آسیبهای بیتوجهی به پاکسازی کابین هواپیما
بیگمان، حق برخورداری از محیط پاک در کابین هواپیما در زمان پرواز، از مهمترین حقوق مسافران هوایی است. تجربه و عمل نشان داده کمترین کوتاهی متصدی حمل و کارکنان او در پاکسازی کابین هواپیما، مسافران هوایی را در معرض خطرات بسیاری قرار میدهد.
بیگمان، حق برخورداری از محیط پاک در کابین هواپیما در زمان پرواز، از مهمترین حقوق مسافران هوایی است. تجربه و عمل نشان داده کمترین کوتاهی متصدی حمل و کارکنان او در پاکسازی کابین هواپیما، مسافران هوایی را در معرض خطرات بسیاری قرار میدهد.
از جمله این خطرات، احتمال وجود اشیای تیز همچون سوزنهای مستعمل در کابین هواپیما، بهویژه در جیبهای پشتی صندلی است. مسافران بدون آنکه انتظار وجود جسم تیزی درون جیب پشتی صندلی داشته باشند، به هنگام دست بردن در جیب پشتی، بر اثر تماس با جسم تیز موجود و پنهان در آن، دچار زخم یا جراحت سطحی یا غیرسطحی میشوند. پس از این اتفاق، ترس از انتقال بیماریهای خطرناکی چون ایدز یا هپاتیت وجودشان را فرامیگیرد. این ترس و اضطراب بهسادگی از بین نمیرود، زیرا از منظر علم پزشکی، بهدقت نمیتوان در نخستین روزها، هفتهها و حتی ماههای پس از جراحت یا آسیب، منتقل شدن یا نشدن بیماری را با آزمایشهای مخصوص مشخص کرد. درواقع این مسئله پس از گذر مدت قابل توجه و حتی به گواهی متخصصان پس از گذر یک دهه معلوم میشود.
در این مرحله غیرقطعی و غیرمشخص کیفیت زندگی مسافر بهشدت پایین میآید و روابط فردی و اجتماعی او دستخوش تغییر میشود. فرد بر اثر میزان بالای اضطراب، دچار مشکلات جسمی و روحی میشود. تحت نظر پزشک داروهای قوی و گرانی را بهمنظور تقویت خود در برابر ویروسی که بهطور قطع از وجود آن آگاه نیست، مصرف میکند. آزمایشهای دورهای انجام میدهد. بر اثر مصرف دارو، با عوارضی چون سردرد، سرگیجه و حتی مشکلات گوارشی دست و پنجه نرم میکند و حتی گاه به تغییر در برخی رفتارهای خود در زندگی شخصی رو میآورد.
از آنجا که کوتاهی متصدی حمل و کارکنان او، عامل مستقیم و نزدیک خسارات مادی و روحی مسافر است، متصدی حمل هوایی و کارکنانش مکلفند در این مرحله غیرقطعی و غیرمشخص، بهترتیب از عهده چند کار برآیند:
۱- متصدی حمل و کارکنان او باید پیش از همه و بیدرنگ، کمکهای پزشکی لازم از جمله معالجه و تستهای پیشگیریکننده را هنگام پرواز و فرود بهعمل آورند؛ چراکه به گواهی پزشکان، چنین اقداماتی باید در نخستین ساعات پس از تماس آغاز شود.
۲- متصدی حمل هوایی باید تا آنجا که ممکن است با انجام بررسی و تحقیق، مسافر ثالثی را که سوزن مستعمل را در هواپیما گذاشته است، شناسایی کند و اطلاعات تماس آن شخص را در اختیار فرد آسیبدیده قرار دهد تا فرد با توسل به اقدامات قضایی یا غیرقضایی، از سلامت شخص نخست مطمئن شود. بیتردید مثبت بودن نتیجه آزمایش فرد نخست، میتواند بسیاری از ابهامات را برطرف کند. در مقابل منفی بودن نتیجه آزمایش هم تا اندازه زیادی خیال شخص را آسوده خواهد کرد. با اینحال درست به همان دلیل که فرد آسیبدیده نمیتواند در نخستین روزها یا هفتهها یا ماههای پس از تماس، از وجود و انتقال بیماری آگاه شود، پی بردن به سلامت شخص نخست نیز دشوار است. به همین دلیل منفی بودن آن نمیتواند تکلیف مسئله را بهطور قطع مشخص کند.
