مردم پول مرسدس بنز را پرداخت میکنند اما بی کیفیت ترین خودرو را به زور به آنها می فروشند
مسئولان مملکت، محصول ساز و کارهایی هستند که آنها را به این پست و منصب ها رسانده و حس می کنند برای دوام مسئولیت خودشان دیگر نیازی به جلب رضایت مردم ندارند و ساز و کارها مجدد آنها را به قدرت خواهد رساند.
احمد علیرضابیگی نماینده تبریز می گوید: روزی که وزیر صمت در مجلس استیضاح شد، پژو ۲۰۷، یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بود که برابر بود با ۲۴ هزار دلار آن هم با دلار ۵۰ هزار تومان. با ۲۴ هزار دلار می توان بهترین بی .ام.و ۲۰۱۸ را خرید ولی مردم را مجبور کرده اند که بی کیفیت خودرو را بخرند؛ یعنی مردم با این پول مجبورند که مثلا سوار پژو ۲۰۷ بشوند. وقتی وزیر برکنار شد، همان صبح آن روز، قیمت پژو ۲۰۷ به ۷۰۰ میلیون تومان کاهش یافت. این اتفاق خیلی معنا دارد، یعنی نبود یک آدم می تواند چنین تاثیری را در بازار و اقتصاد بگذارد که اثرش این چنین متفاوت باشد.
به گزارش تین نیوز به نقل از رویداد۲۴ ، احمد علیرضابیگی نماینده تبریز در خصوص شرایط کنونی کشور و فشاری که روی مردم وجود دارد، با رویداد۲۴ گفت وگو کرده است که در ادامه می توانید مهم ترین بخش های آن را بخوانید:
خواست مردم، تحقق اراده آن ها در اداره کشور است. اگر شرایط مهیا شود که این اراده بخواهد و بتواند از طریق صندوق رای اعمال شود، مردم به آمدن پای صندوق ها اقبال نشان می دهند چون به دنبال منفعت کشور هستند که اساسا منفعت کشور تضمین کننده منافع مردم است. حال اگر صندوق های رای متضمن تحقق اراده مردم نباشد، بسیاری از مردم وارد این کار عبث نمی شوند.
برخی سوال دارند که چرا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰، مشارکت مردم افت شدید پیدا کرد. موضوع ساده است، آن زمان مردم احساس شان این نبود که از طریق صندوق ها می توانند به مشارکت در مدیریت جامعه برسند. الان هم عملا مردم در فرآیند های سیاسی، بخش فراموش شده هستند و آنچه دیده می شود، حاکمیتی با یک سلیقه خاص برای امور کشور است و با این رویه، کار ها را پیش می برند و همواره با اصطکاک و عدم همراهی مردم مواجه هستند.
این موضوع و چالش ها در این دوره های اخیر انتخابات ها، پررنگ تر هم شد و این طبیعی است. وقتی مشارکت مردم در اقتصاد، سیاست و فرهنگ نادیده گرفته می شود، نتیجه این است که مردم قهر می کنند و خود را کنار می کشند. مردم می خواهند کسانی را انتخاب کنند که بازتاب دهنده خواسته ها و نظرات آن ها در اداره کشور باشند، ولی به واسطه اعمال سلیقه ها، این موضوع رخ نمی دهد.
مردم گلایه دارند که پول مرسدس بنز را پرداخت می کنند، ولی سمند سوار می شوند
مردم می خواهند که در حوزه های مختلف، حق انتخاب داشته باشند. مثلاً در حوزه زندگی شخصی شان می خواهند ماشین خود را انتخاب کنند و از یک حق طبیعی بهره مند باشند. نسبت به این موضوع شکایت دارند که پول مرسدس بنز را پرداخت می کنند، ولی سمند سوار می شوند و ناچارند بی کیفیت خودرو را بخرند.
در حوزه سیاست و اداره جامعه کسانی که مطلوب مردم هستند، امکان حضور در صحنه را ندارند و حق انتخاب را از همهه گرفته اند و به نوعی انتخاب شان محدود شده است.
با ۲۴ هزار دلار می توان بهترین خودرو را خرید ولی مردم مجبورند سوار پژو ۲۰۷ بشوند
روزی که وزیر صمت در مجلس استیضاح شد، پژو ۲۰۷، یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بود که برابر بود با ۲۴ هزار دلار آن هم با دلار ۵۰ هزار تومان. با ۲۴ هزار دلار می توان بهترین بی .ام.و ۲۰۱۸ را خرید ولی مردم را مجبور کرده اند که بی کیفیت خودرو را بخرند؛ یعنی مردم با این پول مجبورند که مثلا سوار پژو ۲۰۷ بشوند. وقتی وزیر برکنار شد، همان صبح آن روز، قیمت پژو ۲۰۷ به ۷۰۰ میلیون تومان کاهش یافت. این اتفاق خیلی معنا دارد، یعنی نبود یک آدم می تواند چنین تاثیری را در بازار و اقتصاد بگذارد که اثرش این چنین متفاوت باشد. این ها ارقام قابل توجهی است و به عنوان یک نشانه مطرح شد. پس اراده مردم، حاکم بر بازار نیست و نشان می دهد که مسئول دولتی، اراده ای برای منظور کردن منافع مردم ندارد.
چون ساز و کار های انتخاب، ساز و کار درستی نبوده، نتیجه اش روی کار آمدن افرادی شده است که نسبت به افزایش حداکثری منافع مردم، علاقه ای نشان نمی دهند و چون تصمیم گیران، ساز و کار ها را دائمی می بینند، فکر می کنند دیگر نیازی به جلب رضایت مردم ندارند و فقط در مسیر قدرت هستند.
مسئولان مملکت حس می کنند برای دوام مسئولیت نیازی به رضایت مردم ندارند
مسئولان مملکت، محصول ساز و کار هایی هستند که آن ها را به این پست و منصب ها رسانده و حس می کنند برای دوام مسئولیت خودشان دیگر نیازی به جلب رضایت مردم ندارند و ساز و کار ها مجدد آن ها را به قدرت خواهد رساند.
اگر روال متعارفی وجود داشت و مسئولان، تصورشان و باورشان این بود که مجدد باید به در خانه مردم برویم تا از آن ها مطالبه کنیم که به ما رای بدهند تا بتوانیم قدرت خودمان را برای استمرار خدمت حفظ بکنیم، حتماً بایستی تغییر رویه می دادند. وقتی این طور نیست، یعنی به ساز و کار هایی که حق مردم در آن هاست، اعتقادی ندارند. با اوضاع و احوالی که من می بینیم، فعلاً خبری از تغییر رویه ها نیست و احتمال اینکه در بر همان پاشنه بچرخد، بالاست.