دانشگاه، امن نه امنیتی
تیننیوز| وبلاگ هادی خانیکی-امروز جامعه دانشجویی ما شصتوسومین ۱۶ آذر را به عنوان روز دانشجو در تقویم خود میبیند. روزی كه نماد حیات و هویت دانشجویان ایرانی و سرزندگی و معناداری نهاد دانشگاه است. از آن روز كه خون پاك آن «سه آذرِ» جانافزا در سرسرای دانشكده فنی دانشگاه تهران بر زمین ریخت تا به امروز نسلهای دانشجو آمدهاند و رفتهاند و به شیوهها و زبانهای متفاوت كنش داشته و سخن گفتهاند. آنان از یاد نبردهاند كه فراتر از هر تعلقخاطر و گرایشی، در این روز است كه تشخص مییابند و به سوی بازخوانی تبار و پیشینه خود میروند و
درباره اكنون و آینده خود توان بازاندیشی بیشتر پیدا میكنند.
حقیقت آرمانخواهِ جوان كه در قالب هویتجویی دانشجویی به زبان میآید، از گفتن «خاطرهها» فراتر میرود و در پِی «آرزوها» نیز میدود؛ آرزوی آزادی، آرزوی عدالت، آرزوی دموكراسی و آرزوی زندگی در فضایی رو به بهبود و اصلاح و آیندهداشتن. این گوهر حیات دانشجویی را در هر ۱۶ آذری از این ۶۳ سال نمیتوان نادیده گرفت و طبیعتا ۱۶ آذرِ سال ۹۵ هم همین جانمایه را در دور و نزدیك كشور بهوضوح نشان میدهد. گفتمانهای غالب سیاسی و شرایط حاكم بر محیطهای دانشگاهی، دامنه بروز این حیاتمندی را كم و زیاد میكند، اما از اصالت آن
نمیكاهد. دانشجوی امروز بیتردید سبك زیستی متفاوتی با دیروز دارد. نگاهش به خود، به دانشگاه خود، به جامعه خود و جهان خود از جنس نگاه پیشینیانش نیست؛ اما در زیر همین لایههای متفاوت زندگی، نمیتوان از این واقعیت غفلت كرد كه او همچنان در پی فراهمآمدن فضایی است كه قدرت انتخابش بالا باشد، حقوقش واقعا به رسمیت شناخته شود، تحمیل و تحكم بر حوزه عمومی و حریم خصوصی او سایه نیندازد و دانشگاه كه هم محل آموزش او و هم مكان پرورش اجتماعی اوست، فضایی چندصدایی و نه تكصدایی باشد.
بسیار شنیدهایم و گفتهایم دانشگاه باید به مثابه «عقل نقادِ» جامعه نقشآفرین باشد و اعضای خود را- چه استاد و چه دانشجو- به سخن درآورد و به كنشگری دعوت كند. اما جای این پرسش همچنان باقی است كه آیا نهاد دانشگاه امروز توانسته است به این نیاز پاسخ دهد و در جان دانشجویانش چنین مضمونی را وارد كند؟ باید بپذیریم دانشگاه تنها «عمارت» نیست، كانون تفكر است. محل تربیت شهروندی است. جایگاه اصلی گفتوگو و نقد است. دانشگاهِ زنده، فعال و زبانآور را نشانه حیات جامعه بدانید و دانشگاهِ دلمرده، منفعل و نظارهگر را علامت بیماری و ركود جامعه.
اصحاب سیاست با هر گرایشی كه دارند، باید به انفعال و انزوا و بیتفاوتی و تماشاگری دانشگاه و دانشجو حساس باشند. نه علم در زمین مُرده میروید و نه دانشگاهِ بینشاط باری از دوش جامعه برمیدارد. دانشگاه اگر میخواهد در تراز آرزوهای نسل آرمانخواه دانشگاهی باشد و كانون اصلی توسعه علمی كشور شود، باید مركز تحولات جامعه باشد. شرایط دشواری كه دانشگاه در این سالها پشت سر گذاشته است و سرمایه اجتماعی كه متأسفانه با نادیدهگرفتن الزامات آزادیهای علمی و استقلال نهادی در معرض فرسایش قرار گرفته است، امروز نهاد دانشگاه را از حساسیت و فعالیت اجتماعی و
سیاسی درخور دور كرده است.
باید این مسئله را جدی گرفت و كوشید در منظومهای از كنشگریهای موزون و متوازن، دانشگاه شأنیت و منزلت واقعی خود را بازیابد. باید سخن و خواست آشكار و پنهان دانشگاهیان و دانشجویان را شنید و در برابر آن فروتن شد. امنبودن محیط دانشگاه، نه امنیتیبودن آن و كیفیتیافتن علمی آن، نه افتادن در چنبره كمیت و اولویتدادن به حیات آكادمیك و نه ترجیح مدرك و فرمالیسم و خلاصه بازگرداندن انضباط علمی، آزادی علمی، اخلاق علمی، مسئولیت و دیدبانی اجتماعی، ازجمله ضرورتهایی است كه میتواند فضای امروز دانشگاه را بهبود بخشد و به اعتبار روزهایی، مانند امروز
تأمل در این وضعیت را موضوع گفتوگوهای مختلف درباره دانشگاه و دانشجو و میان دانشگاه و دانشجویان قرار دهد.