4 چالش عمده تورهای طبیعتگردی
طبیعتگردی یا همان اکوتوریسم، اگرچه عمر کوتاهی در ایران دارد، اما در مسیری رو به رشد قرار گرفته و در حال توسعه است؛ با اینهمه آنچه از سوی فعالان این عرصه بهعنوان موانع پیش روی رشد اکوتوریسم مطرح میشود، از جنس چالشهای کلی صنعت گردشگری کشور است؛ کمبود اقامتگاههای بومگردی، نبود وسایل حملونقل جادهای و عدم توسعه خطوط ریلی در مسیرهایی که دسترسی به آنها دشوار است و نیز آموزش نیروی انسانی ازجمله مهمترین مسائل تورگردانانی است که در حوزه اکوتوریسم فعالیت میکنند.
به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، رئیس هیاتمدیره یکی از آژانسهای پیشرو در زمینه اکوتوریسم در این باره به «دنیای اقتصاد» میگوید: «مشکلات و کمبودهایی که در مسیر برگزاری تورهای طبیعتگردی وجود دارد، مختص این حیطه نیست و در واقع در مجموعه خیل موضوعات قابل رسیدگی در روند رشد گردشگری قرار میگیرد.» کریم شادفر ادامه میدهد: «استقبال از اکوتوریسم در حال افزایش است؛ چه در بخش گردشگران ورودی و چه در حیطه گردشگری داخلی که متاسفانه حجم بزرگی از این بازار در بخش داخلی، در اختیار مجموعههایی است که در شمار آژانسهای رسمی فعال در این حوزه قرار ندارند.» این فعال بخش خصوصی با قرار دادن مشکلات حوزه گردشگری و به صورت مشخص اکوتوریسم در دو دسته مشکلات قانونی و صنفی میافزاید: «قوانین در طول سالهای گذشته تغییر چندانی نداشته و همچنان با همان چالشهای قانونی همیشگی دست به گریبانیم.»
اما در حوزه صنفی، شادفر مشکل کمبود وسایل حمل و نقل ویژه گردشگران را یکی از چالشهای عمده توسعه گردشگری میداند و خاطرنشان میکند: «مینیبوسها و نیز میدلباسهای موجود بسیار قدیمی هستند و از اینرو این ناوگان نیازمند نوسازی است.» او همچنین آموزش افراد فعال در این حوزه را بسیار اساسی عنوان کرده و میگوید: «راهنمایان گردشگری بهویژه راهنمایان محلی که خوشبختانه در این اواخر به این حوزه وارد شدهاند، از ورود گردشگر به مناطق بومی استقبال میکنند که امری بسیار مهم است که بخش خصوصی خود برای ارتقای کیفیت ارائه خدمات در حال پرداختن به آن است؛ تلاشی که به تنهایی کافی نیست و مشارکت سازمان متولی نیز برای موفقیت در این زمینه لازم است.»
شادفر با اشاره به افزایش تعداد اکوتوریستها، رشد زیرساختهای این حوزه را نیز ناکافی میداند و اظهار میکند: «اگرچه ظرفیتهای اقامتی کشور با ورود اقامتگاههای بومگردی و نیز خانههای محلی بیشتر شده اما همچنان، توسعه اکوتوریسم با مساله کمبود اقامتگاههای استاندارد روبهرو است.»
او در حالی کمبود واحدهای اقامتی در مناطق مورد نظر برای طبیعتگردی را به عنوان یک چالش مطرح میکند که یکی دیگر از مدیران آژانسهای فعال در زمینه برگزاری تورهای اکوتوریسم نیز به این مساله اشاره کرده و به خبرنگار ما میگوید: «یکی از دلایل محدود شدن جمعیت متقاضی طبیعتگردی همین محدودیت واحدهای اقامتی استاندارد در مناطق دور از شهرهای بزرگ است.»
مشکل استاندارد
سهند عقدایی خاطرنشان میکند: «با وجود اینکه ایجاد اقامتگاههای بومگردی در چند سال اخیر باب شده و خوشبختانه در حال بیشتر شدن است، همچنان در این زمینه با کمبودهای بسیاری مواجه هستیم.» به گفته او بهرغم ناکافی بودن تعداد تختهای اقامتی، مشکل دیگر عدم استاندارد این واحدها است.
عقدایی اضافه میکند: «از آنجا که این اقامتگاهها عموما از سوی مردم محلی ایجاد شده و در بسیاری از مناطق تنها خانههای محلی را در برمیگیرد که برای پاسخ به نیاز گردشگران به این امر اختصاص یافته، استانداردهای کافی در ایجاد و تجهیز آنها اعمال نشده و از اینرو برای تامین نیاز خانوادهها چندان مناسب نیستند.»
این فعال گردشگری که تجربه برگزاری تورهای طبیعتگردی در بسیاری از کشورهای خارجی را نیز درکارنامه مجموعه خود دارد، در بیان توضیحات بیشتر در اینباره اظهار میکند: «طبیعتگردی در دیدگاه عموم، شکلی از گردشگری است که مخاطب آن غالبا جوانان و افراد مجرد هستند و این در حالی است که این تلقی تنها بهدلیل مهیا نبودن زیرساختهای کافی و پاسخگو به نیاز خانوادهها در مناطق مورد نظر برای طبیعتگردی ایجاد شده است.» عقدایی میافزاید: «تا ارائه خدمات مربوط به طبیعتگردی در قالب یک بسته قرار نگیرد، نمیتوان خانوادهها را برای تعریف چنین سفرهایی ترغیب کرد.»
