◄ ترافیک و مناطق تجاری
بحث تأثیر مناطق تجاری بر ترافیک گذرهای مجاور، بحثی بسیار پیچیده و تخصصی است و در اینجا تنها به گفتن مسائل قابلدرک توسط شهروندان اشاره میگردد و پیشنهادهایی برای ارگانهای مربوطه آورده میشود.
فراز شیخ حسنی*: بحث تأثیر مناطق تجاری بر ترافیک گذرهای مجاور، بحثی بسیار پیچیده و تخصصی است و در اینجا تنها به گفتن مسائل قابلدرک توسط شهروندان اشاره و پیشنهادهایی برای ارگانهای مربوطه آورده میشود.
قاعده ساخت مناطق تجاری
ساخت مناطق تجاری در کشورهای مختلف جهان از یک قاعده خاص پیروی نمیکند و در هر کشوری، بستگی به فرهنگ و ساختار قانونی در آن کشور، مناطق تجاری ساخته میشود. اما باید بدانیم که قاعدهمندترین این موارد در اروپای غربی، کانادا، آمریکا و استرالیا اجرا میشوند و از هر لحاظ، امتحان خود را بهخوبی پس دادهاند. در کشورهای ذکرشده، مناطق تجاری از دیگر مناطق بهطور کامل تفکیکشده و متراژ بسیار زیادی از این زمینها به پارک خودروهای شخصی اختصاص دادهشده است. در حقیقت این ساختار که به آنها اصطلاحاً پلازا (plaza) گفته میشود از دو بخش تشکیلشده است. بخش اول ساختمانهای خرید است که تمامی کارهای تجاری و اقتصادی در آن انجام میشود و بخش دوم بخش پارکینگ خودروها برای پاسخگویی به تقاضای مراجعان و کارکنان است.
رابطه پلازاها و ترافیک
اگر بخواهیم این رابطه را بررسی کنیم متوجه میشویم که پلازاها عملاً برای آسایش مشتریان ساخته میشوند. در این نوع ساختار، مشتریان همیشه این اطمینان را دارند که جا برای پارک خودروهایشان فراهم است. بنابراین جذب سفر این مراکز، نسبت به مراکزی که فاقد پارکینگ هستند بسیار بیشتر است. در بیشتر این موارد نیز پارکینگ پلازاها برای مراجعان رایگان است که تشویق بیشتری را به همراه دارد. در کنار بیشتر این پلازاها حملونقل همگانی نیز مشاهده میشود اما چون معمولاً بارها حجیم است، حملونقل همگانی در حاشیه قرار میگیرد. پلازاها، معمولاً پیک ترافیکی ایجاد نمیکنند چون مراجعه مشتریان به پلازاها از قانون و قاعده خاصی پیروی نمیکند. حتی در موقع ورود و خروج کارکنان هم این اتفاق نمیافتد زیرا تعداد کارکنان از یک عدد کوچک تجاوز نمیکند. با توجه به اینکه زمین در کشورهای ذکرشده بسیار ارزان و زیاد است، در تمام مناطق حتی دورافتادهترین مناطق نیز میتوان این ساختار را مشاهده کرد.
پلازا و ایران
مسلماً در ایران نیز، ساختار پلازاها میتواند با موفقیت همراه باشد زیرا شرایط کشور ایران با کشورهای ذکرشده ازنظر وسعت زمین، شبیه به هم است. در حقیقت ما در ایران صدها شبه پلازا داریم که همه ما به نام استراحت گاههای بینراهی میشناسیم. استراحت گاههایی که مجهز به پمپبنزین، رستوران، فروشگاه، مسجد، سرویس بهداشتی و مهمتر از همه پارکینگ هستند. اگر دقت کرده باشید، اگر مکانیابی این استراحت گاهها درست تعیینشده و زمین کافی برای توقف خودرو در آن مهیا نموده باشند، این استراحت گاههای بینراهی همانند پلازاها، ترافیک زیادی ایجاد نمیکنند و حتی در زمان پیک ترافیک نیز میتوانند پاسخگوی مسافران باشند. بیشتر استراحت گاههای بینراهی ایران، ازلحاظ ترافیکی بسیار موفق بودند و تنها چند مورد از آنها ازجمله استراحتگاه امامزاده هاشم در محور آزادراه قزوین رشت به دلیل جانمایی نسبتاً بد، ازنظر ترافیکی نمره قبولی نگرفته است و حتی در مواردی ایمنی آن مقطع از مسیر را نیز کاهش داده است. در درون شهرها اما امکان ساخت پلازا به صورتی که گفته شد وجود ندارد. این عدم امکان به دلیل دوراندیش نبودن طراحان شهرسازی اتفاق افتاده است، بنابراین ما زمین کافی برای ایجاد پلازاها در درون شهرها را نداریم. شاید بتوان نمونه موفق یکشبه پلازا را در فروشگاه شهروند آرژانتین مشاهده کرد که بهجرات میتوان گفت یک پلازای عالی در زمان افتتاح بوده است.
