◄عذاب تاخیر بر سر مسـافران
تیننیوز| وبلاگ داود ربیعی -یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی کشور در سال های بعد از انقلاب، تامین ناوگان هواپیماهای غربی بوده است
لغو تحریمهای بینالمللی موجب شد تا ایران برای بازپسگیری سهم خود در ناوگان حمل و نقل هوایی منطقه خیز بردارد.
براساس آمار اعلام شده، ایرانیها سالانه 4 میلیارد دلار هزینه، صرف ایرلاینهای خارجی میکنند.
ایرلاینها موظفند در قبال مبالغی که دریافت کردند، خدمات شایستهای ارائه دهند و در صورت تاخیر پاسخگو باشند.
منش کسب و کار در مدیران ما وجود ندارد تا بتوانند بازارها و مسیرهای توسعه صنعت گردشگری کشور را کشف کنند.
بارها خبرهایی در فضاهای مجازی و رسانه ای کشورمان، از مشکلاتی که مردم با ایرلاینها و ایرلاینها با مردم دارند، شنیدهایم؛ خبرهایی که حکایت از نوعی نگرش یک طرفه مابین شرکتهای هواپیمایی و مردم دارد، هزینههای هنگفتی که مردم در قبال آسایش و کوتاه کردن زمان سفر متقبل میشوند و در مقابل، عدم پاسخگویی از سوی ایرلاینها در برابر کمبودها، کاستیها و حقوق مسلم مسافران. مردم تا حدود زیادی کاستیها و مشکلات موجود در ایرلاینهای کشورمان را درک میکنند اما آنچه که در این میان اهمیت دارد، این است که ایرلاینها نیز باید در مقابل کمبودها پاسخگوی مردم باشند. با تمام اینها حال، کشور در انتظار ورود دیگرهواپیماهای جدید خود است که به حتم دنیای ارتباط مردم و ایرلاین ها و برعکس، از این اتفاق مهم تاثیر ویژهای خواهد پذیرفت.
■ مشکلات موجود
تا پیش از بسته شدن قراردادها با غولهای هوایی جهان، بررسیها حاکی از این بود که در راستای توسعه صنعت هوانوردی، محدودیتهایی از جمله زیرساخت و منابع انسانی، فضای پروازی، عدم تکنولوژی مناسب و در نهایت عدم وجود چارچوب قانونی لازم برای این حوزه وجود دارد که باعث شده نسبت استفاده از پتانسیلهای موجود در بخش هوانوردی عمومی در ایران نسبت به سایر کشورهای منطقه و همچنین کشورهای مشابه خود در دنیا، رقم بسیار ناچیزی شود. توسعه مشارکت بخش خصوصی در حوزه تولید مصنوعات هوانوردی عمومی و حمایت دولت در جایگاه سیاستگذاری و نظارت عالیه، از جمله عوامل مهم توسعه صنعت هوانوردی در کشور به شمار میآید. یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی کشور در سال های بعد از انقلاب، تامین ناوگان هواپیماهای غربی بوده است و همین امر موجب شده تا سن ناوگان هوایی ما بالا رفته و از نظر کمی و کیفی نیز پاسخگوی نیاز حمل و نقل ما در کشور نباشد که در همین راستا با توجه به انعقاد قراردادهای خرید هواپیما با شرکتهای بزرگ هوایی دنیا و ورود هواپیماهای جدید به کشورتا حدی این مشکلات مرتفع خواهد شد.
■ ایرانیها ،مشتریان اصلی ایرلاینهای خارجی
لغو تحریمهای بینالمللی موجب شد تا ایران برای بازپسگیری سهم خود در ناوگان حمل و نقل هوایی منطقه، خیز بردارد. مذاکره با غولهای هواپیماساز جهان از یکسو و رفع چالشهای حقوقی و مالی برای سفارش خرید از سوی دیگر، از جمله اقداماتی است که ایران در این مدت صورتداده تا بتواند ناوگان فرسوده حمل و نقل هوایی کشور را بازسازی و نوسازی کند. براساس آمار اعلام شده ایرانیها سالانه 4 میلیارد دلار هزینه صرف ایرلاینهای خارجی میکنند که با این شرایط میتوان گفت عملا ایرانیها یکی از مشتریان اصلی ایرلاینهای خارجی محسوب میشوند.
■ ایرلاینها باید پاسخگو باشند
این توصیفات نشان میدهد که هواپیما به عنوان یکی از سریعترین وسایل حمل و نقل، نقش مهمی در فرهنگ یک جامعه دارد. در این زمینه داوود ربیعی، پژوهشگر و مشاور توسعه ارتباطات هوانوردی، درباره نقش هواپیما در جامعه و فرهنگ هوانوردی به «قانون» میگوید: در ابتدای امر همیشه انگشت اشارهام به سوی مردم بود اما به مرور زمان دریافتم که نباید دنبال مقصر بگردم، هم شرکتهای هواپیمایی به عنوان اپراتور و هم مردم به عنوان مصرفکننده، خواستههای به جا داشته و دارند. به طور مثال تاخیرهای پروازی در ایرلاینهای مختلف در هر صورتی وجود دارد، مخصوصا در فصلهایی که آب و هوا در حال تغییر مداوم است اما شرکتها موظفند در قبال مبالغی که از مردم دریافت کردند، خدمات شایستهای را ارائه دهند و در صورت تاخیر، شایستهتر پاسخگو باشند و این رویه تمام شرکتهای هواپیمایی دنیاست.
