◄ در سال فرهنگ نیم نگاهی به فرهنگ ترافیک داشته باشیم
وبلاگ تین نیوز، علیرضا اسماعیلی نوری | بشر اولیه همیشه در این فكر بود كه چه كند تا با صرف نیروی كمتر بار بیشتری را جابهجا كند و به اصطلاح بازدهی كار بیشتر را در امر حمل و نقل داشته باشد.
نخستین سورتمه را از تنه درختان ساخت و بر پشت حیوانات بست و با كمك آن كالاهای خود را حمل كرد. از تنه درختان چرخ ساخت و در زیر سورتمه قرار داد و دیری نگذشت كه دست به ساخت چرخهای بزرگ چوبی زد و بدین ترتیب بزرگترین اختراع مكانیكی دنیای قدیم یعنی؛ ارابه سپس کالسکه به وجود آمد. با آمدن راه آهن کالسکه نیز از رده خارج شد و مخترعین در اروپا موتورهای بخار و بعد از آن موتورهای احتراقی را اختراع نمودند و با نصب موتور احتراقی برای اولین بار روی یك خودروی سه چرخه توسط «دلاماردو بوتیل» فرانسوی تحولی عظیم در صنعت نو پای اتومبیل به وجود آورد.
وی برای سوخت موتور احتراقی خود ابتدا از گاز طبیعی و بعد از بنزین استفاده كرد.
با پیچیدهتر شدن زندگی بشر، توسعه شهرها و تغییر الگوی زندگی، حرکت مردم برای تامین نیازهای روزمره خود، به گونهای وصف ناپذیر، سرعت گرفته تا بدانجا که در همه کشورهای جهان، خودرو به عنوان عنصر اصلی و کاربردی خانوادهها نقش اساسی در پیشرفت و توسعه همه جانبه زندگی آنان ایفا مینماید. به همان نسبت، پی آمدها و عوارض جسمی و روحی ناشی از حضور این عنصر جدید، چنان گسترده و زیانبار است که در برخی کشورهای جهان، تعداد انسانهای کشته شده در نتیجه حوادث رانندگی بیشتر از کشتههای ناشی از بیماریهای مهلک میباشد.
امروزه معضل ترافیک در بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا، بخش عمدهای از وقت و سرمایه شهروندان را مصروف خود میسازد. هر روزه با افزایش بی رویه تقاضا در شهرها و افزایش تردد، میزان تعاملات اجتماعی به شکلی نوین اتفاق میافتد که تمامی عناصر در آن دخیل میباشند. در کشور عزیزمان ایران اتلاف زمان ناشی از بی نظمی در عبور و مرور و خسارات متاثر از آن برای همگان قابل لمس است.
گرچه ایرانیان از دیرباز به اخلاق حسنه، ادب، احترام و گذشت در هنگام عبور یا ورود نسبت به دیگران، مشهورند. اما همین فرهنگ، در ترافیك، اغلب رفتاری هنجارشکنانه به خود میگیرد.
رفتارهای ترافیکی یكی از موضوعات مهم و قابل تامل صاحبنظران رفتاری است. این جنبه از رفتار بیش از آنكه در انجام رفتار به هنجار ومطلوب مورد توجه باشد، در علت یابی بروز رفتارهای نابهنجار و برخلاف عرف و مقررات، مدنظر قرار میگیرد. آسیب شناسان اجتماعی نیز درصدد یافتن علل رفتار هنجارشكنانه و ضداجتماعی در حوزه فرهنگ ترافیك بوده و معتقدند در فرایند یادگیری اجتماعی و جامعه پذیری، همانگونه كه به تدریج شخصیت فرد شكل میگیرد و بنیادهای رفتاری او گذارده میشود، شخصیت و رفتار او در قبال رانندگی نیز پایه گذاری میگردد.
