◄ توسعه اقتصادی و بیمه بیکاری
اجرای اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران کار آسانی نیست چون به نظر میرسد اصلاح هر بخش از بنیانهای اقتصادی میتواند به صورت دورهای گروههایی از طبقات اجتماعی ایران را تحت فشار قرار دهد و به صورت برنده یا بازنده اصلاحات بروز کند. اما در نهایت، این عملیات و جراحی، اجتناب ناپذیر است و فقط باید به دنبال روشهای کم هزینهتر و کم دردتر بود.
اجرای اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران کار آسانی نیست چون به نظر میرسد اصلاح هر بخش از بنیانهای اقتصادی میتواند به صورت دورهای گروههایی از طبقات اجتماعی ایران را تحت فشار قرار دهد و به صورت برنده یا بازنده اصلاحات بروز کند. اما در نهایت، این عملیات و جراحی، اجتنابناپذیر است و فقط باید به دنبال روشهای کم هزینهتر بود.
از دیدگاه رضا بوستانی محقق حوزه اقتصاد، جامعه ایران با چالشهایی مواجه است که ریشه در توزیع ثروت ناشی از منابع طبیعی دارد. در یک دستهبندی، «بحران منابع آب»، «مسائل زیست محیطی»، «صندوقهای بازنشستگی»، «بودجه دولت»، «نظام بانکی» و «بیکاری» بهعنوان مهمترین چالشها معرفی شدهاند.
این چالشها نهتنها در کوتاهمدت همراستا نیستند، بلکه در تضاد با یکدیگر قرار دارند. حل بحران آب بهصورت محدود کردن استفاده از منابع آب زیرزمینی، بیکاری برخی کشاورزان را به دنبال خواهد داشت. ایجاد محدودیت بر صنایع آلاینده به بیکاری کارگران این صنایع میانجامد. حل مشکل مالی صندوقهای بازنشستگی نیازمند افزایش دوره اشتغال (سن بازنشستگی) و در نتیجه کاهش فرصتهای شغلی برای بیکاران خواهد بود. رفع کسری بودجه دولت نیازمند کاهش هزینهها و تعدیل کارمندان دولت است. نجات نظام مالی نیز نیازمند تعدیل نیرو و قطع تسهیلاتدهی به بنگاههای ناکارآمد است. بنابراین درحالیکه بیکاری خود یکی از ابرچالشها است، پیگیری حل دیگر چالشها نیز در کوتاهمدت به افزایش بیکاری منجر میشود و بدهبستانی میان چالشها بهوجود میآورد.
از سویی دیگراصلاح ساختار اقتصادی کشور به معنی واقعی با اصلاحات سیاستمدارانه میسّر نخواهد شد. سیاستمدار برای راهیابی به دولت و مجلس احتیاج به رای دارد و گاهی هم در این میان به رای دهندگان، قول وقرارهای دستنیافتنی میدهد. سیاستمدار در ورود به مسند امور کشور و مواجهه با بحران اقتصادی، در مدت کوتاه فعالیت خود مجبور به انجام اصلاحات روبنایی میشود.
در راستای اصلاحات ساختاری اقتصاد، پاسخگویی به شهروندان بیکار، کشاورزی فلج، محیطزیست آلوده و اکوسیستمهای درحال انقراض، کارخانهها و بنگاههای اقتصادی خاموش و ... چگونه خواهد بود و درنهایت چه باید کرد؟
بزرگترین چالش در اجرای اصلاحات ساختاری اقتصاد، بیکاری است. دولت در اجرای برنامههای اصلاحی دست به هرکاری بزند با عدهای شهروند بیکار رودررو میشود. از نظر اقتصاددانان ایران، «بیمه بیکاری» تنها راهحل این مشکل بزرگ اقتصادی است. آنها معتقدند که «ایجاد بیمه بیکاری، دوره گذار از صنایع ورشکسته به صنایع مولد را برای نیروی کار (و جامعه) کم هزینه خواهد کرد و از این طریق مقبولیت اصلاحات را در جامعه گستردهتر خواهد ساخت.
نهاد بیمه بیکاری از انباشت ناکارآیی در بخشهای اقتصاد جلوگیری میکند و از طریق آشکار کردن هزینههای اجرای هر سیاستی، ارزیابی درستی از وضعیت اقتصادی خانوارها برای دولتمردان فراهم میآورد. بنابراین مسوولان با خاطری آسوده نسبت به تضمین رفاه کارگرانی که بیکار میشوند، میتوانند ورشکستگی بنگاههای ناکارآمد را دنبال کنند.»
مزیت بیمه بیکاری فقط کاهش هزینههای تعدیل ساختاری نیست. در سطح کلان نهاد بیمه بیکاری به صورت خودکار موجب کاهش چرخههای تجاری میشود. بیمه بیکاری از طریق بازتوزیع درآمد به عادلانهتر شدن سیاستهای رفاهی مناطق مختلف کشور کمک خواهد کرد. هم اکنون اگر بهدلیل حوادث سیل، زلزله و خشکسالی کسبوکار شهروندان یک منطقه صدمه ببیند، راهکار و مکانیزم سازمان یافتهای برای کمک به آنها و بازگشت به شرایط عادی زندگی وجود ندارد. این شرایط موجب مهاجرت شهروندان آسیب دیده برای رهایی از مشکلات خواهد بود. درحالیکه اگر بیمه بیکاری ایجادشود، پرداختهای انتقالی دولت باعث بهبود اوضاع آسیب دیدگان و رونق مجدد کسبوکار خواهد شد.
تردیدی نیست که انجام اصلاحات ساختاری تضمینکننده رفاه شهروندان ایران است و خود شهروندان باید در اجرای اصلاحات و حمایت از سیاستهای آن مشارکت کنند. بیمه بیکاری و ارتقای سطح کارآیی آن یکی از راهکارهای همگن کردن منافع برای طبقات مختلف جامعه وموفقیت اصلاحات ساختاری اقتصاد است.