◄ فرضیههای موجود درباره سقوط ATR آسمان
باگذشت بیش از دو هفته از سقوط مرگبار هواپیما ATR شرکت آسمان در ارتفاعات رشتهکوه دنا؛ که منجر به جانباختن 66 نفر از هموطنانمان شد هنوز جعبه سیاه این هواپیما پیدا نشده است و این مسئله باعث شده که کارشناسان این حوزه فرضیات مختلفی را برای وقوع این حادثه متصور باشند.
باگذشت بیش از دو هفته از سقوط مرگبار هواپیما ATR شرکت آسمان در ارتفاعات رشتهکوه دنا؛ که منجر به جانباختن 66 نفر از هموطنانمان شد هنوز جعبه سیاه این هواپیما پیدا نشده است و این مسئله باعث شده که کارشناسان این حوزه فرضیات مختلفی را برای وقوع این حادثه متصور باشند.
یکی از پررنگترین فرضیات، جانمایی بد فرودگاه یاسوج است که به دلیل فاصله کم از کوههای دنا امکان برخورد هواپیما با این کوهها را در هنگام کاهش ارتفاع افزایش میدهد.
پرواز در کوهستانهای ریسکپذیر
سقوط هواپیما در کوهستان را پیشاز این دستکم چندبار تجربه کردهایم؛ یکی هواپیمای خرمآباد که با شرایط مشابهی به کوه اصابت کرد و همه مسافران و خدمهاش را به کام مرگ کشاند و دیگری سانحهای که سال 86 برای پرواز ارومیه اتفاق افتاد. بااینوجود نمیتوان از عدم ایمنی و استانداردهای فرودگاه یاسوج چشمپوشی کرد. محسن محمد باقرزاده، کارشناس ارشد رشته هواشناسی و مدیرکل سابق شرکت هواپیمایی آسمان در این زمینه معتقد است: تمام فرودگاههای کشور بنا بهضرورت موجود و موقعیت شهری ساختهشدهاند. فرودگاه یاسوج یکی از آنهاست و جایی که برای ساخت آن انتخابشده در حد مقدورات این منطقه است. نباید از یاد ببریم در سراسر دنیا چنین فرودگاههایی که مورداستفاده قرار میگیرند از حساسیت ایمنی ویژهای برخوردارند.
بهعنوانمثال در حال حاضر بالای یکی از کوههای هیمالیا فرودگاهی وجود دارد و هواپیمای ملخی بهراحتی در آنجا فرود میآید؛ درواقع به میزان فرود، باند وجود دارد. البته اشارهکنم اگر هواپیمایی در آخر باند نتواند سرعت خود را کنترل کند، هواپیما به دره پرتاب میشود و بااینوجود بهندرت شاهد سانحهای در آن فرودگاه هستیم.
امکان جانمایی دیگری نیست
وجود زندان در یکطرف فرودگاه و شهرک صنعتی در طرف دیگر از مسائل غیرقابلچشمپوشی است؛ چراکه در چنین شرایطی فرودگاه برای مدتی تعطیل و به منطقه دیگری انتقال داده میشود که این امر در یاسوج محقق نشده است.
باقرزاده در این زمینه توضیح میدهد: «در مناطق کوهستانی باوجود شرایط حاکم، باید بهترین و مناسبترین منطقه برای فرودگاه انتخاب شود. اگر تاکنون شاهد تغییر فرودگاه نبودهایم به علت عدم وجود مکان مناسبتری برای ساخت فرودگاه بوده است؛ چراکه در غیر این صورت بیش از دو انتخاب نداریم، یکی تعطیلی فرودگاه و دیگری تغییر مکان فرودگاه به شهر مجاور. البته باید در نظر داشت که فرودگاههای ما در حد منطقهای تجهیز شدهاند».
ضعف تجهیزات؛ نه فرودگاه
اما نظریه دیگری اینگونه مطرحشده است که سن بالای ناوگان هوایی ما، دلیل بروز چنین حوادثی است. باید به این نکته اشارهکنیم که میانگین سنی هواپیماهایمان حدود 23 سال و به معنای تهدید جان مسافران است. مدیرکل سابق شرکت هواپیمایی آسمان ضمن ابراز تأسف در این زمینه چنین میگوید: «در ایران چند فرودگاه داریم که به علت موقعیت کوهستانی از اهمیت ویژهای برخوردارند و باید هواپیماهایی که در این منطقه پرواز میکنند ایمنی خاصی نسبت به پروازهای سایر خطوط داشته باشند. در این مورد باید بگویم هواپیمای atr72 نزدیک به 6 سال زمینگیر و غیرقابل استفاده بوده و برای فعال کردن آن از قطعات سایر هواپیماها استفادهشده است. این امر را میتوان یکی از ایرادات این سانحه دانست و هواپیمای موردنظر از استاندارد کافی برای پرواز در چنین منطقهای برخوردار نبود».
ایمنی فرودگاه و جایگذاری آن از مسائل مهم و غیرقابلانکارند و سؤال اینجاست آیا در کشور ما جایگذاری فرودگاهها بهخصوص شهرهای کوچک و کوهستانی بهدرستی انجامشده است؟ آیا فرودگاههای موجود از استاندارد مناسبی برخوردارند؟
خلبان شهریار روزبیانی در این زمینه میگوید: مکانیابی و سایت فرودگاه و پیدا کردن جای مناسب برای آن نیازمند افراد با تخصصهای بالاست به همین دلیل اجرای آن بهآسانی صورت نمیگیرد. ابتدا باید برای سایتیابی فرودگاه ابتدا باید «گلباد» را به دست آورند و نزدیک به 6 ماه جهت وزیدن باد را موردسنجش قرار دهند تا بتوانند تشخیص دهند فرودگاه را در چه جهتی بسازند. برخی شهرهای ما خواسته یا ناخواسته از مدتها قبل در مسیر باد قرارگرفتهاند برای همین لجستیک برای این فرودگاهها نیاز است؛ چراکه با وقوع سانحهای نیازمند امدادرسانی از این طریق هستند به همین دلیل فرودگاه باید درجایی قرار بگیرد که دسترسی به آن راحت باشد.