هنجارهای اجتماعی
هنجارهای اجتماعی شیوههای رفتاری معینی است که که در گروه یا جامعه متداول است و فرد در جریان زندگی خود آنرا میآموزد و به کار می بندد و نیز انتظار دارد که دیگر افراد گروه یا جامعه آنرا انجام دهند. مثلا شیوه حرف زدن با افراد، سلام کردن، احترام کردن، دست دادن جزئی از قواعد و آدابی است که افراد از طریق تعلیم و تربیت فرا میگیرند و به کار میبندند و افراد دیگر را هم در اجرای این هنجارها تحت کنترل در میآورند و با رعایت کردن آنها جامعه انتظام پیدا میکند. اگر کسی هنجار جامعه یا گروه را رعایت نکند مورد سرزنش و حتی مجازات قرار میگیرد برای مثال وقتی که در
جوامع توسعه یافته خودرویی روی خط عابر پیاده توقف میکند و باعث اختلال در عبور و مرور پیادهها میشود اعتراض و سرزنش شهروندان را به همراه دارد.
در حالیکه رعایت کردن هنجار جامعه تنها ناشی از وجود پاداش یا مجازات نیست و ما در رعایت این هنجارها و قواعد نیاز به تذکر دیگران نباید داشته باشیم. این قواعد جزئی از وجود ماست و به نحوی با آن آشنا هستیم و خود را موظف به اجرای آن میدانیم که به کار نبستن آنها ما را دچار احساس گناه میکند. به عبارت دیگر افراد در صورت تخلف از هنجارهای گروهی خود را مجازات میکنند. رعایت کردن هنجار اجتماعی نوعی سازگاری و همنوایی با جامعه است در بسیاری از موارد همنوایی براساس تمایل و خواست و دلبستگی فرد است و گاه بر اساس اجبار اجتماعی صورت میگیرد و افزایش دانش و آگاهی مردم و
توسعه فرهنگ اجتماعی زمینه ساز قانونمندی و احترام به هنجارهای جامعه میگردد.
فرهنگ و فرهنگ سازی
فرهنگ مجموعهای پیچیده از خصوصیات احساسی فكری و غیر مادی كه به عنوان شاخص جامعه و یا گروهی اجتماعی مطرح میشود. (تعریف فرهنگ، ارائه شده توسط كمیسیون فرهنگی UNESCO) فرهنگ را مجموعهای كم و بیش منسجم. مشتمل بر اجزای مادی و غیر مادی كه در یكی از سه بخش شناختی، هنجاری و مادی قرار گرفتهاند و با درجات آزادی مختلف بر یكدیگر تاثیر میگذارند تا در نهایت تعادل فرد، جامعه و محیط برقرار شود.
به تعبیر روان تر فرهنگ عبارت است از " مجموعه به هم پیوسته و نسبتا پایداری از شیوههای تفكر، احساس، عمل و بودن است كه كم و بیش میان بخش قابل ملاحظهای از افراد جامعه مشترك است؛ از سوی آنان فرا گرفته میشود و به دو شیوه عینی و نمادین به كار میرود تا این اشخاص را به یك جمع خاص و متمایز از دیگران بدل سازد".
نخست، فرهنگ در برگیرنده تمامی دانشها، آراء و تفکرات، تمامی اشکال بیان احساسات، و همچنین مقرراتی است که بیانگر کنشهای عینی مردم است. بر همین اساس تمامی کنشهای ترافیکی، با توجه به این که در جامعه به وجود میآید، در جامعه اجرا میگردد و با رفتار بیشتر اعضای جامعه (فرهنگ) مطابقت دارد، اجتماعی است.
دوم، رفتارها و کنشهای ترافیکی (اجتماعی) مردم میتواند کم و بیش رسمی شود و شکل معین و خاصی به خود بگیرد. این شیوهها در قوانین، شعائر و مراسم، تشریفات، آداب و هنرها به گونهای رسمی و مشخص وجود دارد.