رابطه مراکز خرید و ترافیک
مراکز خرید معمولاً مراکزی هستند که جذب و تولید سفر بالایی دارند بنابراین بایستی به مسئله ترافیک و حملونقل آنها توجه ویژه نمود. مراکز خرید و سفر به سه دسته تقسیم میشود. معمولاً مردم با وسیله نقلیه شخصی به این مراکز مراجعه میکنند پس بحث اصلی بایستی به ظرفیت سنجی مراجعان چه مشتریان و چه کارکنان بپردازد. دسته دوم که اهمیت کمتری خواهد داشت، تغذیه مواد مصرفی این مراکز با خودروهای سنگین و نیمه سنگین است. با توجه بهاندازه بزرگی مرکز خرید و حجم کالاها و حتی نوع کالاها، بایستی محل ورود و خروج این نوع سفر با نوع اول کاملاً تفکیکشده و حتی ساعاتی خاص از شبانهروز برای حملونقل کالا به این مراکز اختصاص یابد. دسته آخر همسفرهایی است که با حملونقل همگانی انجام میشود که چون متداول نیست، خیلی نمیتوان در مورد آن صحبت کرد اما جانمایی این مراکز بسیار مهم است بطوریکه بحث اصلی ایجاد ترافیک به این مسئله برمیگردد. جانمایی درست یک مرکز تجاری در آسایش همسایگان و ارزش زمین منطقه احداثی، تأثیر بسزایی دارد. ترجیحاً مراکز خرید بایستی در معابر خلوت، گذرهای فرعی و دنج ایجاد شود. ایجاد مراکز تجاری در کنار تند راهها و بزرگراه و نگذاشتن فاصله کافی بین بزرگراه و مراکز خرید همچون یک بیماری مزمن، تعادل ترافیکی منطقه را برهم زده و ارزش زمین را بهشدت کم خواهد نمود. از نمونه شکستخورده ایجاد یک مرکز تجاری در کنار یک تند راه میتوان به مجتمع کوروش در کنار بزرگراه ستاری و همچنین بازار جنت در حاشیه بزرگراه نیایش اشاره نمود. همچنین اگر مرکز خریدی طراحی میشود بهتر است طرحهای ترافیکی در کنار آنهم با یکدیگر منطبق شوند. برای مثال پلی در تقاطع بلوار شهرداری و بزرگراه نیایش ساخته شد که با توجه به میدان میوه تره باری که در حاشیه پل همزمان ساخته شد، بهتر بود پل، طوری ساخته شود که در زیر آن پارکینگ مراجعین هم جانمایی میشد. مسائل ترافیک مربوط به مراکز تجاری بسیار پیچیده است و دوراندیشی در مورد آنها بسیار الزامی است.
