مدیریت ژاپنی و حرکت بههنگام قطارها
در یادداشتی از روزنامه گسترش تجارت میخوانیم: مسئله کاهش تاخیر قطارها اگرچه در ظاهر امری ساده به نظر میرسد، اما مستلزم کار علمی و دقیق و مهمتر از آن، دادهکاوی در کنار گروهی متخصص است.
دادهکاوی (دیتاماینینگ) دانشی بینرشتهای و ترکیبی از علم آمار و احتمالات و روشهای آماری در کنار یادگیری ماشین و بهویژه هوش تجاری و الگوریتمهای پیشبینی و حتی پیشگویی است. در این روشها از انواع رگرسیون، کلاسترینگ و... بهره میبریم. مهمتر از همه این مسائل، دریافت دادههای درست از گذشته و تاریخچه تاخیرات سامانه است؛ دادهایی که درست، دقیق و قابل استناد باشد که ماده خام کار با دادگان است. ما تاخیر را در طبقات مختلف خوشهبندی میکنیم و سپس با روش و ابزار خوشهبندی قادر خواهیم بود حتی آنها را پیشبینی کنیم. این فقط تاخیرها نیستند که برای مدیریتشان نیاز به اندازهگیری دارند؛ در دنیای فیزیکی، آنچه نتوانید اندازهگیری کنید، قابل مدیریت نیست. این بزرگترین درس دادهکاوی در سازمانهای امروز دنیاست. داشتن انبارههای بزرگ از دادههای درست، در همه بخشهای سازمانی، لازمه عملکرد درست مدیران ارشد است. تصمیم به اعزام یک قطار، امروز فقط به آزاد بودن (cleared) بلاک روبهرو وابسته نیست. در واقع تصمیمهای مهم در سیر و حرکتهای بعدی هستند؛ مانند تمام تصمیمهای مدیریتی. در برنامه اعزام قطارها، با جنبههای مختلف مدیریتی و برنامهریزی در اعزام و سیر روبهرو هستید که نیاز به دادگان دارند. بنابراین اگر میبینیم امروز تاخیر در اعزام قطارها در ژاپن به صفر رسیده، مستلزم کاری بزرگ روی گرافهای داده و استفاده از الگوریتمهای مختلف مسیرگیری و اعزام است؛ به طوری که تاخیر را در این حد نگه دارد.
حملونقلی به این شکل، قادر است از مزیتهای رقابتی خود به بهترین شکل استفاده کرده و گوی سبقت را از انواع حملونقل برباید. یکی از مهمترین اصول در جذب مشتری، قابلیت اعتماد مشتریان (reliability) است. کاهش تاخیر و غیرمنتظره نبودن آنها (قابل پیشبینی بودن آنها تا پیش از اعزام)، از عوامل ایجاد این قابلیت هستند. به نظر میرسد تا رسیدن به این مهم، راه طولانی در پیش داریم، نه برای اینکه دانش روز را نداریم و نه برای اینکه ابزار و نیروی متخصص آن را در اختیار نداریم؛ بلکه مشکل ما، نبود مدیریت درست منابعانسانی در سازمانهاست. در کشور ما، برخی نمیپسندند که حتی پیشرفت، بهدست برخی افراد دارای قابلیت (که به دلیل همین قابلیتها منفورند! ) انجام شود که این درد بزرگی است. از سوی دیگر در بسیاری موارد مشاهده میکنیم کسی سر جای خودش-یعنی جایی که برای آن تحصیل کرده و زحمت کشیده- قرار ندارد و این، تکراریترین سناریوی فلاکت سازمانی در کشور ما است. ژاپن و آلمان، از غولهای صنعت ریلی جهان هستند که شاید از نظر سختافزاری با کشور ما قابل مقایسه نباشند و فاصلهای بزرگ بین ما باشد اما از نظر مغزافزاری و نرمافزاری و دانشافزاری، فاصلهای-آنچنانکه در سختافزار است- با هم نداریم. ما شاید تا صد سال دیگر نتوانیم یک هواپیمای پهنپیکر یا یک کشتی قارهپیما بسازیم اما به شهادت خود این کشورها، در «آیسیتی» قدرت رقابت داریم. فناوری اطلاعات و ارتباطات، نقطه قوت ما و باعث افتخار کشورمان است؛ با این پیششرط که قدر این مزیت بزرگ تجاری و علمی را بدانیم.
احمد خشنودی - کارشناس صنعت ریلی