها اوضاع جوری می شود که اگر بخواهیم هر چیزی را گل و بلبل ببینیم ممکن است آن چیزها هم متقابلا ما را گل و بلبل ببینند و این برای اشرف مخلوقات خیلی افت دارد که توسط چیزهای مختلف یک جور دیگر دیده شود.
برای اینکه برادری امان را در زمینه زور زدن برای درآوردن جنبه های مثبت از دل مدیریت اجرایی طرح های ملی را هم ثابت کنیم به یک نکته جالب توجه و در عین حال مثبت اشاره می کنیم و دور هم حالش را می بریم!
مثلا، مبلغ قرارداد طرح راه آهن سریع السیر تهران – اصفهان بعد از گذشت 4 سال به میزان نصف کاهش پیدا کرده است ! اختلافش هم 7/2 میلیارد یوروی ناقابل است. دیگر چی از این مثبت تر می خواهید؟ با کلی زحمت بالاخره یک چیزی را در این مملکت پیدا کردیم که ارزان شده است! قبول کنید در کشوری که طی 4 سال گذشته حتی قیمت چی توز موتوریش هم 4 برابر شده شناسایی و معرفی موتور ارزان شده ای که قرار است با هواپیما کورس بگذارد از کشف قاره آمریکای جهان خوار هم سخت تر می تواند باشد. اما کو آن کسی که قدر ما و زحماتمان را بداند. بگذریم ...
به آنهایی هم که با سیاه نمایی کردن امور اذعان می کنند: پس چرا قبلی ها با وجود تورم کمتر در کشور همین قرارداد را با دو برابر مبلغ فعلی بسته اند هم می گوییم:
در کل، نگاه ما این است که پول برای خرج کردن است، وقتی درآمد نفت بالاست و پول و پله از پارو بالا می رود نباید در خرج کردن دست و دلمان بلرزد ، باید مثل فردین لارژ بود و شادی ها را بین این و آن قسمت کرد. (توضیح: تک خوری کار خیلی بدی است) وقتی هم درآمد های نفتی کم و دست و بالمان خالی شد آنگاه باید از خرج و مخارج اضافی کاست و بدیهی است که یکی از مخارج اضافی، همین مازاد مبلغ قراداد ها با موضوع «طرح ملی» و حذف آنهاست!
که خوشبختانه طی یک عزم مدیریتی این کار انجام شد و مبلغ قرارداد به قیمت واقعی خود بازگشت! که در اینجا، هم از بذل و بخشش مدیران قبلی تشکر می کنیم و هم از صرفه جویی و اقتصاد مقاومتی مدیران وقت کمال امتنان را داریم ...
به طور کلی دست همه مسئولین را می بوسیم البته اگر دستشان تمیز باشد و به پول های کثیف آلوده نشده باشد... مسئولین مچکریم!
این هم زور ما برای مثبت نویسی و مثبت بینی و ... حالا بازهم بگویید طنز نویس ها سیاه نمایی می کنند و از این حرفها و بحث ها ...