ضرورت درک مشترک وزرای اقتصادی از چالش‌ها
وبلاگ هادی حق شناس-رئیس دولت علاوه بر شرایط اولیه و ویژگی‌های اولیه که برای هر مسئولیتی نیاز است، باید هماهنگی و درک مفاهیم مشترک را بیشتر مدنظر قرار بدهد یا به عبارت ساده‌تر افرادی انتخاب شوند که فهم مشترک از مسائل کلان اقتصاد و هم‌چنین راهکار مشترک برای آن چالش‌های اقتصادی مدنظر داشته باشند.
وبلاگ هادی حق شناس-رئیس دولت علاوه بر شرایط اولیه و ویژگی‌های اولیه که برای هر مسئولیتی نیاز است، باید هماهنگی و درک مفاهیم مشترک را بیشتر مدنظر قرار بدهد یا به عبارت ساده‌تر افرادی انتخاب شوند که فهم مشترک از مسائل کلان اقتصاد و هم‌چنین راهکار مشترک برای آن چالش‌های اقتصادی مدنظر داشته باشند.
بخش عمده‌ای از چالش‌های امروز اقتصاد ایران ناشی از سوءتعبیرهای گذشته است. اگر امروز نرخ بیکاری در اقتصاد ایران دورقمی است باید به گذشته نگاه کرد. نرخ بیکاری بیش از 20 درصد برای مقطع سنی 10 تا 20 سال درگذشته باعث شده که جوانان 20 تا 30 ساله امروزی جذب بازار کار نشوند. بیکاری اتفاقی نیت که در همین سال رخ‌داده باشد بلکه نتیجه عملکرد طولانی‌مدت در بستر اقتصاد است به این معنی که جوانی که دیروز 10 ساله بوده یا تازه متولدشده به دلیل سوءتعبیرهای اقتصادی درگذشته، امروز که به سن 20 یا 30 سالگی رسیده امکان تأمین معاش ندارد.
مسائل اقتصادی قابل پیش‌بینی است. کسانیکه امروز متولد می‌شوند، ، به‌طور حتم در ده سال بعد، بیست سال بعد و سی سال بعد، نیاز به مدرسه، دانشگاه و اشتغال دارند. چالش‌های مربوط به صندوق بازنشستگی کشور، چالش نرخ رشد نقدینگی، چالش نرخ بیکاری دورقمی و چالش‌های بخش صنعتی کشور و هم‌چنین رشد اقتصادی پایین در چهار دهه گذشته که به‌طور میانگین کمتر از 2.5 درصد بوده، تمام این‌ها را می‌توان ناشی از سوء تدبیرها دانست و البته بخشی هم ناشی از متغیرهای بیرونی مثل هشت سال جنگ تحمیلی و تحریم‌های ظالمانه هسته‌ای یا برخی از چالش‌های خارجی دیگر است.
به‌طورقطع بعضی چالش‌های شاخص‌های اقتصاد کلان با حسن تدبیر قابل‌حل است و برای حل آن نیاز است که گروه اقتصادی دولت در مقیاس خود و کل دولت در مقیاس دیگری به وحدت نظری برسند. این وحدت نظر باید در مورد اینکه کدام موضوع چالش امروز اقتصاد است و محل اختلاف در مورد آن کجاست و چه راهکارهایی برای حل آن وجود دارد حاصل شود.
به‌طور طبیعی اگر راهکارها یکسان باشد، رسیدن به هدف آسان‌تر است. گروه اقتصادی دولت از مهم‌ترین بخش‌های آن است اما مهم‌تر از اجزا، این است که مجموعه اقتصادی به یک‌راه حل مشترک برای حل مسائل اقتصاد ایران برسند. در چهار سال گذشته، مجموعه اقتصادی دولت در مورد مشکل تورم، کنترل آن و راهکار حل تورم به‌اتفاق نظر خوبی رسیدند و این وحدت رویه باعث شد تورم کنترل شود. از این مهم‌تر، خود رئیس‌جمهور بود که توانست با برگزاری جلسات منظم تورم را به‌عنوان یک‌یک شاخص مهم در اقتصاد کلان به زیر 10درصد برساند.
به نظر می‌رسد رئیس دولت علاوه بر شرایط اولیه و ویژگی‌های اولیه که برای هر مسئولیتی نیاز است، باید هماهنگی و درک مفاهیم مشترک را بیشتر مدنظر قرار بدهد یا به عبارت ساده‌تر افرادی انتخاب شوند که فهم مشترک از مسائل کلان اقتصاد و هم‌چنین راهکار مشترک برای آن چالش‌های اقتصادی مدنظر داشته باشند. اگر چنین افرادی انتخاب شوند، طبیعی است که می‌توانیم به اینکه در چهار سال آینده همان‌طور که نرخ تورم در چهار سال اول تحت کنترل درآمد، نرخ سود بانکی، نرخ بیکاری، نرخ رشد نقدینگی و نرخ مطلوب رشد اقتصادی هم محقق شود.