اگرچه بسیاری از فرودگاهها توجیه اقتصادی ندارند ولی وجود آنها لازم است. فرودگاه یاسوج یکی از آنهاست که باوجود نزدیکی به فرودگاه شیراز به آن نیازمندیم؛ چراکه مرکز استان و یکی از لازمههای آن فرودگاه است؛ بنابراین نمیتوان توسعه شهری را دلیل ناکارآمدی فرودگاه دانست. بهعنوانمثال، فرودگاه تفلیس یکی از فرودگاههایی است که در انتهای باند دره است و میان کوهها واقعشده بااینوجود مورداستفاده قرار میگیرد.
بهترین انتخاب؛ جایگذاری
این خلبان پاسخ به اینکه آیا فرودگاههایی مانند یاسوج استاندارد هستند یا خیر؟ بیان میکند: «زمانی که قرار بر احداث فرودگاهی است، راجع به آن تحقیق و سایتیابی میشود بنابراین نمیتوان گفت فرودگاه یاسوج از استاندارد برخوردار نیست. البته ممکن است زمانی که فرودگاهی درست میشود، سطح آسفالت و زیرسازی آن بهگونهای باشد که تنها مورداستفاده هواپیماهای خاص قرار گیرد که به آن عدد (پی سی ام) گفته میشود و تنها اجازه فرود برخی هواپیماها را میدهد. فرودگاه یاسوج هم از این موضوع مستثنا نبوده و تمام تحقیقات لازم برای جایگذاری هواپیما انجامشده؛ چراکه همه این اقدامات زیر نظر سازمان استاندارد هواپیمای کشوری است و همه مسائل مربوط به هواپیما را کنترل و نظارت میکند».
روزبیانی در مورد چگونگی جایگذاری فرودگاههایی که در کوهستان واقعشده است، میگوید: «در شرق یاسوج کوههای دنا واقعشدهاند و در غرب آن چندین رشتهکوه کوتاه وجود دارد. من چندین بار به گچساران پرواز داشتهام و از یاسوج گذشتهام اما مسئلهای که وجود دارد آن است که سایت یابی انجامشده اگر آنجا نباشد، امکان ندارد در جای دیگری قرار بگیرد یا فرودگاه شهرکرد درجایی واقعشده که تنها امکان پرواز ازیکطرف را دارد. سنندج، ایلام و بجنورد ازایندست فرودگاهها هستند که نمیتوانند در جای دیگری واقع شوند. برای این دست از فرودگاهها دوگالت وجود دارد؛ یکی عدم احداث و دیگری انتخاب بهترین مکان برای احداث فرودگاه؛ چراکه پس از اتمام مراحل تحقیقاتی شرکتهای هواپیمایی طرحهای پروازی را مدنظر قرار داده و از این طریق موانع پرواز را بررسی میکنند که ارتفاعات چگونه است و این پرواز چگونه باید انجام شود. سپس با یک «فلایچک» مورد آزمایش قرار میگیرد و سپس اجازه پرواز داده میشود».
به گزارش میزان، او درباره اینکه با توجه به وضعیت نامناسب جوی چرا این هواپیما تهران را بهسوی یاسوج ترک کرده است، چنین میگوید: «زمانی که ما مجبور به پرواز در شرایط جوی نامناسب هستیم بهاجبار چندساعتی برای بهبود وضعیت منتظر میمانیم، اتفاقی که در جایجای دنیا رخ میدهد. در این زمان حرفوحدیثهای بسیاری میان مسافران ردوبدل میشود که در فلان کشور خارجی هواپیما بدون نیاز به رادار پرواز میکند و...؛ باید بگویم فضای کشور ماتحت پوشش رادار است ولی فرودگاههایمان بهگونهای نیستند که هواپیما را «رک تور» کنند و تنها برخی فرودگاهها چنین قابلیتی دارند. به همین دلیل ریشه اصلی سانحه را میتوان درزنجیره حوادث دانست که با متصل شدن به یکدیگر، سانحهای رخ میدهد و نمیتوان بروز سانحهای را تنها به عدم توانایی خلبان یا شرایط جوی نامساعد ارجاع داد و همچنین تا زمانی که از محتویات جعبه سیاه رازگشایی نشود، نمیتوان اظهارنظر خاصی کرد».
اما نکتهای که در پایان به آن اشاره میکنیم، این است که وقتی حادثهای در کشور رخ میدهد تنها چند هفته یا درنهایت چندماهه بعد از بروز آن به علت وقوع حادثه پرداخته میشود و در بهترین وضعیت گروه یا کمیته حقیقتیابی برای رسیدگی به این مسئله کارشان را شروع میکنند ولی نتیجه روشنی از بطن آن بیرون نمیآید؛ مانند حادثه پلاسکو و از آنها مهمتر سانحه نفتکش سانچی در دریای چین و مرگ 32 خدمه آن.
باید گفت حافظه تاریخیمان بسیار کوتاهمدت است و از حوادثی که بر ایمان اتفاق افتاده درس نمیگیریم. سریال آتشسوزی و سقوط هواپیما و سایر حوادث بدون هیچ واکنشی برای پیشگیری از آنها مدام تکرار میشود!