جایگاه آیندهپژوهی در نظام تدبیر ایران چیست؟
وبلاگ بایزید مردوخی- کمترین فایده آیندهنگری و داشتن چشمانداز آن است که وسیلهای برای تنظیم امور و ترتیب اولویتهای مسائل در دستور کار آینده را فراهم میکند. رویدادهای آینده متفاوتاند و تلاشهای آیندهنگری زمینهای برای آگاهی، آمادگی یا مقابله با آن رویدادها را به وجود میآورد. پارهای از رویدادها و تحولات آینده قابلکنترل نیستند و غفلـت از اینگونه حوادث احتمالی آینده و عدم تدارک و برنامهریزی برای کسب آمـادگی و مقابلـه در صـورت بـروز آنها، نابخشودنی است.
این تدارک و برنامهریزی اگر وظیفه هر فرد و هر گروه از مردم نباشد، بیتردید از وظـایف مهـم نظام تدبیر هم در سطح ملی و هم در سطح محلی و هم بنگاهی است. آیندهنگری و تهیه چشمانداز آینده، ازآنرو که روندها و سناریوهای ممکن و مطلوب آینده را ترسیم میکند، موجبات آمادهسازی و تعیین شیوههای برخورد با حوادث و اتفاقات احتمالی را فراهم میکند و انعطاف و بهرهبرداری درست، بهینه و بهموقع از منابع و فرصتها را که از رسالتهای هر «نظام تدبیر شایسته» است، امکانپذیر میسازد. میان پیشبینی و آیندهپژوهی تقابلی وجود ندارد. اینها دو نوع و نحوه نگاه به آینده هستند: پیشبینی بـر این فرض استوار است که آینده، ادامه گذشته است و آیندهپژوهی میکوشد تا آینده را چون سرزمینی ناشناخته کشـف کند. پیشبینی آینده را دنباله گذشته میداند و آیندهنگری متضمن این باور است که تنها با ادامـه گذشـته نمیتوان آینده را شناخت. در آیندهپژوهی، اندیشـه ناچـار اسـت پدیـدارها را تـا ژرفای آنها تجزیهوتحلیل کند و البته در این کار نیروی تصور و خیالپردازی هم نقشی دارد.
✅آیندهپژوهی اگر از قید فعالیتهای روزمره رها شود، یکی از عوامل اصلی برنامهها خواهد بود. بـا اسـتفاده از آیندهپژوهی میتوان راهها و سیاستهای درستتری برای برنامههای توسعه انتخـاب کـرد و افکـار را متوجـه آینـده ساخت. برنامهریزی در ایران گرفتار مسائل فوری و محدود است. هر برنامه باید محرک تحول باشد و مراقبت کند کـه هیچیک از درهای آینده را به روی خود نبندد. برای آیندهنگری و تهیه چشمانداز آینده، ما نیازمنـد طراحـی سـنتزی هسـتیم از علـوم اجتمـاعی، فنـاوری، اقتصاد، استراتژی کسبوکار و سایر بخشهای ذیربط بهصورت مؤثر و در جریان گفتمانی معنیدار و در پیونـد با همدیگر. در آیندهپژوهی تلاش میشود تا بـه کمک تحلیل روندهای گذشته و بهرهبرداری از یافتههای علمی، وقوع و تکرار چرخههای احتمالی بعضـی از رخـدادها و تحولات، در چشمانداز آینده مطرح شود تا در برنامهریزیها برای کسب آمادگی در مقابل حوادث احتمالی، تـدابیر و راهکارهایی در نظر گرفته شود. برنامهریزی و آیندهنگری رابطهای دیالکتیکی با هم دارند: آیندهنگری، پارادایم فنـی ـ اقتصـادی یـک دوره زمانی نسبتاً طولانی را در آینده تعریف میکند که برنامهریزیهای کوتاهمدت و میانمدت باید از آن رهنمـود بگیرنـد. بازخورد عملکرد برنامهها هم میتواند در بهروزکردنِ دورهای چشمانداز و آیندهنگری به کار آید. برنامههای میانمدتی که جهتگیریهای متفاوت یا متباین با پارادایم چشمانداز بلندمدت اتخاذ میکنند، مسـیر حرکـت بهسوی آینـده منتخب را به انحراف میکشند و دستکم زمان و هزینه تحقق هدف را افزون میکنند.