بازدید سایت : ۵۶۱۵۹

چرا روابط ایران و هند فراتر از حد انتظار است؟

حفظ روابط دوستانه با ایران در راستای منافع دهلی نو است.

چرا روابط ایران و هند فراتر از حد انتظار است؟
تین نیوز

حفظ روابط دوستانه با ایران در راستای منافع دهلی نو است.

به گزارش سرویس اقتصادی خبرگزاری آریا، مهتا کتان، در گزارشی در یورو آسیا ریویو (آمریکا)، نوشت:

سفر نیتین گادکاری، وزیر «حمل و نقل جاده ای، بزرگراه ها و کشتیرانی» هند که به عنوان نماینده این کشور در مراسم تحلیف آقای حسن روحانی شرکت کرد، نشان دهنده سهم فراوان دهلی نو در ایران است؛ کشوری که سرمایه گذاری های بسیار زیاد هند در بخش های زیرساختی و انرژی آن در آینده پیامدهایی خواهد داشت. اختلاف اخیر ایران و هند بر سر توسعه میدان گازی «فرزاد ب» و همکاری مسکوت و بی رونق میان دهلی نو، تهران و کابل برای ایجاد موازنه در برابر رشد چین وضعیت روابط میان آن ها را پیچیده کرده است. در این شرایط، هند باید از منافع خود در منطقه حفاظت کند و موجبات خشم ایران را در موضوعاتی که به حاکمیت سرزمینی و سیاسی اش مربوط می شود، فراهم نیاورد.

زمانی که اقدام ابتکاری بزرگ چین، یعنی «یک کمربند، یک جاده»، در منطقه با استقبال رو به رو شد، این تحولات با بحران مواجه شد. با وجود این، بزرگ ترین معاملات دستخوش مخاطره آسیا در قالب طرح یک کمربند یک جاده و همکاری سه جانبه هند پیامدهای سیاسی، اجتماعی – اقتصادی و امنیتی دارد. از آن جا که همکاری با تهران هم برای دهلی نو و هم برای چین بسیار مهم است، بلوای اخیر بر سر رنجش دهلی نو از توسعه میدان گازی «فرزاد ب» نشان می دهد تحولات مربوط به روابط دهلی نو و تهران بسیاری پیچیده تر از آن است که به نظر می رسد.

تقاضای هند و میدان گازی «فرزاد ب»

با توجه به نیاز روز افزون به سوخت و تصویب اخیر توافق نامه پاریس برای قطع انتشار [گازهای گلخانه ای]، گاز که در ایران بسیار فراوان است، همچنان برای هند کالایی بسیار پر ارزش است که باید تأمین شود. با وجود این، دهلی نو که یکی از مشتریان مهم نفت و گاز ایران است، به تازگی بر سر تصمیم ایران برای پیشنهاد مناقصه ای برای توسعه میدان گازی «فرزاد ب»، با این کشور دچار اختلاف شده است.

جالب است که «شرکت ویدش اُ ان جی سی» هند میدان گازی «فرزاد ب» را در سال ٢٠٠٩ کشف کرد. در آن زمان، هند با دشوار شدن پیشرفت کار در نتیجه تحریم ایران از سوی غرب، سود خود در این طرح را از دست داد. با وجود آن، دهلی نو خرید نفت و گاز را از ایران ادامه داد و با وجود واهمه از واشنگتن، بهای آن ها را به دلار پرداخت می کرد. تشدید تحریم ها از سوی دولت اوباما در سال ٢٠١١ به علت برنامه هسته ای جنجالی ایران سرمایه گذاری و دسترسی به بانک های بین المللی را بسیار دشوارتر کرد و در نتیجه هند ابتدا از یورو و در نهایت روپیه هند برای پرداخت بهای واردات نفت و تسهیل این فرایند استفاده کرد.

این موضوع زمانی معلوم شد که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در جریان سفر خود به هند حمایت دهلی نو را در آن دوره پر هیاهو منافع هند را تأیید کرد. منافع هند در این میدان گازی پس از امضای توافق نامه هسته ای تاریخی میان تهران و غرب در سال ٢٠١٥ که از سرگیری فعالیت های شرکت های نفت و گاز را امکان پذیر می کرد، دوباره از سر گرفته شد.

با وجود این، اجازه رسمی به «گازپروم»، غول گازی روسیه، در همان ابتدا برای توسعه این میدان گازی نشان می دهد که ایران برای تمدید استثناء ها برای کنسرسیوم هندی «اُ ان جی سی – وی ال» آماده نیست و جالب این جا است که این شرکت نیز با «گازپروم» در روسیه سرمایه گذاری دارد. طنز ماجرا آن جا است که «گازپروم» نیز در نتیجه تهدید صادرات گاز مسکو به اروپا در نتیجه مصوبات جدید دولت ترامپ و کنگره آمریکا، به دردسر افتاده است. بنا بر این تلاش برای حقوق توسعه این طرح در این مقطع زمانی، به ویژه حالا که تحریم های جدید دولت ترامپ بر ضد تهران، ممکن است در آینده نزدیک صادرات انرژی را به خطر بیاندازد، بیشترین سود را برای هند دارد. راهبرد دهلی نو در کاهش واردات نفت از ایران به عنوان شگردی در این رقابت دشوار، فقط موجب رنجش تهران می شود و سرمایه گذاری آینده را دشوار می کند؛ ایران سومین تأمین کننده نفتی هند است.

