◄ بازنشستگی یا فراموشی تجربه30ساله
علی عابدزاده و امثال ایشان از لحاظ قانون کار بازنشسته میشوند اما سؤال این است که با این تجربههای اندوختهشده و سرمایههایی که صرف کسب این تجارب شده است، چه باید کرد.
حسین شریفیمقدم* علی عابدزاده هفته پیش بازنشسته شد. او عضو خانواده مدیران هوایی کشور است که سه دهه مسئولیت مدیرعاملی هواپیمایی آسمان را داشت و پس از آن به ریاست سازمان هواپیمایی کشوری رسید. وی مانند دیگر مدیران موافقان و منتقدانی داشته و دارد که عملکرد وی را الگویی موفق و بالطبع برخی ناموفق میدانند.
این نوشتار سعی دارد تنها، یادآور روند مدیریتی وی در سه دهه حضورش بر مسند مدیرعاملی هواپیمایی آسمان باشد. فارغ از هرگونه پیشداوری، باید اذعان داشت که بازنشستگی برای این افراد یعنی فراموشی 30 سال تجربه.
عابدزاده از سال 1365 به مدیرعاملی آسمان رسید و برنامه خود را که همراستای عمل به اساسنامه شرکت بود، در سه بند تعریف کرد:
تغییر تفکر از یک ایرتاکسی به یک ایرلاین.
تلاش برای حذف محدودیت وزنی هواپیمایی مسافری در صنعت هوایی که با تلاش 10ساله به نتیجه رسید.
تغییر ساختار که بر سه رکن استوار شد: نخست توجه به آموزش نیروی انسانی همسو با گسترش سایر شاخصهای شرکت هواپیمایی آسمان، دوم گسترش ناوگان پروازی با محوریت پرواز به مناطق محروم کشور و سوم توسعه فضاهای تعمیراتی، عملیاتی و آموزشی با توجه به نرخ رشد کلی شرکت.
وی شرکت را در سال 1365با چهار فروند هواپیمای مسافری تحویل گرفت و با 33 فروند هواپیمای مسافری تحویل داد. این رشد هشتبرابری در سایر شاخصهای شرکت نیز بهخوبی مشهود است.
او تصمیم گرفت از خروج هواپیماهای مسافربری که تا آن زمان حتی برای بازرسیهای سالانه به کشورهای اروپایی اعزام میشدند، جلوگیری کند و از توان متخصصان داخل کشور برای انجام بازرسیها بهرهبرداری کند و در این راه با اعتماد به تخصص جوانان و نیروهای باتجربه قدیمی، موفق شد تا این مهم را در کشور عملیاتی کند. امروز حتی فکر اینکه در سالهای قبل از انقلاب اسلامی حتی هواپیماهای 10نفره جت فالکن برای انجام بازرسی رده C به فرانسه و سوئیس اعزام میشدند کمی فانتزی به نظر میرسد اما با پیگیری ایشان و همت کارشناسان روندی را بنیانگذاری کرد که پس از مدتی نهچندان دور، کارخانه هواپیماسازی داسو فالکن شرکت هواپیمایی آسمان را بهعنوان تنها مرکز دارای مجوز آن شرکت در خاورمیانه معرفی کند و بعد از آن این مهم از سوی دیگر کارخانه سازنده هواپیمایی یعنی فوکر به تأیید رسید.
تداوم این رویکرد باعث شد که شرکت آسمان بتواند آشیانههای بزرگی در فرودگاه مهرآباد، فرودگاه شیراز، فرودگاه مشهد و در نهایت فرودگاه امام برپا کند و در کنار هر آشیانه، دهها هزار مترمربع کارگاههای مکانیک، شعبات الکتریک و الکترونیک و آزمایشگاههای تستهای غیرمخرب و کالیبراسیون ایجاد شد.
این امور بهراحتی برای یک شرکت دولتی یا عمومی ساده نبود اما ایمان به توانایی داخلی موجب شد که در برابر همه ناملایمات داخلی و خارجی ایستادگی شود و البته بیهزینه هم نبوده است.
آموزش به نیروهای فنی محدود نشد و حوزه آن به همه قسمتهای شرکت توسعه یافت. جدیدترین نرمافزارهای کنترل اطلاعات و بازخوانی پرواز خریداری شد و تعداد قابلتوجهی از کارکنان آسمان برای آموزش به دورههای کوتاهمدت در دانشگاههای خارج و مؤسسات مربوطه اعزام شدند که در بازگشت موفق شدند نرمافزارهای مشابهی را برای دیگر شرکتهای هواپیمایی طراحی کنند.
در دهه 80 آسمان موفق شد اولین مدرک از اتحادیه اروپا را کسب کند یعنی JAR145 که از سوی Joint Aviation Authorities اروپا صادر و در جریان نمایشگاه هوایی کیش به آسمان اهدا شد و مدتی بعد هواپیماهای آسمان از سوی شرکت نفتی shell و Total برای انتقال متخصصان آن دو شرکت در حوزههای نفتی تأیید شد و مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
علی عابدزاده و امثال ایشان از لحاظ قانون کار بازنشسته میشوند اما سؤال این است که با این تجربههای اندوختهشده و سرمایههایی که صرف کسب این تجارب شده است، چه باید کرد. خوب است دولت محترم تجربیات این مدیران را در جایی متمرکز کند و با جوانان به اشتراک بگذارد تا در آینده مدیریت هوایی کشور به دلیل ضعف تجربه، خسارتهای کمتری به پیکر سالخورده هوایی کشور وارد کند