او تاکید میکند: «خانوادهها مقاصدی را برای سفر برمیگزینند که از حداقل امکانات رفاهی برخوردار باشد؛ در این میان، امنیت، تامین حریم خصوصی، بهداشت و دسترسی به سرویسهای بهداشتی و امکان تهیه وعدههای غذایی، مواردی است که مورد توجه آنها بوده و مهیا ساختن آن نیازمند تعریف اقامتگاههای استاندارد از جمله هتلها و کمپینگها در نزدیکی مقاصد گردشگری با جاذبههای طبیعی است.»
تجربههای پیشتازها
عقدایی با بیان اینکه ایران کشوری با بیش از 120 مقصد طبیعتگردی است که بهدلیل تنوع جاذبههای آن در مقایسه با وسعتش از نمونههای کمنظیر جهان است، میگوید: «در کشورهای پیشتاز در اکوتوریسم، با حفظ منابع طبیعی و محیط زیست، مجموعههای اقامتی مجهز یا کمپینگسایتهایی با امکان تامین حداقلهای اولیه وجود دارند که در کنار تامین نیاز اکوتوریستها، حفظ میراث طبیعی آن مناطق را نیز با سختگیری مد نظر قرار میدهند.»
این آژانسدار ورود بخش دولتی به این عرصه را بسیار ضروری دانسته و اظهار میکند: «بهدلیل دیربازده بودن سرمایهگذاری در این بخش، لازم است دولت مشوقهایی را برای تشویق ورود بخش خصوصی ایجاد کند؛ به این ترتیب سرمایهگذاران با آوردن سرمایههای خود در این صنعت، زیرساختهای کافی را ایجاد و مدیریت خواهند کرد.»
او در عین حال رعایت مسائل محیطزیستی را در مسیر توسعه اکوتوریسم در ایران بسیار ضروری عنوان میکند و میگوید: «مهمترین مساله فراروی رونق اکوتوریسم در مناطق مختلف، سنجش ظرفیت ورود و بعد از آن محدود کردن رفت و آمدها به آن مقاصد است.» عقدایی میافزاید: «پس از آن باید پیشبینیها و تمهیدات لازم برای مدیریت فاضلاب و زبالهها، کنترل آلودگی صوتی و ملاحظات مربوط به فرسایش زمین در نظر گرفته شود؛ اموری که علاوهبر وضع قوانین و گسترش نظارتها، نیازمند ایجاد زیرساختهای کافی و استاندارد است.»
این فعال بخش خصوصی در ادامه، اکوتوریسم را صورتی از گردشگری عنوان میکند که در کشورهای دارای سابقه توریسم بیشتر مورد توجه است؛ از اینرو تصریح میکند: «بازارهای هدف ما کشورهایی هستند که گردشگری در آنها به یک فرهنگ عمومی تبدیل شده است؛ کشورهایی همچون آلمان، فرانسه، انگلستان و آمریکا.»
عقدایی ادامه میدهد: «بر همین اساس، کشورهایی که تازه به بازار گردشگری جهان پیوستهاند، چندان نمیتوانند مخاطب این صورت از گردشگری باشند؛ برای مثال چین، کشوری که دارای بیشترین تعداد گردشگران خروجی است، هنوز به بازاری برای اکوتوریسم تبدیل نشده و شکلگیری این تقاضا از سوی این بازار رو به رشد، نیازمند گذر زمان است.»
او همچنین در پاسخ به این ابهام که اکوتوریسم چندان نمیتواند به ارزآوری کمک کند و مخاطبان آن را غالبا افرادی تشکیل میدهند که اهل سفرهای کمهزینه و ارزانند، میگوید: «شکلگیری این باور در ایران بهدلیل مهیا نبودن زیرساختهای این صورت از گردشگری است. در واقع زمینه هزینهکرد در این صنعت فراهم نشده است و از اینرو افرادی ایران را به عنوان مقصد طبیعتگردی خود انتخاب میکنند که اهل سفرهای کمهزینهاند و با اقامت در مکانهایی با امکانات محدود مشکلی ندارند.»
عقدایی برای شفافسازی هرچه بیشتر، به کشورهایی اشاره میکند که گردشگری مهمترین منبع درآمد ارزی آنهاست و در این میان، اکوتوریسم هسته اصلی این صنعت را در کشور آنها شکل داده است. این طبیعتگرد در اینخصوص میافزاید: «کشورهای آفریقایی مثال خوبی برای این ابهامزدایی هستند؛ همچنین کشورهای آمریکای جنوبی نیز از چنین وضعیتی برخوردارند.»
این فعال گردشگری در نهایت، تداوم سیاستهای کنونی در حوزه کشورداری را ضامن توسعه گردشگری و بهصورت خاص اکوتوریسم میداند و میگوید: «اگرچه رویکردهای دیگر موجود در کشور به صورت مشخص با گردشگری مخالفت نمیکنند، اما در مجموع، برآیند سیاستهای اتخاذی آنها میتواند زمینه مساعد رشد این صنعت را از بین ببرد.» به باور کارشناسان، ذائقه گردشگران در حال تغییر است و در سالهای آینده، اکوتوریسم و بومگردی بیش از دیگر اشکال گردشگری موردتوجه خواهد بود.
در واقع، آنها با تاکید بر ظرفیتهای طبیعی ایران، مهیا ساختن زیرساختهای گردشگری در کشور را ضامن حضور در جرگه کشورهای گردشگرپذیر دانسته و بر شناسایی بازارهای هدف تاکید میکنند. با اینهمه آنچه که بیش از این مسائل خاطر فعالان این صنعت را به خود مشغول میدارد، تغییر احتمالی در سیاستهای دولت آتی ایران و نگرانی آنها از تغییر سرنوشت گردشگری کشور به واسطه تغییر دولت است.