◄ دیروز و امروز
هرچند از این رویارویی دیروز و امروز بیش از یکصد و پنجاه سال میگذرد ولی گویی تازه بهصورت جمعی صورتِ مساله را یافتهایم و داریم از تاریخ درس میآموزیم و راهی بهسوی آینده پیدا میکنیم.
دیروز در مراسم افتتاح مرکز کارآفرینی بانک مسکن که با هماهنگی مرکز توسعه و سیاست های راهبردی وزارتخانه تاسیس گردیده شرکت کردم. مرکزی که هدفش تعریف صورتِ درست مساله و ارایه اطلاعات لازم به کارآفرینان است تا آنان با خلاقیت پاسخی برای مساله های واقعی کشور پیدا کنند و مرکز خریدار راهکارِ خلاقانه شان باشد.
مرکزی که قرار است انگاره ی دولتِ همه چیز فهم را برهم بریزد و به دولتِ خریدارِ اندیشه تغییر دهد.
و امروز در روز جهانی بدون خودرو با استفاده از مترو به قلب تهران ناصری رفتم و چندساعتی را پیاده در محله های باب همایون، صوراسرافیل، ناصرخسرو، مروی، پامنار، بازارچه عودلاجان، میدان ارگ و خیابان ۱۵ خرداد حرکت و با مردم و کسبه گفتگو کردم. فضای داخل واگن های مترو و گفت و شنود با مردم و مسافران نیز برای من بسیار آموزنده و دلنشین بود. هم چنین حرکت در سرسراها و راهروهای درون مترو و صحبت با ماموران آن نیز آموزه های فراوانی برای من داشت.
برنامه دیروز و امروز برای من یک سفر در زمان بود. امروز از گذشته و دیروز ایران بازدید کردم و دیروز از امروز و فردای ایران دیدار داشتم. آنچه بیش از همه چیز برای من لذت بخش و امیدآفرین بود این بود که دیدم فاصله بین دیروز و امروز دارد کوتاه می شود. نه تهران ناصری ای که امروز دیدم همان تهران ناصری گذشته است و نه فضای مرکز توسعه و کارآفرینی که می خواهد در جهت تسهیل کاربست فناوری های نوین و شرکت های نوپا کار کند منفک از گذشته است.فردا به شکل امید در دیروز زنده بود و دیروز در امروز زنده بود. پس، نه فردای توسعه دست نیافتنی است و نه دیروز از دست رفتنی که هر دو در یک خودآگاهی جامع حاضرند و به یکدیگر پیوند می خورند. تهران در حال بازآفرینی خود است. در عین حالیکه رگه هایی از تاریخ و تمدن ایران شهری را در آن به راحتی می بینی، جریان خلق فضاهای جدید و مدرن شدن زندگی را نیز هم زمان در آن مشاهده می کنی. در مرکز توسعه نیز نمی توانی از صورت مساله ی نحوه ی رویارویی زندگی مدرن با تاریخ و هویت فرهنگی ایرانِ تاریخی و مدیریت تعارض دیروز و امروز سخن نگویی. این وظیفه ی سیاست گذار است که نگذارد این تعارض منجر به فرسایش شود. بلکه در مقابل باید به نحوی امور را تدبیر کند تا از خلال این رویارویی آفرینش مجدد و بالندگی روزافزون ملی حاصل گردد.
هرچند از این رویارویی دیروز و امروز بیش از یکصد و پنجاه سال می گذرد ولی گویی تازه به صورت جمعی صورتِ مساله را یافته ایم و داریم از تاریخ درس می آموزیم و راهی به سوی آینده پیدا می کنیم. در گذر تاریخی یکصد و پنجاه سال، مدت زیادی نیست و باید بیش از این صبوری کنیم. مهم این است که راهمان را درست پیدا کنیم. البته که با یک نگاه کمال گرا و ایده آلیستی می شد و می شود از صحنه هایی که امروز دیدم هزاران اشکال گرفت. لیکن این خاصیت تاریخ است که متکی بر آزمون و خطاست.
این وظیفه فرهیختگان است که هزینه ی این تجربه و آزمون و خطا را برای مردم حداقل کنند، لیکن من بر این باورم که نمی توان آن را صفر نمود. بنابراین، اگر در این راه با هزینه های اجتماعی و اقتصادی سنگین روبرو شدیم خسته نشویم. من امروز بیش از همیشه به بازآفرینی فرهنگ و تمدن ایران شهری امیدوار شدم.
زنده باد جوانان که آینده را خواهند ساخت.