به فکر موج مکزیکی در ناموسمان باشید!
وبلاگ فرزین پورمحبی-فعلا مشکل اصلی ورزش ما این شده که گروهی از آدمها نباید بازی کردن گروهی دیگر از آدمها را که از جنس مخالفشان هستند تماشا کنند. چون ممکن است، این داستان، سر دراز داشته باشد! این جریان تقریبا برای همه عالم و آدم شده است سوژه خنده اما واسه خودمان شده آئینه دق! کمی به نظرات کارشناسی ارائه شده در این رابطه به شرح ذیل توجه کنید، اگر دق نکردید همان آئینه را با دقت بزنید به سر کچل من.
وبلاگ فرزین پورمحبی-فعلا مشکل اصلی ورزش ما این شده که گروهی از آدمها نباید بازی کردن گروهی دیگر از آدمها را که از جنس مخالفشان هستند تماشا کنند. چون ممکن است، این داستان، سر دراز داشته باشد! این جریان تقریبا برای همه عالم و آدم شده است سوژه خنده اما واسه خودمان شده آئینه دق! کمی به نظرات کارشناسی ارائه شده در این رابطه به شرح ذیل توجه کنید، اگر دق نکردید همان آئینه را با دقت بزنید به سر کچل من.
برخی از مهمترین نظرات مخالفین حضور بانوان در استادیومها:
- اگر «خار مادرها» در استادیومها باشند سطح فوتبال کشور افت خواهد کرد چون دیگر نمیشود خار مادرهای «مربیان تیم بازنده» و «بازیکنهای گل نزن» و از همه مهمتر «داورهای پنالتیگیر و یا نگیر» را یکی کرد، وقتی هم که خار مادرشان یکی نشد، آنها همچنان به اشتباهاتشان ادامه خواهند داد و رنکینگ فوتبالمان را پایین خواهند آورد.
- آیا آنهایی که مدام دم از حضور بانوان در استادیومها میزنند هیچ فکر کردهاند که تکلیف ناموسهایمان در هنگام موج مکزیکی و تشویق ایرلندی چه خواهد شد؟ حالا در مورد سامبای برزیلی و حرکات موزون بندری و عربی... حرفی نمیزنیم چون زن و بچه از کنار این صفحه رد میشود! در ضمن، خودمان خوب میدانیم که شادی کنترل شده حرف مفت است.
- اگر بانوان در استادیوم باشند حواس بازیکنان به جای چارچوب دروازه میرود به سمت چارقدهایی که بازه. نمونهاش همین بازی با سوریه که آن قدر بازیکنان ما در برابر زنهای سوری تابلو بازی کردند و مفت و مسلم رکوردهایی مثل کلین شیت را جابهجا کردند که دیگران، فکرهای بد بد، مثل تبانی کردند، غافل از این که منشا آن حرکات و عجیب و غریب، همه چیز بود الا گاوبندی و تبانی!
- زنها نمیتوانند صندلی استادیومها را از جا بکنند و اگر به فرض محال هم بتوانند، عمرا بتوانند آنها را همراه با نارنجک و بطری آب و... به وسط زمین پرتاب کنند، در نتیجه تخیله هیجانات که یکی از فوائد مهم ورزش است در مورد آنها بیمعنی خواهد بود.
- اگر امروز در مورد تماشای بازی مردان توسط بانوان کمی رو بدهیم فردا مردان هم برای تماشای بازی بانوان آسترش را میخواهند و این وادادنها اگر همین طور تا به آخر پیش برود، رویهمنرفته، سنگ روی سنگ بند نمیشود.
- ممکن است حواس لیدرها و تماشاگرنماها و شعارشان به جای رفتن به داخل «مستطیل سبز» مرتبا برود به سمت آن طرف «خطوط قرمز»! بعد هم کل فضای استادیوم بشود تبادل یکسری متلکهای ناموسی یعنی یک گروه از آقایان یک چیزی به خانمهای آن طرف استادیوم بگویند و بعد هم جواب بشنوند و همین طور تا آخر... در این وسط، مسابقه و تشویق بازیکنان هم که میشود کشک. با چنین اوضاع خاکبرسری، وقتی هم که بازی تمام شد داستان تازه شروع میشود! مگر این که زبانمان لال خانمها و آقایان به صورت مختلط بشینند تا نتوانند با هم مکالمه هماهنگ و جمعی داشته باشند که در این صورت از چاله در خواهیم آمد و با کله به ته چاه خواهیم رفت.
و... بگذریم!
البته اگر نظر ما مهم باشد باید بگوییم: تأثیری که دختر همسایه، زمان تماشای فوتبال بر و بچز محلهمان از پشت پنجره خانهاش در رشد تکنیکی و تاکتیکی فوتبالمان داشت عمرا بابای کیروش هم بتواند در تیم ملی چنین اثری داشته باشد. حالا اگر به هیچ عنوان راه ندارد و الا بلا زنها نمیتوانند با مردها تشویق کنند. پیشنهاد میدهیم استادیومها را هم زوج و فرد کنند، یعنی اگر تیم ملی در روزهای زوج مسابقه داشت مردها بروند و اگر در روز فرد زنها...