یک روز در مترو
اگر قرار است شهروندان به استفاده از حملونقل عمومی بهویژه مترو ترغیب شوند، باید به اندازه کافی واگن و قطار وجود داشته باشد، درحالیکه بهنظر میرسد ظرفیت متروی تهران بهویژه در ساعات پیک سفر پاسخگوی مسافران فعلی خود نیز نیست و لذا باید چارهای دیگر اندیشید.
تأکید بر استفاده مدیران ارشد مدیریت شهری از حملونقل عمومی در روزهای سهشنبه توسط دکتر حناچی، شهردار تهران، اگرچه از سوی منتقدان بهعنوان رفتاری شکلی و نمایشی تعبیر میشود، اما این سود و حسن را برای مدیران دارد که ضمن تعامل بیشتر و نزدیکتر با شهروندان، درک واقعبینانهتری از وضعیت شهر تهران بهویژه در حوزه حملونقل به دست آید.
متأسفانه تعدد و وفور جلسات در کشور، فرصت و زمان کافی برای ارتباط بیشتر با مردم و جامعه را از مدیران سلب میکند و تأکید شهردار تهران بر رعایت سهشنبههای بدون خودرو توسط مدیران ارشد شهرداری فرصتی مغتنم و در خور تقدیر برای برقراری این پیوند است. سهشنبه گذشته فرصت شد از ایستگاه میدان بهارستان به ایستگاه امام خمینی(ره) و از آنجا به ایستگاه شهید بهشتی در خط تجریش و سپس به ایستگاه میدان جهاد در خط آزادگان سفر کنم. نخستین نکتهای که جلب توجه میکرد ازدحام جمعیت در قطارهاست و با این تراکم و فشردگی فرهنگسازی برای استفاده از حملونقل عمومی بدون تمهید زیرساختها تأثیر و جایگاهی ندارد. درواقع اگر قرار است شهروندان به استفاده از حملونقل عمومی بهویژه مترو ترغیب شوند، باید به اندازه کافی واگن و قطار وجود داشته باشد، درحالیکه بهنظر میرسد ظرفیت متروی تهران بهویژه در ساعات پیک سفر پاسخگوی مسافران فعلی خود نیز نیست و لذا باید چارهای دیگر اندیشید.
در برخی ایستگاهها نیز گپ و گفتی با شهروندان دارای معلولیت داشتم که برخی از آنها از نبود امکانات لازم برای گروههای خاص در حملونقل عمومی گلهمند بودند. هرچند برخی ایستگاهها دارای امکانات کافی همچون آسانسور برای تردد گروههای خاص هستند، اما برای داشتن شهری دسترسپذیر برای همه شهروندان نیاز بهکار جدی و رفع مشکلات در ایستگاههای فاقد زیرساخت هستیم. نکته جالب مسئولیتپذیری شهروندان برای مساعدت به شهروندان دارای معلولیت بود که اغلب با کمک سایر شهروندان از موانع عبور میکردند.
دستفروشی در مترو نیز از مسائلی بود که قابل مشاهده بود؛ از آوازخوانی برای دریافت پول گرفته تا انواع و اقسام فروشندگانی که کالاهای خود را در ایستگاهها و داخل قطارها به فروش میرسانند و شهروندان نیز با دستفروشان برخوردی دوگانه دارند. برخی از شهروندان از ایجاد مزاحمت توسط دستفروشان گله دارند و برخی معتقد بودند دستفروشان مشکل حادی ایجاد نمیکنند و از سر نیاز به این فعالیت رویآوردهاند، اما آنچه مسلم است دستفروشی در مترو نیاز به ساماندهی دارد تا با درک شرایط معیشتی دستفروشان، کمترین مزاحمت برای مسافران در مترو ایجاد شود.
یکی از مهمترین مشکلات مسافران در ایستگاههای مترو نبود یا کمبود سرویسهای بهداشتی بود. بهصورت کلی متأسفانه کمبود سرویس بهداشتی یکی از مشکلات رایج در کشور در همه شهرها و مناطق است، اما با وجود هزینهکردهای کلان در ایستگاههای مترو، پیشبینی سرویس بهداشتی در ایستگاههای مترو با لحاظ مسائل کارشناسی و زیستمحیطی ضروری است و شهروندان نیز بر این موضوع تأکید داشتند. از نکات مثبت، تدارک اتاق کودک و مادر و وجود نمازخانه در ایستگاههای مترو بود که نیاز به توسعه و تجهیز بیشتر آنها احساس میشود.
همچنین از ظرفیتهای مترو، وجود مخاطبان پرشمار و زیرساختهای لازم جهت فرهنگسازی و پیشبرد اهداف فرهنگی و اجتماعی است که هرچند در برخی قطارها و ایستگاهها برنامههایی بهصورت تولیدات تصویری به چشم میخورد اما میطلبد از این ظرفیت بزرگ استفاده بهینه کرد. وجود میلیونها مسافر و سفردر روز، متروی تهران را به مثابه تلویزیونی سیار و فرصتی برای فرهنگسازی در موضوعات مختلف مدیریت شهری تبدیل کرده است که باید آن را قدر دانست.
در ایستگاه پایانی سفر صبحگاهی با مترو و هنگام خروج از ایستگاه مترو صدای روحنواز موسیقی در فضای ایستگاه میدان جهاد طنینانداز شده بود که هوش و حواس هر رهگذری را جلب میکرد؛ مواجهه با جوان خوشذوق و هنرمندی که در خروجی ایستگاه مترو با سادهترین ابزار موسیقی، ساز مینواخت و شادی و امید را به شهروندان هدیه میکرد، تلنگری بود که میتوان از این جوانان بیداعا و کمتوقع در راستای افزایش نشاط در شهر استفاده کرد و با ساماندهی گروههای هنری خیابانی روح هنر را در رگهای خسته شهر جاری کرد.
نکته آخر اینکه در آموزههای دینی بر آن تأکید شده است که پیش از دعوت مردم، گوینده خود، عامل و کننده یک معروف و فعل نیک باشد و ضرورت دارد همه مسئولان که دائم بر استفاده شهروندان از حملونقل عمومی تأکید میکنند در ترویج این فرهنگ، پیشتاز و پیشقدم باشند.
* معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران