چهار برابر ایران ۱۴۰
١٤ وبلاگ تین نیوز | هنوز مدت زیادی از سقوط هواپیمای ایران ١٤ نگذشته كه رئیس صنایع هوایی از ساخت هواپیمای ١٥ نفره خبر داده و بهسهولت تمام انتقادهای وارده به آن هواپیما را رد كرده و غیرمستدل دانسته است.
بهطور طبیعی ما نه وظیفه داریم و نه قادریم كه درباره علت سقوط آن هواپیما سخنی قطعی بگوییم و داوری نهایی کنیم و چارهای نیست جز این كه منتظر نتیجه نهایی رسیدگیكنندگان بمانیم. ولی اگر قرار است كه همه منتظر گزارش نهایی بمانند در این صورت رئیس سازمان صنایع هوایی هم باید به انتظار انتشار آن نظر میماند. ولی از زاویه دیگر میتوان به موضوع نگاه كرد.
فارغ از این كه جزئیات هواپیمای ساخته شده ایران ١٤ چه بوده، آیا آن پروژه نهایتاً با شكست مواجه شد یا خیر؟ آیا خط تولید به این بزرگی را فقط برای ساخت و تولید چند فروند محدود هواپیما راه میاندازند؟ اکنون پس از چندسال که از تولید آنها گذشته است آیا هیچ كدام از این تعداد هواپیماها در حملونقل بار و یا مسافر فعال هستند؟
آیا هیچ كدام از شركتهای داخلی و خارجی برای سفارش در خرید آن پیشقدم شدهاند؟ اگر پاسخ به این موارد مثبت نیست و تصویر مثبتی از آن هواپیما در اختیار قرار ندارد، با كدام منطق علمی و اقتصادی و فنی باید وارد مرحله بسیار پیشرفتهتر و ساخت هواپیمای ١٥ نفری (حدود ٤ برابر بزرگتر) شد؟
آیا تاكنون از پروژه ایران ١٤ ارزیابی اقتصادی انجام و ارایه شده است؟ در این وضعیت بیپولی شدید چرا باید سرمایههای كشور در صنعتی بهكار رود كه نتیجهاش جلوی چشم همه است؟ آیا فقط برای این كه بگوییم «ما میتوانیم» حق داریم چنین مبالغ بزرگی را اتلاف کنیم؟ آیا فقط برای این كه بگوییم ما هم صنعت هواپیماسازی داریم میتوانیم در این راه گام برداریم؟ اگرچه سرنوشت ایران ١٤ روشن است و در موقع سقوط آخرین مورد آن به تفصیل در رابطه با آن سخن گفته شد، ولی حتی اگر این ایرادهای فنی و درنتیجه سقوط هم وجود نمیداشت آیا به لحاظ اقتصادی بهصرفه بود كه
وارد چنین میدانی شویم؟
حتی اگر دستاوردی هم در این میدان وجود داشته باشد آیا به منزله خروج از دهها میدان دیگر نبود؟ از همه مهمتر این كه رئیس محترم سازمان صنایع هوایی چرا پس از سقوط ایران ١٤ وارد فضای مطبوعاتی و پاسخگویی به افکارعمومی نشدند و سخنان قبلی خود درباره این هواپیما را مجدداً مرور نكردند و درباره آن توضیح ندادند؟ آیا گمان میكنند اكنون كه حدود دو ماه از ماجرا گذشته، قضیه ایران ١٤ فراموش شده است؟
جامعهای توسعه خواهد یافت كه پول و سرمایه خود را در زمینههایی صرف كند كه بیشترین بازدهی را داشته باشد. آیا تا به حال فكر كردهایم كه در ٨سال دولت پیش، چرا بهرغم صرف صدها میلیارد دلار، شاهد رشد اقتصادی چشمگیری نبودهایم؟ آیا این پولها سرمایهگذاری نشده بود؟ واقعیت این است كه همه ارقام اعلام شده سرمایهگذاری شده بود، ولی یا در جریان كار اتلاف شد، یا موارد ساخته شده بسیار گران تمام شد، یا از همه بدتر این كه كارایی و بهرهوری آن پایین بود. مثل این كه دهها حلقه چاه عمیق با قیمتهایی بالاتر از قیمت بازار در جایی زده شود كه آب ندارد و
یا آب آن شور است. آن مبالغ عظیم سرمایهگذاری شده، ولی نتیجهای در تولید نداشته است.
از اینرو از آقای رئیسجمهوری یا وزیر اقتصاد و یا سازمان مدیریت یا هر جا و هر كس دیگری كه مسئول اقتصاد این كشور است درخواست میشود صرف هزینه در این صنعت را منوط به ارایه گزارشی كند كه دو مؤلفه فنی و اقتصادی آن به روشنی ارزیابی شده باشد. به عبارت دیگر به لحاظ فنی نشان داده شود كه توانایی كشور برای تولید هواپیمایی با استانداردهای بینالمللی و شناختهشده وجود دارد و یا خیر؟ به علاوه سرمایهگذاری در این زمینه موجب سودآوری و فروش محصول نهایی میشود یا خیر؟ یا این كه محصول نهایی در تیراژ چند فروند تولید و با زور كارخانه به مشتریهای دولتی فروخته
میشود و چندسال بعد نیز به سرنوشت ایران ١٤ دچار میشود. البته نه با ٤ كشته كه با ١٥ كشته!