◄ ضرورت بازارسازی در هوانوردی
وبلاگ داود ربیعی-دو واژه "رقابت" و پیروزی در "رقابت"، دو واژه پر کاربرد در ادبیات بازرگانی ما هستند.واژه هایی که معمولا مفهومی شعارگونه و تبلیغاتی پیدا کرده اند و متاسفانه در پس این کلمات، استدلال محکمی وجود ندارد و هوانوردی ما نیز از این امر مستثنی نیست.به. عنوان نمونه قرار است در رقابت با شرکتهای هواپیمایی کشورهای همسایه، بزرگترین قطب حمل و نقل هوایی شویم و حتی در بحث بازار داخل نیز اگر نگاهی به طرحهای توجیهی شرکتهای هواپیمایی داخلی در شرف تاسیس داشته باشیم، عنوان شده که قرار است با همان سازوکار و مدل مدیریتی دیگران، سهم بزرگی از بازار داخل را به دست آوریم.آنچه مسلم است، این "قرار"ها که با هزینه های گزاف بیان می شود، تنها با تشویق حضار،رسانه ها و سرمایه داران به پایان می رسد و اوضاع همان خواهد شد که بود.چندی پیش در مصاحبه ای که با یکی از جراید اقتصادی کشور داشتم، خبرنگار پرسش جالبی پرسید که موضوع اصلی این نوشتار است.سوال: اگر روزی تمامی هواپیماهایی که قرار است، تحویل داده شود، بیاید و فرودگاه های کشور نیز بهسازی شود، آیا در رقابت با ایرلاینهای کشورهای همسایه که از اقبال بد ما موفق هم هستند، پیروز خواهیم بود؟و اما پاسخ من به این دوست خبرنگار: اگر من در جایگاه مدیر دولتی و یا مدیرعامل یک شرکت هواپیمایی فعال یا در شرف تاسیس قرار بگیرم و بخواهم پاسخ دهم، به یقین می گویم که بله! پیروز که خواهیم شد، آنها را ورشکست هم خواهیم کرد اما اگر بخواهم در جایگاهی که هم اکنون هستم پاسخ دهم، خواهم گفت: خیر.پیروز که نخواهیم شد، بلکه ورشکست هم خواهیم شد.
علت شکست ما در پافشاری ما در واژه رقابت است.اصولا از کودکی یاد گرفته ایم که رقابت کنیم و پیروز باشیم و متاسفانه سیستم اقتصاد نفتی ما را به کلی از خلاقیت دور کرده است.اگر قصد داریم ایرلاین راه بیاندازیم، حتی یک لحظه به این موضوع فکر نکرده ایم که چه وزنه ای در هوانوردی روی زمین مانده که ما می خواهیم آنرا از میان برداریم.ناوگان و مسیرهای پروازی و حتی نوع خدمات را از روی دست یکدیگر کپی می کنیم و به رقابت با یکدیگر می پردازیم و اگر فردی از روی دانش، صحبتی کند، در جواب خواهد شنید که این مدل در ایران جواب داده و ریسک سرمایه را کاهش داده و سود را ضمانت می کند.ببین اگر نظرت خوب بود بقیه چرا اینکار را نکرده اند؟
چه بخواهیم قبول کنیم و چه نخواهیم، با صدها فروند هواپیما نمی توانیم موفق باشیم.چرا که رقابت با شرکتهایی که بازار خود را ساخته اند، امری محال است، چرا که کسی که بازار را خودش ساخته، سازوکار بازارداری بازار خود را می داند.
هوانوردی ما اگر بازارسازی و پس از آن بازارداری را می دانست با ظرفیت و پتانسیل کنونی نیز می توانست موفق باشد.آنچه باید دانسته شود این است که هواپیما ابزار و سخت افزار حمل و نقل هوایی است و پیش از ابزار، اندیشه و بینش باید مورد توجه قرار گیرد.اندیشه ای که در ابتدا لزوم حضور در کسب و کار هوانوردی را به چالش بکشاند سپس به تعریف بازار بپردازد و بر اساس آن نوع ناوگان را مشخص کند.در حوزه داخل و بین المللی، بازارهای بکر و جذابی وجود دارد که با بهره گیری از آنها نیازی به رقابت با سایرین وجود نخواهد داشت.