◄ توصیه یک کارشناس به مجریان: اجتناب از احداث خطوط ریلی موازی
هزینه کردن برای احداث خطی به طول بیش از هزار کیلومتر که ریل دیگری به موازات آن وجود دارد دور ریختن سرمایه هنگفتی است که میتواند در مسیرهایی هزینه شود که اصلا ریل ندارند.
یک کارشناس حملونقل در پاسخ به این پرسش که ساخت راهآهن چابهار- سرخس چقدر اولویت دارد، گفت: راهآهن چابهار-سرخس اولویت کشور نیست.
به گزارش تیننیوز، سعید قصابیان با بیان این مطلب در بخش نظرات کاربران تیننیوز، نوشت: اگر منظور از اجرای این پروژه، اتصال ریلی ترانزیتی هندوستان به افغانستان باشد تمام کردن راهآهن چابهار- زاهدان به طول 600 کیلومتر کفایت میکند و بار چابهار هم میتواند توسط این ریل به زاهدان برسد.
وی با تاکید بر اینکه از آن بهبعد راه ریلی هم به طرف افغانستان و هم به طرف مشهد و سرخس وجود دارد، اظهار کرد: مسیر زاهدان-کرمان-بافق-طبس-تربت حیدریه هم اکنون برقرار است و از تربت حیدریه هم به طرف کاشمر و هم به طرف سنگان راه ریلی وجود دارد و هنوز از همه ظرفیت این 2 خط استفاده نمیشود.
این کارشناس خاطرنشان کرد: هزینه کردن برای احداث خطی به طول بیش از هزار کیلومتر که ریل دیگری به موازات آن وجود دارد دور ریختن سرمایه هنگفتی است که میتواند در مسیرهایی هزینه شود که اصلا ریل ندارند.
قصابیان ادامه داد: اکنون وضعیت اعتبارات و سرمایهگذاری در کشور آنقدر بد است که حتماً و قطعاً باید از احداث خطوط موازی اجتناب و خطوط نیمه تمام و زمین مانده از جمله خواف-هرات، خرمشهر-شلمچه، راهآهن غرب به سمت عراق، راهآهن رشت-آستارا در مسیر کریدور شمال – جنوب و ... را تمام کرد.
وی در پاسخ به این دیدگاه که کشتیهایی که از سمت جنوب شرق آسیا و هند به مقصد افغانستان و آسیای میانه تردد دارند هم اکنون باید به بندرعباس رفته و از آنجا به بافق مشهد آسیای میانه بروند و راهآهن چابهار زاهدان مشهد بندرعباس را حذف و مسیرشان در دریا و خشکی را حداقل 600 کیلومتر کوتاهتر میکند گفت: بدیهی است که پهلو گرفتن کشتیها در چابهار نسبت به بندرعباس بهتر است اما بحث بر سر اولویت نداشتن خط زاهدان به سرخس است.
قصابیان در مورد اینکه احداث راهآهن مذکور برای توسعه شرق کشور و مناطق محرومه آن است نیز بیان کرد: احداث ریل در یک منطقه محصول توسعه است نه دلیل آن.
او تاکید کرد: نمیتوان اول خطوط ریلی را احداث کرد و پس از آن به امید توسعه نشست، این کار ضایع کردن امکانات کشور است.
این کارشناس ادامه داد: توسعه ابتدا باید شروع شده، نیاز بهوجود بیاید و سپس امکانات و از جمله ریل به منطقه برود. نمونه آن هم اینکه با کشف و بهرهبرداری از معدن سنگآهن سنگان ریل به آنجا رفت. اگر معدنی نباشد ریل به چه درد میخورد؟
به گزارش تیننیوز، او در مورد این دیدگاه که راهآهن شرق میتواند راهی برای شکستن تحریمها باشد زیرا منافع کشورهای قدرتمندی مثل هند و جنوب شرق آسیا را به خاک ما گره میزند و اگر خط رشت آستارا هم افتتاح شود منافع اروپاییها هم به خط چابهار زاهدان گره خواهد خورد، اظهار کرد: بدون احداث خط زاهدان-سرخس هم میتوان تحریم شکنی کرد و نیازی به احداث خطی به موازات مسیرهای موجود نیست.
قصابیان تاکید کرد: بدون احداث خط زاهدان-سرخس هم کشورهای قدرتمندی مثل هند و جنوب شرق آسیا به خاک ما گره میخورد و اگر خط رشت آستارا هم افتتاح بشود منافع اروپاییها هم به این خط چابهار- زاهدان گره خواهد خورد و بدون احداث خط زاهدان- سرخس هم کشورهای اروپایی لازم نیست دور اروپا، تنگه جبلالطارق، دریای مدیترانه، کانال سوئز، دریای سرخ، تنگه باب المندب به سمت شرق را بروند.
