تا میآییم فاتحه بخوانیم میشویم صاحب عزا!
خوب یا بد، در منطقهای از کره زمین بهسر میبریم که همیشه داستان داریم.
وبلاگ فرزین پورمحبی- اگر اینجا از زلزله مکزیک و سونامی ژاپن و طوفان آمریکا و باران سیل آسای تایلند و .... خبری نیست، خودمان که هستیم! سهسوته حوادث غیرمترقبه را مترقبه میکنیم و بلایای طبیعی را به دست خودمان بر سر یکدیگر نازل! دخل خودمان را خودمان درمیآوریم، نه نیازی به طیرا ابابیل هست، نه لزومی به شیوع وبا و بواسیر. سر جیک ثانیه سر و کله گروهکی با جلیقه انتحاری پیدا میشود تا با فرستادن بقیه به جهنم، بلیط بهشت خود را اوکی کند! خلاصه تا میآبیم فاتحه بخوانیم میشویم صاحب عزا!
یک بار حزب بعث معبوث می شود و یک بار طالبان میشود وبال گردنمان، یک بار عبدلمالک ریگی، میشود ریگ کفش و بنلادن میشود موی دماغ و آلسعود میشود دردسر و یک بار هم ابوبکر بغدادی پیراهن عثمان عراقی میشود و صد رحمت به چهل دزد بغداد! بعد هم نوبت میرسد به داعش و النصره و جیش العدل و ایضا صدتای دیگر از همین رقمهای قد و نیم قد. قطر از آن طرف بایکوت میشود و ایران از این طرف تحریم و خلیج فارس از همه طرف تهدید، در یمن عقیق یمانی شده سکه یک پول و کار و بارسوریه شده بازار شام! غده سرطانی هم داریم به اسم صهیونیسم و جالبتر از همه این که جیبوتی هم این وسط شده کاسهلیس! چند وقت هم که این جریان خودمختاری علم شده و سروکله یک انتخابات بودار پیداشده!
الغرض؛ گویا روی پیشانی این منطقه طرح مصیبت حک شده! هر کسی میخواهد کسی را که مثل خودش فکر نمیکند اعدام کند و با کشتن آدمهایی بهتر از خودش، تخم عدالت را این جا و آن جا، جا کند! ناشکری نمیکنیم و نمیخواهیم جای اسکاندیناوی بودیم اما ایکاش کمی آرام بودیم اسب را گم کردیم و پی نعلش میگردیم و با افتخار و به صد دلیل و بهانه، با همدیگر میجنگیم! ایکاش یکی بیاید که ختم روزگار نباشد و برای ختممان شب هفت دیگری نگیرد. اتفاقا باید این بار چوب لای چرخ کرد... آنهم لای این همه چرخه خشونت تا امثال ترامپ دم درنیاورند!
باید از یه جایی شروع کرد، حق ما این همه دادن عباسی و رقاصی نیست . یقینا آخر کار، اگر حق ما را اکبر ندهد خدای اکبر بدهد!