■ نقش هواپیما درروابط داخل و خارج کشور
این کارشناس هوانوردی با اشاره به اینکه هواپیما فراتر از یک وسیله حمل و نقل است، ادامه میدهد: باید به هواپیما به چشم یک سفیر نگاه شود. سفیری که قادر است به راحتی مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برقرار کند زیرا در هر کشوری فرود میآید، حامل پرچم کشورش است. در داخل کشورنیز با وجود بازارهای بکر، شرکتهای هواپیماییمان نتوانستند بازاریابی کسب و کار مناسب را برای خود ایجاد کنند و این در حالیست که از کمبود عرضه مینالند؛ درحالی که شاهد هستیم در فرهنگ کسب و کار به طور منظم تلاشی صورت نگرفته است. منش کسب و کار در مدیران ما وجود ندارد تا بتوانند بازارها و مسیرهای توسعه صنعت گردشگری کشور را کشف کنند.
■ عادت گردشگری؛ جاده چالوسی
اگر مسافران داخلی ما الویت نخست شان مسافرت هوایی نیست، سه علت مهم دارد. ربیعی در تشریح این عوامل میگوید: اول اینکه، هنوز در ایران هواپیما، کالای لوکس به حساب میآید؛ نگرشی که در ابتدای ورود هواپیما به ایران به وجود آمد و دوم، ترس ناشناخته برخی از مردم از هواپیماست و مورد آخر نوع و جنس گردشگر داخلی است. حرف ورود هواپیمای نو در ایران که به میان آمد، عدهای از هزینههای داخل کشور سخن گفتند؛ در حالی که برای هواپیماهای جدید، هیچ هزینهای از داخل کشور صرف نشده است و حقیقتی که باید بدانیم این است، با توسعه ناوگان، قیمت و هزینه های تمامشده پایین میآید. پس خرید هواپیمای نو، سرمایهگذاری است اما عدم آگاهی مردم و عدم شناخت و توجه رسانهها و ... سبب برخی قضاوتهای منتاقض در مورد ورود و فعالیت هواپیماهای نو در کشور می شود و آنچنان که به سقوط یک هواپیما به دلیل عمق سانحه، در صدر اخبار توجه می شود، ورود هواپیماهای جدید، آن اندازه توجه همگانی را در پی ندارد.
مردم باید بدانند چیزی به نام هواپیمای فرسوده نداریم و فرسوده برای ماشین به کار می رود و متاسفانه این واژه بارها در رسانهها از سوی مدیران ارشد هم به کار رفته است. یک هواپیما یا قابل پرواز هست یا نه. فرسوده، پیر یا جوان دیگر چیست؟ همه اینها به ترس مردم دامن میزند. عادت گردشگری در ایران، جاده چالوسی است یعنی برای لذت بردن از مسیر مسافرت میکنیم و این لذت در استفاده از هواپیماهای داخلی وجود ندارد زیرا در پرواز هیچ فکری برای مشغول نگه داشتن و بهره بردن مسافر از پرواز نشده است. بهتر نیست به جای دوربین مخفی پخشکردن و نشر مجلات درون پروازی که محتوا و رغبتی برای مسافر ندارد، خدمات بهتری ارائه شودو هزینهای که صرف میشود، به منظور ارتقای کیفیت باشد؟
البته شرکتهای هواپیمایی نسبت به گذشته، خدمات خود را بهتر کردهاند و این از خرید بلیت و برخورد مسافران معلوم است اما هنوز مسافران ما در مواقع ضروری مثلا یا برای ماموریتهای کاری یا برای مسافرتهای ضروری از پرواز استفاده میکنند و یا پای ثابت شرکتهای هواپیمایی هستند و به طور مثال خلبان را به نام میشناسند. البته همانطور که گفتم کسب و کار سنتی هوانوردی، تنوع خدمات با قیمتهای مختلف برای مردم نگذاشته تا انتخابهای زیادی داشته باشند.
■ ایجاد رغبت در مردم
این پژوهشگر هوانوردی در ادامه تصریح میکند: باید کارگروهی در سازمان هواپیمایی کشور با حضور نمایندگان ارگانها و نهادها، نماینده ایرلاینها و نیز نمایندگانی از جامعه شناسها، روانشناسها و... جدا ازکارگروههایی که تا الان بوده و فعالیت میکنند، شکل بگیرد تا خواستهها مطرح و کارشناسی منظم و مداوم انجام شود. نگاه کلان به سمت گردشگری هوایی باید قوت یابد تا مردم راغب شوند از پروازهای داخلی استفاده کنند. در گذشته وقتی صحبت از فرهنگ هوانوردی میکردیم، برخی مدیران فکر میکردند نفسمان از جای گرم بلند شده، اما کم کم نگاهشان تغییر کرده است؛ هرچند هنوز فرهنگ در دید کلان، فانتزی است.
■ احترام متقابل
ربیعی با بیان اینکه مردم نباید شرایط خود را با ما وفق دهند بلکه ما باید سلیقه مسافران را کشف و خدمات با کیفیت به آنها بدهیم، میگوید: اگر مسافر نباشد، شرکت هواپیمایی هم نیست. من اگر روزی مدیر باشم، احترام به مردم را بر هر چیزی الویت میدهم، نه اینکه مردم ۱۰ساعت منتظر پروازشان باشند اما کسی نیاید پاسخی به آنها دهد. چرا زمانی که مردم پول میدهند، همه حاضریم اما زمان پاسخگویی غیبمان میزند؟ تکریم طرفین مهم است، نباید مشتری را به حدی برسانیم که اعتراض کند، حال یک مشتری در دادگاه اعتراض میکند و دیگری شیشه فرودگاه و خدمه پرواز را نشانه میگیرد. احترام وظیفه است و هر دو طرف چه مردم و چه شرکت هواپیمایی باید در هر صورت خود را ملزم به رعایتش کنند، احترام گذاشتن باید سرلوحه کارمان باشد.