تاثیر فاکتورهای اقتصادی در خرید رأی از سوی کاندیداها
وبلاگ هادی حق شناس- اصطلاحی در فرهنگ ایران مطرح است که در کشورهای توسعهیافته کمتر مطرح است و آن اینکه اقتصاد به بخش سیاست هم مثل سایر بخشها یارانه میدهد، برعکس اینکه معمولا بخش سیاست باید به اقتصاد یارانه بدهد. سفارتخانههای کشورهای خارجی در همه دنیا بستر را فراهم میکنند که منافع اقتصادی آن کشورها در سایه اقتصاد تضمین شود. ما برعکس همه کارهای سیاسی انجام میدهیم که عکس این قضیه اتفاق بیفتد.
بخش سیاسی بهرههای زیادی از اقتصاد میبرد بدون اینکه به عوارضش توجه کند. اگر کوتاه به چند سال گذشته بگردیم، سه، چهار طرح پوپولیستی در ایران مطرح شد که البته کسانی که ذینفع هستند، بعید میدانم در ذهنشان این باشد که این طرحها پوپولیستی بوده، اما از نظر ما که ذینفع نیستیم پوپولیستی بوده است. مانند سهام عدالت از نظر ما پوپولیستی است، ولی از نظر کسانی که شاملشان شده حق مسلمشان بوده و میگویند در ایران همه میخورند و میبرند و حالا یک نفر چیزی هم به ما داده. همین استدلال در مورد یارانهها مطرح است که این، حق مسلم بوده. برای اثبات ادله خودم، دولت یازدهم در سال ٩٢، رفراندومی برگزار کرد که در آن، ٩٥ درصد مردم اعلام کردند یارانه را میخواهیم. این نشان میدهد فاکتورهای اقتصادی به معنی واقعی اثرگذار است. ممکن است درنهایت در رأی، وقتی شخص در خلوت است رأی واقعی خودش را بدهد اما در افکار عمومی و جریانات سیاسی و مسائلی از این دست اثرگذار است. بنابراین در ایام انتخابات طرحهای اقتصادی که درخصوص مسائل اقتصادی مطرح میشود باید از این دید مطرح شود که منهای کار کارشناسی منجر به افزایش سبد رأی میشود یا نه.
کسانی که یارانه ٢٠٠ هزارتومانی را وعده دادهاند اگر حساب دودوتا، چهار تا کنیم، برای یارانه ٤٥ هزار تومان، ٤٠ هزار میلیارد تومان پرداختی داریم و وقتی ٢٠٠ هزار تومان وعده هر یارانه میشود، طبیعی است که پنج برابر آن یعنی ٢٠٠ هزار میلیارد تومان مبلغ کل پرداختی یارانه خواهد بود. کل مالیات و نفت در بودجه امسال ٢٢٠ هزار میلیارد تومان است. کدام کشوری است که ٢٢٠ هزار میلیارد تومان مالیات و نفت کسب کند که همین میزان را به پرداخت یارانه اختصاص دهد؟ پس حداقل آن، حقوق کارکنان دولت و پروژههای عمرانی چه خواهد شد؟ این شعارهای پوپولیستی و استفاده از عرصه اقتصاد برای رأیگیری در عرصه سیاست یا همان پرداخت یارانه از اقتصاد به سیاست همواره وجود داشته و خواهد داشت. به نظر میرسد فضای عمومی کشور با توجه به اینکه این شعارها خیلیخیلی پررنگ در سالهای ٨٤ و ٨٨ استفاده شد و مردم آثار منفی آن را دیدند و آثار مثبتش کوتاهمدت بود، حتما اثرگذار خواهد بود ولی آثاری مثل دفعات قبل ندارد. باید دید رقبای دیگر چطور این شعارها را نقد خواهند کرد. نقد آنها و بازکردن جزئیات قضیه از این منظر که چه آثار زیانباری در بلندمدت میتواند داشته باشد، بخشی از عوامفریبی یا شگردهای اقتصادی در سیاست است که قابل خنثیشدن خواهد بود.