تعهدات مسکن مهر کل سیستم بانکی مسکن را فلج کرده است
وبلاگ تین نیوز | تامین مسکن امروزه بدون شک یکی از خواستههای به حق مردم است و به عنوان یکی از دغدغههای اصلی خانوادهها و جوانان در اولویت قرار دارد. شاید سوالی که ذهن بسیاری از مستاجران یا جوانانی که جویای مسکن متناسب با درآمد خود هستند، را مشغول کرده برنامههای عملی وزارت راه و شهرسازی در حوزه مسکن در کوتاهمدت و بلند مدت است؛ در همین زمینه با دکتر عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی به گفتگو نشستیم که مشروح آن به شرح زیر است:
آقای دکتر، قطعا تامین مسکن از مهمترین دغدغههای مردم است؛ دولتهای گذشته در ادوار مختلف هر کدام برنامههایی برای مسکن ارائه کردند اما هنوز بخش مسکن نگرانی اصلی خانوادههای ایرانی است. دولت تدبیر و امید چگونه میخواهد در حوزه مسکن امیدبخش باشد و آیا تدبیری در این زمینه اندیشیده شده است؟
برنامههای ما در بخش مسکن چند مولفه اصلی را شامل میشود که یک مولفه آن به خانوار مربوط است. اگر ما توجهی به افزایش قدرت خرید خانوار نداشته باشیم هر حرفی از برنامههای مسکن بزنیم در خلاء است، البته اگر تلقی این باشد که دولت باید جانشین خانوار در پرداخت پول برای تهیه مسکن باشد یک حرف غیرمنطقی است و در نهایت راه به جایی نمیبرد؛ اما از طرفی نمیتوان خانوار را رها کنیم و انتظار داشته باشیم که خانواده تنها بر اساس پسانداز خود صاحب مسکن شود.
خانه محصول زندگی و عمر یک فرد است و پسانداز دیر حاصل میشود یا ممکن است به دلیل هزینههای بالای خانوار هیچ وقت این پسانداز حاصل نشود؛ بنابراین در حوزه مسکن نه دولت میتواند در بحث تامین مالی مسکن جانشین خانوار شود و تمام هزینههای مسکن را تامین کند و نه میتوانیم خانوار را رها کنیم که فقط با پسانداز صاحب خانه شوند.
سیاستهایی که ما به عنوان سیاستگذار اتخاذ میکنیم باید ناظر بر دو موضوع اصلاح رفتار اقتصادی خانوار و همچنین ایجاد ارتباط بین بخش مسکن و سایر بخشها از جمله اشتغال باشد؛ در بخش اصلاح رفتار اقتصادی باید برنامهریزی به گونهای باشد که وقتی خانوادهای صاحب فرزند میشود بتوانند بخشی از درآمد را تا بزرگسالی فرزند خود به پس انداز مسکن اختصاص دهد زیرا مسکن مهمترین کالای اقتصادی خانوار است و تلقی اینکه در مدت زمان کوتاهی کسی بتواند صاحب خانه شود منطقی نیست.
مسکن حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد درآمد خانوار را به خود اختصاص میدهد، بنابراین تهیه مسکن نیازمند یک برنامهریزی اقتصادی در خانواده است تا یک فرد بتواند به تدریج توانایی خرید آن را پیدا کند. از طرفی اگر خانواری نظام پسانداز داشته باشد ما به عنوان دولت میتوانیم با اقداماتی در عمل این پسانداز خانوار را چهار تا پنج برابر افزایش دهیم؛ این همان داد و ستد اقتصاد کلان با اقتصاد خرد است؛ در ایران متاسفانه یا به سمت اقتصاد کلان رفتیم و اقتصاد خرد را رها کردیم یا دولت را جانشین اقتصاد خرد کردیم و از پس انداز خانوار غافل شدیم.