سوم، آن چه قبل از هر چیز فرهنگ را میسازد، شیوههای فکر، عمل، احساس و عمل مشترک است. تعداد افراد اهمیت ندارد. فرهنگ اگر چه گاه صورت فردی مییابد، اما طیبعتا فردی نیست. چرا که میان بخش اعظیمی از مردم یک منطقه، محل، شهر، کشور و... مشترک است. از این رو هنگامی که فردی در خیابان های شهر اشغال از درون پنجره به بیرون پرتاب میکند، این عمل وی عملی فردی نیست، چرا که در فرهنگ ما افراد بسیاری در خیابانها، کوچهها، محله، پارکها، دریا، جنگلها و... ته مانده اشغال خود را هر جا که باشد، میریزند.
چهارم، هیچ یک از خصوصیات فرهنگ به گونه زیستی و ژنتیکی انتقال نمییابد و هیچ خصیصهای در آغاز تولد در اندام زیستی انسان وجود ندارد. اخذ فرهنگ ناشی از اشکال و ساز و کارهای یادگیری است. ویژگیهای فرهنگی به خلاف ویژگیهای زیستی که ثمره وراثت میباشد؛ میراثی است که همه باید آن را فرا گیرند، به دست آورند و از آن خود سازند جوامع به وسیله آداب و رسوم، قواعد و انتظارات اجتماعی هدایت میشوند.
جامعه ما بیش از یک صد سال است که قانونگذاری و البته قانونگریزی را تجربه کرده است. حال معلوم نیست که چرا بعضی ازمردم گرایش به قانونگریزی دارند. از این رو جا دارد که بپرسیم: چه زمینههای اجتماعی و فرهنگی پتانسیل قانونگریزی را در جامعه تقویت میکند؟ آیا قوانین ما متناسب با شرایط و نیازهای امروز ما نیست؟ یا ما عادت کردهایم که خود (هر فرد خود) را متفاوت یا فراتر از دیگران دانسته و به اصطلاح معروف "قانون را برای دیگران خوب می دانیم؟"
به این معنا رفتارهای ترافیکی را نمیتوان رویدادی مجزا، بدون ارتباط با دیگر پدیدههای اجتماعی و بدون جهت گیری شده به سوی دیگری مورد مطالعه قرار داد.
ترافیک در هر جامعهای یک واقعیت اجتماعی است، که ناشی از مسایل مختلف است. در این بین آموزش و فرهنگ سازی ترافیك، میتواند به توسعه جامعه مدنی و پویش اجتماعی کمک کند. بدین ترتیب کارکرد آموزش و فرهنگ سازی ترافیك و کاربرد آن در حل این معضل از طریق جامعهپذیری و اجتماعی کردن رانندگان در این زمینه بسیار موثر است. در این راستا، یکی از اقدامات مهم برای بهسامان کردن معضلات ترافیکی تکیه بر محور آموزش و فرهنگسازی است.
آموزش و فرهنگسازی بر رفتار رانندگان
اكنون یکی از اقدامات اصلی برای به سامان کردن معضلات ترافیکی تکیه بر محور آموزش و فرهنگسازی است. در واقع آموزش در ارتقای فرهنگ همگانی ترافیک که ویژگی آموختنی داشته و با جنبههای فرهنگی و اجتماعی در زندگی روزمره انسان همراه است. بهعبارت دیگر آموزش و فرهنگ سازی منجر به توسعه آگاهی و ویژگیهای شخصیتی افراد میتواند باشد.