علاوه بر این، شناسایی مسافر ثالث اشکال دیگری هم از جنبه عملی دارد، چراکه به سختی میتوان فرد را شناسایی کرد، او را فراخواند و مجبور به انجام آزمایش کرد. از سوی دیگر اگر فرد شناساییشده از مرزهای جغرافیایی و سیاسی یک کشور خارج باشد، این دشواری بیشتر میشود.
۳-در گام سوم، متصدی حمل باید تا پیش از تعیین منتقل نشدن بیماری و بازگشت آرامش و اطمینان قلبی فرد، هم از عهده مخارج داروهای مورد نیاز و هزینههای مربوط به معاینه و آزمایشهای پزشکی دورهای برآید، هم خسارتهای روحی و روانی را که فرد در زمان ترس از انتقال بیماری متحمل شده است جبران کند. بیتردید حتی اگر مسافر ثالث شناسایی شود، متصدی حمل نمیتواند به بهانه آنکه مسافر ثالث چنین وسیلهای را در هواپیما باقی گذاشته است، از جبران نتایج زیانبار ناشی از نقض تکلیف پاکسازی شانه خالی کند، چراکه عامل مستقیم و نزدیک خسارتهای واردشده، کوتاهی متصدی حمل و خدمه پرواز است؛ نه مسافر ثالث.
ممکن است متصدی حمل بخواهد برای دفاع، به هشدار پیش از پرواز متوسل شود و چنین بگوید که کارکنان پرواز پیش از عملیات برخاست، بهطور شفاهی مسافران را از احتمال وجود شی تیز در جیبهای پشتی آگاه کردهاند؛ اما بهراستی آیا این اطلاعرسانی، برطرفکننده مسئولیت مدنی بعدی متصدی حمل است؟
در ابتدای امر به نظر میرسد چنین هشداری، برطرفکننده مسئولیت بعدی متصدی حمل است، زیرا او که دیگری را برحذر داشته باشد، معذور است. با این حال به نظر میرسد حتی اگر هشدار و اطلاعرسانی تیم پرواز، به شکل رسمی و عمومی هم انجام شده باشد، متصدی حمل نمیتواند به بهانه تحذیر از مسئولیت بگریزد زیرا اگر قرار باشد متصدی حمل و کارکنان پرواز به صرف یک هشدار، از مسئولیت بعدی معاف شوند، آنوقت دیگر هیچ متصدی عاقل و مقتصدی، اقدام به بازرسی و پاکسازی کابین هواپیما نکرده و به امید یک تذکر ساده، از آن شانه خالی خواهد کرد. البته شاید متصدی حمل بتواند پس از جبران خسارتهای شخص آسیبدیده، به مسافر ثالث مراجعه کند و بر حسب میزان تقصیر وی، بخشی از خسارت پرداختشده را دریافت کند؛ بهویژه اگر نتیجه آزمایش فرد نخست مثبت باشد، درآن صورت احتمال مراجعه و دریافت بخشی از خسارت پرداختشده قوت میگیرد، زیرا میتوان میان وضع مسافری که از بیماری خود آگاه است با وضعیت مسافری که نتیجه آزمایش او منفی است- اگرچه وضعیت سلامتی او بهطور قطع معلوم نیست- تفاوت قائل شد. مسافری که از بیماری خود آگاه است باید مراقب باشد تا دیگران را نیز در معرض بیماری خود قرار ندهد.
بنابراین باید گفت تعهد به پاکسازی کابین هواپیما و مسئولیت مدنی ناشی از نقض آن، از ۲ جهت تکلیفی سخت است؛ نخست، مسئولیت مدنی در برابر خسارتهای واردشده به مسافر در مرحله غیرقطعی، پیش از آنکه متوجه مسافر ثالث باشد، بر عهده متصدی حمل قرار میگیرد، اگرچه امکان رجوع بعدی متصدی حمل به مسافر ثالث، بهویژه در فرض مثبت بودن نتیجه آزمایش او، بعید به نظر نمیرسد. دوم، مسئولیت مدنی ناشی از نقض تکلیف پاکسازی کابین هواپیما، با هشدار و تحذیر از میان نمیرود.
میلاد صادقی - پژوهشگر حقوق هوافضا
من بخاطر پاک کردن هواپیمان میخاستم معلومات داشته باشم