با تشکر از مطلب خوبی که جناب قصابیان تهیه نموده اند ، ذکر این نکته ضرروری است که ترافیک مسیر موجود یعنی بندر عباس- بافق - مشهد به دلیل حمل محصولات معدنی ، بارهای ترانزیتی ترکمنستان و تردد نسبتا زیاد قطارهای مسافربری سنگین است. بنابراین اگر هدف مان کسب درآمد قابل پیشبینی از محل ترانزیت کالا است ، کشیدن مسیر زاهدان - گناباد و سپس اتصال به شبکه موجود بافق - سرخس لازم و ضروری است ضمن آنکه توجه به صرفه جویی زمانی حمل کالا از بندر چابهار به سوی کشورهای CIS و افغانستان و همچنین کاهش مصرف سوخت دیزل و استهلاک مربوط به پیمایش واگن ها و با توجه به سوبسیدی که دولت بابت هر لیتر گازوییل پرداخت میکند ، هزینه احداث خط مورد اشاره در کوتاه ترین زمان مستهلک میگردد
هند ، با سرمایه گذاری در بندر چابهار به دنبال دور زدن پاکستان و رسیدن به افغانستان و آسیای میانس طبیعتا توسعه بندر چابهار بدون داشتن ریل مناسب از چابهار به زاهدان و سرخس به درد هند نخواهد خورد هند حداقل دسترسی ریلی به پایانه مرزی میلک واقع در 260 کیلومتری شمال زاهدان را خواهد خواست یعنی یک مسیر کوتاه و به صرفه ریلی در شرق ایران که بتواند در ابتدا حداقل به جنوب افغانستان متصل شود یعنی حداقل چابهار زاهدان تا میلک یک بسته الویت اول کشور است و اگر چنین نباشد هند چندان رغبتی به سرمایه گذاری در بندر چابهار نشان نمی داد و خود آمریکا هم ظاهرا توسعه افغانستان و درنظر گرفتن منافع هند را دلیل تحریم نکردن چابهار اعلام کرده اگر نتوانیم نظر هند را جلب کنیم بهره بردن از موقعیت استراتژیکمان را از دست دادیم و اگر بتوانیم مطمئن باشید خط ریلی شرقی انقدر برای هند جذابیت خواهد داشت که به ظرفیت کامل برسد چون افغانستان یک کشور بسیار عقب افتاده و بازاری بزرگه با جمعیتی معادل 30 میلیون نفر و همین طور آسیای میانه با جمعیتی معادل 70 میلیون نفر و البته دلایل دیگر جذابیت این طرح مثلا تقابل با گسترش چین در مرزهای شرقی ایران و ... بعد مسیر بندرعباس بافق مشهد که اصلا موازی با خط چابهار زاهدان سرخس نیست بماند سبک و بی بهره ظرفیتی هم نیست و کارکرد کاملا متفاوت داره نکته آخر اینکه وجود ریل در یک منطقه به خودی خود یعنی جذابیت برای ورود بخش های مختلف و توسعه ، چنین منطقه ایی برای احداث شهرک های صنعتی یا کارخانه فرآوری کشاورزی و بسته بندی و ... چون دسترسی مناسب قیمت به ریل و نهایتا بندر خواهند داشت جذابه و همین طور سایر بخش ها مثل توریسم ، خراسان جنوبی مرکز کشت زرشک ، عناب ، پنبه ، زعفران و انواع محصولات باغیه و همچنین تولیدات دامی خوبی هم داره کارخانه ها و کارگاه های تولید ماشین آلات و تجهیزات حمل و ... صنایع پزشکی و اپتیکی ، منسوجات ، مبلمان ، کاغذ و محصولات کاغذی ، محصولات لاستیکی و پلاستیک و ... هم در این استان فعال هستند اگر این استان سیستم حمل خوبی داشته باشد می تواند توسعه پیدا کند و هزاران شغل جدید به خود ببیند این ها ظرفیت نیست ؟ شما کل ظرفیت این منطقه را همان معدن سنگان دیدین ! ایران 80 میلیون نفر جمعیت دارد که می شود به نسبت گفت شرق کشور خالی از سکنس چون زیرساخت مناسبی برای توسعه ندارد اما راه آهن شرق در کنار طرح هایی مثل انتقال آب می تواند اشتغال ، امنیت و ... را بسیار ارتقا دهد اگر برنامه ریزی خوبی داشته باشیم طی چند دهه آتی حتی می توانیم جمعیت کشور را 2برابر کنیم یعنی افزایش تصاعدی قدرت کشور در اقتصاد ، سیاست و عرصه نظامی .
شهر فراه وقندهار افغانستان به شهر زاهدان ایران نزدیکتر هستند.واز شهر هرات هم مهمتر چه دلیلی دارد ساخت راه اهن چابهار- سرخس