با آگاهی و ویژگی شخصیتی رانندگان و شناسایی رفتارهای انسانی و یافتن روشهای اصلاح آن از جمله عوامل موثر در بهبود عملكرد و كاهش شمار تصادفات میباشد. ایجاد و نهادینه نمودن اصلاحات رفتاری چگونگی آمد و شد و استفاده از خودروهای مناسب و رانندگی درست و مبتنی بر مقررات موجب افزایش ایمنی تردد میگردد. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻛﺎﻫﺶ اﻋﻤﺎل ﻧﺎ اﻳﻤﻦ در ﺑﻴﻦ راﻧﻨﺪﮔﺎن و ﻛﺎﻫﺶ ﺗﺼﺎدﻓﺎت راﻧﻨﺪﮔی نسبت به ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی و اﺟﺮای دورهﻫﺎی آﻣﻮزش ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺑﺮای راﻧﻨﺪﮔﺎن، ﺷﻨﺎﺳﺎیی و اﺻﻼح آندﺳﺘﻪ از رﻓﺘﺎرﻫﺎی رانندگان میﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ بیشترین
رفتار نا ایمن را دارند. پس آموزش با قرار گرفتن در كنار بسیاری از عوامل دیگر ایجاد میشود كه باید به طور همزمان به طور جدی مورد توجه قرار گیرند. در نتیجه آموزش باعث افزایش سطح مهارت، دانش فردی، ارتقا فرهنگ استفاده از حمل و نقل میشود.
آموزش میتواند بین ساختارهای مرتبط با ترافیک هماهنگی و انسجام لازم را در جهت اصلاح و بهبود رفتار ترافیکی ایجاد کند، برای دست یافتن به چنین اقداماتی، باید تغییرات و اصلاحاتی در زمینه آموزش ترافیک ایجاد کرد؛ بر این اساس ترغیب و متقاعدسازی از طریق برنامه های کوتاه و بلند مدت، اشاعه و خلق دستآوردهای جدید و نوآوری در طرز شیوههای اجرایی و طراحی برنامههای فرهنگی ترافیک، خود سرآمد کارکردهای آموزش در اصلاح و فرهنگ سازی رفتارهای ترافیکی است. ﻫﺮ ﻗﺪﺭ روشها ﻭ ﻓﻨﻮﻥ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﺘﻨﻮﻉ ﻭ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺑﺎﺷﺪ سبب ارتقا سطح فرهنگ رانندگی
شده و ﺩﺭ رانندگان ﺑﻴﺸﺘﺮی ﻣﻮﺛﺮ ﻭﺍﻗﻊ میﺷﻮﺩ.
بنابراین برای اصلاح وضعیت ترافیكی، لازم است كه تغییرات و اصلاحات در تغییر نگرش در رفتار ترافیكی و اصلاح فرهنگ همگانی ترافیك انجام شود. به گونهای كه برای اصلاح فرهنگ ترافیك لازم است، ابتدا در نگرش مردم نسبت به ترافیك تغییراتی به وجود آید. بنابراین تغییرات لازم در نگرش انسانها در فرهنگ همگانی عینیت مییابد.
به عبارت دیگر شناخت اجتماعی رفتار ترافیكی میتواند بینش اجتماعی ترافیكی را به همراه داشته باشد و همچنین این بینش، زمینه اصلی نحوه رفتارها و تعاملات اجتماعی ترافیكی را فراهم مینماید. اگر امكانات و برنامهریزیها در یك جامعه به سامان بخشی امور ترافیكی متوجه باشد، مسایل اجتماعی حمل و نقل و ترافیك نیز تحت تاثیر خود، فرهنگ، خود را با نیاز جامعه هماهنگ خواهند كرد. در نتیجه بیتوجهی به فرهنگ ترافیك، هزینههای اجتماعی را افزایش میدهد كه همه این عوامل میتواند ناشی از نبود آموزش و فرهنگ ترافیكی باشد. بدین ترتیب نابسامانی ترافیك به نوعی بازگو
كننده كم كاری جامعه در امر آموزش و فرهنگ سازی هنجارها بر رفتار افراد است.
پس بیایم در سالی که به نام فرهنگ نام گذاری شده فرصت را غنیمت شمرده و طرحی نو در فرهنگ ترافیک در اندازیم.