حکایت کاخ ورسای تهران
حکایت کاخ ثابتپاسال یا همان زندان موقت موادمخدر!! ازدیگر بناهای قدیمی شهر متفاوت نیست؛ قانونا سازمان میراثفرهنگی باید بر اساس وظیفه قانونی خود، چنین بناهایی را شناسایی و ثبت کند؛ البته فراموش نکنیم که اماکنی در تهران هستند که شاید ساختمان از نظر قدمت قابل بررسی نباشد ولی حوادث و رخدادهای مهمی که در آن شکل گرفته، باعث خاص بودن آن میشود؛ میراث فرهنگی موظف به ثبت این آثار و ممانعت از هرگونه دخل و تصرف در آنهاست.
حکایت کاخ ثابتپاسال یا همان زندان موقت موادمخدر!! ازدیگر بناهای قدیمی شهر متفاوت نیست؛ قانونا سازمان میراثفرهنگی باید بر اساس وظیفه قانونی خود، چنین بناهایی را شناسایی و ثبت کند؛ البته فراموش نکنیم که اماکنی در تهران هستند که شاید ساختمان از نظر قدمت قابل بررسی نباشد ولی حوادث و رخدادهای مهمی که در آن شکل گرفته، باعث خاص بودن آن میشود؛ میراث فرهنگی موظف به ثبت این آثار و ممانعت از هرگونه دخل و تصرف در آنهاست.
روایت بناهای قدیمی تهران در این سالها هر چند مدت یکبار موضوع و محور بحث جراید و کارشناسان شده و بعد از مدتی هم به فراموشی سپرده شدهاند؛ در این میان نه سازمان میراثفرهنگی نه شهرداری و نه دیگر متولیان این نوع بناها کاری درست انجام ندادهاند و هر روز باید در انتظار ویرانی یک بخش از تاریخ تهران باشیم . البته این فقط به تهران و پایتخت محدود نمیشود که اگر گشتی در دیگر شهرها بزنیم این آفت گریبان کل کشور را گرفته است. هرچند که برپایی تهرانگردی اهالی رسانه با دکتر مسجدجامعی سبب شد تا بسیاری از این بناها شناسایی شده و دقت بر روی نگهداشت آنها بیشتر شود.
حکایت کاخ ثابتپاسال یا همان زندان موقت موادمخدر!! ازدیگر بناهای قدیمی شهر متفاوت نیست؛ قانونا سازمان میراثفرهنگی باید بر اساس وظیفه قانونی خود، چنین بناهایی را شناسایی و ثبت کند؛ البته فراموش نکنیم که اماکنی در تهران هستند که شاید ساختمان از نظر قدمت قابل بررسی نباشد ولی حوادث و رخدادهای مهمی که در آن شکل گرفته، باعث خاص بودن آن میشود؛ میراث فرهنگی موظف به ثبت این آثار و ممانعت از هرگونه دخل و تصرف در آنهاست. شهرداری نیز بایست به گونهای در کنار سازمان میراث فرهنگی قرار گرفته و در صیانت از چنین بناهایی میداندار باشد . یقینا هرگونه آسیب یا تخریب در کاخ ثابت پاسال، مسیر را برای نابودی دیگر بناهای قدمتدار تهران باز خواهد کرد.
آنچه جناب آقای چمران به عنوان ریاست فعلی شورای شهر تهران و در آخرین روزهای کاری خود گفته باعث تعجب شد چراکه انتظار میرفت تا شورای شهر به عنوان پاسدار میراث شهر، در برابر هرگونه تخریب و نابودی تاریخ تهران موضعگیری کند و خاطره خوش از خود به یادگار بگذارند؛ اینکه بخشی از تاریخ تهران ویران شده و برای رد گم کردن در آن مسجدی هم ساخته شود به نوعی بهرهبرداری برای مقاصد دیگر است؛ گذشته از آنکه شهرداری تهران در برنامه پنج ساله دوم خود ساخت ٤٠٠ مسجد را در دستورکار دارد که به گفته رییس کمیته فرهنگی شورای شهر تهران تنها ١٥ مسجد ساخته و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است؛ حال ویران کردن «کاخ ورسای ایران» و بدل کردن آن به مرکز فرهنگی چه منفعتی برای ریاست شورای شهر دارد؟
این موضعگیری آقای چمران در مقابل حساسیتهای ایشان برای حفظ منزل پدری شان در خیابان ١٥خرداد و محله بازار قابل باور نیست، چراکه نگهداشت «گرانترین خانه تهران» که کپی تمام عیار کاخ ورسای است و بیانگر بخشی از تاریخ این شهر، از همان درجه اهمیت برخوردار است که حفظ آثار باقی مانده از دیگر بزرگان کشور؛ ضمن اینکه این سوال مطرح است که با توجه به نزدیکی به پایان کار شورای شهر چهارم، طرح چنین سخنانی زیبنده چهرهای همانند آقای مهندس چمران نیست. عدم حساسیت سازمان میراث فرهنگی در سالهای گذشته در خصوص کاخ ثابت پاسال و اینکه یکی از مهمترین کارهایی که شورای شهر در دوره پنجم باید انجام دهد، شناسایی چنین بناهایی است، باید به یکی از مطالبات شهروندان بدل شود و یقینا مدیریت شهری نیز بایست راهکارهای لازم برای نگهداشت بناهای تاریخی را در دستورکار خود قرار دهد .