پرداخت این هزینهها آن قدر برای دولت زیاد است که نتیجه آن تورمهای بسیار بالایی میشود که در سالهای ۹۱ و ۹۲ شاهد بودیم. علت اینکه من درباره پسانداز، نظام خرید و سهم تسهیلات بانکی از قیمت مسکن صحبت میکنم این است که در پایان علامتی به جامعه دهیم که خانوار پسانداز کند و در کنار این پسانداز به عنوان دولت قدرت خرید خانوار را افزایش دهیم؛ این همان پیام اصلی است که ما دنبال آن هستیم.
یکی از راههای حمایت خانوار ارائه تسهیلات برای افزایش قدرت خرید است. خوشبختانه در هفته گذشته شورای پول و اعتبار با افزایش 5 میلیونی وام مسکن مهر و همچنین افزایش تسهیلات مسکن در بافت فرسوده موافقت کرد. آیا پیشنهادات دیگری در شورای پول و اعتبار برای حوزه مسکن وجود دارد؟
بله افزایش تسهیلات بافتهای فرسوده یکی از برنامههای پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی بود و هنوز درباره تمام برنامهها و پیشنهادات ما در شورای پول و اعتبار تعیین تکلیف نشده و پیشنهادات دیگری هم در دستور کار این شورا در حوزه مسکن قرار دارد که در حال بررسی است.
بهسازی بافت فرسوده نیز یکی از اولویتهای این وزارتخانه است و بر اساس مصوبه شورای پول و اعتبار تسهیلات تامین مسکن در بافت فرسوده که پیش از آن در هیئت دولت تصویب شده بود، به ۵۰ میلیون تومان در کلانشهرها، ۴۰ میلیون تومان برای مراکز استانها و شهرهای بالای ۲۰۰ هزار نفر و همچنین ۳۰ میلیون تومان برای سایر شهرها رسید بنابراین میزان تسهیلات نسبت به رقم قبل از آن تقریبا رشد ۲.۵ برابری داشته که در این شرایط قدرت خرید تا حدی افزایش مییابد.
از سوی دیگر هنوز پیشنهادات وزارت راه و شهرسازی در حوزه تاسیس صندوقهای پس انداز در شورای پول و اعتبار در دست بررسی است تا بتوانیم نظام پسانداز را تقویت کنیم. نظر من این است که در پایان باید به گونهای برنامهریزی شود تا میزان تسهیلات با قدرت بازپرداخت متقاضی و ارزش ملک رابطه پیدا کند؛ در واقع رقم تسهیلات نمیتواند میزان ثابتی باشد و در آینده باید این سیستم را اصلاح کنیم.
شما در دولت آقای هاشمی رفسنجانی نیز مدیریت وزارت مسکن و شهرسازی را بر عهده داشتید. چه تفاوت شاخصی در این دو دوره وجود دارد؟
مشکلی که در حال حاضر وجود دارد این است که در تعهدات مسکن مهر با نابسامانی بسیار گستردهای مواجه هستیم که در واقع کل سیستم بانکی مسکن را فلج کرده؛ تفاوت مسئولیت فعلی من در وزارت راه و شهرسازی با دوره قبلی مسئولیتم در وزارت مسکن و شهرسازی سابق [در دوره دوم دولت سازندگی] این است که در آن دوره میتوانستیم بلافاصله وارد بخش پولی و اقتصاد مسکن شویم اما الان به دلیل تعهدات وحشتناک مسکن مهر در واقع با یک سیستم فلج مواجه هستیم که داریم آن را اصلاح میکنیم؛ البته بسیار به اصلاح نظام تسهیلات بانکی در حوزه مسکن خوشبین هستم.
علاوه بر مشکلی که اشاره کردید میزان تقاضا هم در حوزه مسکن بسیار افزایش پیدا کرده است. چطور قرار است به این حجم تقاضا پاسخ داده شود؟
کاملا درست می گویید؛ یکی دیگر از مشکلات ما در بخش پاسخگویی به تقاضاهای مسکن است. این سوال الان مطرح است که آیا میتوانیم تقاضا در شهرهای بزرگ را همچنان پاسخ دهیم؟ این سوالی ست که وقتی از کلان به آن مینگریم پاسخ همه به آن در نگاه کلان «خیر» است؛ چون مشکلات امنیتی، محیط زیستی، شهری، ترافیک، آموزش، بهداشت و سایر مشکلات دیگر را در بردارد اما از نگاه خرد پاسخ به این سوال این است که عدهای باید مهاجرت کنند؛ تمام ظرفیت اقتصادی ایران سواحل جنوب کشور است اما تمام این سواحل خالی از سکنه است در حالیکه تهران و سواحل شمال کشور مملو از جمعیت بسیار بیش از ظرفیت خود
هستند.