رابطه مراکز خرید و حملونقل همگانی
شاید شهروندانی وجود داشته باشند که حجم خرید زیادی نداشته باشند و ترجیح دهند با حملونقل همگانی به مراکز خرید مراجعه نمایند. در کشورهای توسعهیافته به این شهروندان همبها داده میشود. اما این شهروندان، حجم بسیار کمی از مراجعان را تشکیل میدهند بنابراین، برای یک مرکز خرید، یک خط مترو یا اتوبوس طراحی نمیشود، بلکه عکس آن وجود دارد، یعنی یک ایستگاه مترو وجود دارد و برای اینکه مایحتاج مردم محلی، تأمین گردد، یک مرکز خرید در ایستگاه ایجاد میگردد. البته اگر پارکینگ برای مراجعان ایستگاه حملونقل همگانی وجود داشته باشد، بسیار ایدهآل است. شهروندانی که در ساعات بازگشت به منازل خود هستند میتوانند خرید خود را انجام داده و با خودرو خود، پیاده و یا با دوچرخه به خانه خود بازگردند. در حقیقت پارکینگ برای آسایش ایستگاه جانمایی میشود و مرکز خرید درون ایستگاه هم این آسایش را کامل میکند. از نمونههای موفق این طرح میتوان به فروشگاه شهروند متروی صادقیه، فروشگاه شهروند ترمینال مسافربری غرب و مرکز خرید تیراژه 2 در کنار متروی مدنی اشاره نمود. نکته مهمی که وجود دارد این است که چون ذات یک سیستم حملونقل همگانی، انتقال مسافران است، نمیتوان خیلی از آن انتظار حمل بار داشت. مترو و اتوبوس برای حمل مسافر طراحیشدهاند و یک شهروند فقط حق دارد که بهاندازه حجم ابعادی خود از آن استفاده کند و نه بیشتر. حتی اگر بخشی از یک سیستم حملونقل همگانی به حمل بار اختصاص داده شود، بازهم در باقی سیستم برای شهروند مشکل ایجاد خواهد شد. یک نمونه مشکلدار از این نوع ترکیب عجیب بار و مسافر، توسعه فرودگاه مهرآباد خط 4 مترو تهران است که فقط 3 ایستگاه از این خط، با واگن مخصوص بار، پوشش دادهشده است و در باقی خطوط، مسافر هم خود را باید جابجا کند و هم چمدانهای حجیم را !! تصور کنید که این شهروند بخواهد با یک تغییر مد، مثلاً سوار بی آر تی بزرگراه چمران هم بشود ! بنابراین میتوان بهراحتی، عدم تطابق حملونقل همگانی با مراکزی که بهنوعی با بار و توشه ارتباط دارند را دریافت.
راهکار چیست؟
اینکه یک سیستم در بعضی مناطق جهان، بهخوبی امتحانشان را پس دادهاند و بایستی در مورداجرای آنها و یا شبیه آنها در کشور، مطالعه کرد شکی نیست. نمونه موفق مراکز خریدی که توانستهاند بهواسطه وسعت زیادشان، مشکلات ترافیکی خود را حلوفصل نمایند در کشور انگشتشمارند اما واقعاً الگو هستند. ازجمله فروشگاه هایپر مارکت بزرگراه باکری که توانسته با دوطبقه پارکینگ در زیر فروشگاه، مشکل ترافیک منطقه را تا حدی برطرف نماید. به نظر میرسد مراکز خرید حتی کوچک مانند بازارهای روز شهرداری هم در جذب و تولید سفر مؤثرند. برای این مراکز، بهتر آن است که از ابتدا جانمایی درستی برای آنها تعریف گردد و پارکینگ مراجعان برای آن تأمین گردد. این بهترین راهکار برای کنترل ترافیک اطراف این مراکز است. برای مراکزی هم که قبلاً ساختهشدهاند باید مدیریت پارکینگ انجام گیرد. هوشمند سازی پارکینگهای کنار خیابان منتهی به مراکز خرید ازجمله بهترین و کمهزینهترین آنهاست و صدالبته ساخت پارکینگهای بیشتر برای مراکز خرید. اینکه مراکز حملونقل همگانی ما، مجهز به مراکز خرید باشند بسیار هوشمندانه است اما اینکه پارکینگ مراجعان برای استفاده از آن وجود داشته باشد، ایدهآلترین حالت ممکن خواهد بود. کما اینکه در بسیاری از نقاط جهان، مجتمعهای حملونقلی به همین صورت ساخته میشوند و چون حجم فروشگاهها و پارکینگها، زیاد نیست، تقسیم حجم ترافیک مؤثری نیز انجام خواهند داد. بنابراین ایجاد محل پارک برای یک مرکز خرید، چه بهصورت زیرزمینی و چه بهصورت پلازا، یکی از اصول ساخت مراکز تجاری در سرتاسر جهان است. اگر تمام فروشگاههای زنجیرهای و میادین ترهبار شهرداری، همچون فروشگاه شهروند آرژانتین یا ایرانزمین ساخته میشدند، امروز مشکلی به نام ترس از نبود جای پارک و شلوغی اطراف این مناطق به چشم نمیخورد. گاهی باید از دوستان طراحمان در جهان، الگوهای مثبت برداشت نمود.
* کارشناس ارشد مهندسی حملونقل