ناامیدی هند از حفظ سهم انرژی خود در ایران در این واقعیت مشهود است که کنسرسیوم هندی خواستار سرمایه گذاری ١١ میلیارد دلاری در این پروژه است. در مقطعی شاهد این تلاش بلندپروازانه هستیم که بر اساس گزارش «سازمان کشور های صادر کننده نفت» (اوپک) انتظار می رود بیشتر تقاضای نفت جهان از هند باشد. در حالی که احتمال می رود تقاضا برای گاز افزایش یابد، پیش بینی می شود واردات گاز طبیعی مایع (ال ان جی) هند به «نرخ رشد سالانه ترکیبی» ٨,٩٢ درصد افزایش یابد. در سال ٢٠١٦ شاهد بالاترین نرخ رشد فروش سوخت، یعنی ١٠.٧ درصد، بودیم. این عطش به منابع نفت و گاز نتیجه شهری شدن سریع و رشد اقتصادی است که موجب می شود ایران، یعنی دومین کشور دارای بزرگ ترین ذخایر گازی اثبات شده در جهان، به شریکی بی بدیل در تأمین گاز تبدیل شود.

با وجود این، هند تنها کشوری نیست که برای نفت و گاز در منطقه رقابت می کند. برای دهلی نو، یکی از علل توجه به ایران، بلندپروازی چین در متصل کردن سرزمین اصلی این کشور به ایران است. دهلی نو با بررسی دقیق نقش رو به رشد چین در بندر راهبردی گوادر پاکستان، با تحکیم تعهدات خود به استان سیستان و بلوچستان ایران به این موضوع واکنش نشان داد؛ هند در طرح بندر چابهار، واقع در استان سیستان و بلوچستان ایران، سرمایه گذاری کرده است.

همکاری سه جانبه: هنوز راه درازی در پیش است

حفظ روابط دوستانه با ایران یکی از مهم ترین نگرانی های هند در منطقه است. این مطلب را وزیر «حمل و نقل جاده ای، بزرگراه ها و کشتیرانی» هند بیان کرد که «چابهار نه تنها روابط ایران و هند را تقویت می کند؛ بلکه ما را به افغانستان و سپس روسیه نزدیک تر می کند. ما می توانیم تا روسیه کالا صادر کنیم. این مسیری مستقیم خواهد بود.» امضا شدن توافق نامه سه جانبه تاریخی در سال ٢٠١٦ که با دور زدن اسلام آباد، سه کشور ایران، هند و افغانستان را به هم نزدیک تر کرد، اقدامی بود که دامنه رقابت ژئوپلتیک میان پکن و دهلی نو را برای گسترش نفوذ خود در منطقه نشان می دهد.

این واقعیت که سرمایه گذاری های هند در چابهار در مقایسه با سرمایه گذاری های بسیار کلان چین در پروژه بندر گوادر، بسیار ناچیز است، نگرانی دهلی نو را می توان از این واقعیت برآورد کرد که این کشور بزرگراه دلارام – زرنج را برای اتصال ایران و افغانستان محصور در خشکی، ساخته است. با وجود این، گذشته از سخنرانی ها و لفاظی ها، چابهار هرگز نمی تواند جایگزین بندر گوادری باشد که از موهبتی جغرافیایی برخوردار است و در آب هایی با عمق زیاد قرار دارد. به این موضوع، این واقعیت نیز افزوده شده است که تهران هنوز منتظر تحقق وعده ١٥٠ میلیون دلار وام آسان و ٥٠٠ میلیون دلار سرمایه گذاری در منطقه ویژه اقتصادی است که قرار است در اطراف چابهار ایجاد شود و فقط زمانی همکاری سه جانبه ای که دهلی نو مدت ها است به آن امید دارد، تحقق می یابد که صلح و ثبات در افغانستان حاصل شود. از همه مهم تر این که رابطه دهلی نو و ایران بازی صفر و صدی نیست که بتواند آزادراهی را برای هند تضمین کند. این رابطه شبیه معادله میان چین و پاکستان نیست؛ در آن جا پکن رابطه ای بسیار پر سود با اسلام آباد دارد.

پس رابطه ایران و چین پیش از این تا مرحله ای پیش رفته است که پکن بزرگ ترین شریک تجاری ایران است و سرمایه گذاری قابل توجهی در بخش انرژی در سرتاسر ایران انجام داده است. نتیجه این است که دستیابی به اهداف هند در منطقه بسیار دشوارتر است؛ به ویژه زمانی که پکن ٦٠٠ میلیارد دلار تجارت با ایران دارد که بسیار بیشتر از تولید ناخالص داخلی این کشور است. صادرات چین به ایران پس از تحریم ها باید با کشورهای دیگری رقابت کند که در سال پرهیاهوی ٢٠١١ در این رقابت حضور نداشتند. در نتیجه، صادرات ٢٤ میلیارد دلاری چین به ایران قرار نیست مطابق انتظار پکن رشدی سریع داشته باشد و این برای تجارت میان هند و ایران، خبر خوبی است.

روی هم رفته، روابط هند و ایران حتی در زمانی که تهران به علت دنبال کردن سیاستی خارجی با هدف اخلال در منطقه و برنامه هسته ای بلند پروازانه، زیر فشار بود، رابطه مطلوبی بوده است. با توجه به این که تهران کلید امنیت انرژی هند را در اختیار دارد، دروازه این کشور به اورآسیا است و دهلی نو باید از فشار آوردن بر ایران در موضوعاتی که حاکمیت آن را زیر پا می گذارد، خودداری کند، حفظ روابط صمیمانه با ایران به نفع دهلی نو است.

 

منبع: خبرگزاری آریا
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.