شما بارها تاکید کردهاید که پاسخ دهی مطلق به تقاضای مسکن کفایت نمیکند. چگونه میان پراکندگی و مکان تقاضا با تامین مسکن ارتباط برقرار میکنید؟
مکان پاسخگویی به تقاضای مسکن نکتهای است که باید به آن توجه کرد. اینکه تقاضای یک فردی که در تهران زندگی میکند در بندرعباس پاسخ داده شود برای فرد قابل قبول نیست لذا تقاضای مسکن سریعا با اشتغال ارتباط برقرار میکند، زمانی شما حاضرید از تهران به بندرعباس، جاسک، چابهار، بندر لنگه یا هر جای دیگری مهاجرت کنید که مطمئن شوید در آنجا اشتغال بهتری دارید و آینده و امنیت خانواده شما تامین است؛ بنابراین مجموعه پیچیدهای از بخشها از جمله اشتغال با مسکن در ارتباط است؛ مسکن بخشی است که از همه بخشهای دیگر از جمله رفاه، امنیت، اشتغال، آموزش، پرورش، بهداشت و
سایر بخشها تاثیر میگیرد که حاصل همه اینها به سکونت ختم میشود. در مجموع در نظام برنامهریزی داریم بین طرحهای توسعه ملی و طرحهای مسکن ارتباط تنگاتنگ برقرار میکنیم و در مناطقی که ظرفیتهای اشتغال وجود دارد برای مسکن برنامهریزی میکنیم زیرا مسکن تابع اشتغال است.
آقای دکتر علاوه بر نکاتی که اشاره کردید شمار زیادی از مردم کشورمان در سکونتگاههایی با عنوان سکونتگاه غیررسمی زندگی می کنند. این سکونتگاهها به عنوان پدیدهای در حال گسترش به یکی از اولویتهای دولت تبدیل شده است. سیاستهای شما در تامین مسکن چقدر در بهبود وضعیت این سکونتگاهها نقش خواهد داشت؟
یکی از دلایلی که این همه در اطراف تهران و سایر کلانشهرها حاشیه نشینی ایجاد میشود این نیست که در آنجا خانه به اندازه کافی وجود دارد بلکه افرادی هستند که خانهای غیرایمن را به سختی برای خود و در مدت یک الی دو هفته میسازند. علتی که منجر به رخداد حاشیهنشینی میشود دسترسی به اشتغال است؛ این نشان میدهد که دسترسی به اشتغال مهمتر از دسترسی به مسکن است، زیرا اگر دسترسی به اشتغال باشد خانوده سریع به دنبال یک سرپناه است. البته ما به عنوان وزارت راه و شهرسازی موظف هستیم که شرایط ایجاد سرپناه استاندارد و ایمن را فراهم کنیم اما زمانی این سرپناه ارزش پیدا
میکند که اشتغال هم در کنار آن وجود داشته باشد.
سیاستهایی که دولت وضع میکند برای شکلگیری آینده زیستگاهها و سکونتگاههای ایران بسیار مهم است؛ نتیجه یک بیتوجهی مستمر به مرکز شهرها همانند سیبی شده که از درون دچار پوسیدگی است و دیگر نمیتوان از آن سیب لذت برد. در همین راستا تسهیلات بافت فرسوده را نسبت به رقم پیش از آن بیش از ۱۰۰ درصد افزایش دادیم که این موضوع میتواند تا حدی مشکلات بخش مسکن را حل کند و میتواند آغازی برای رفع مشکل متقاضیان مسکن در بین اقشار متوسط و تا حدودی برای اقشار زیر متوسط باشد که میتوانیم دامنه این تسهیلات را در آینده گسترش دهیم.
برگرفته از روزنامه همشهری