◄ فروش بلیت سیستمی؛ تازه واردان، «علی بابا» را به چالش کشیدند
منافع اصلی بازیگران حمل و نقل هوایی ایران ایجاب مینماید، فضای کسب و کار در آن مبهم، غیر شفاف و پیچیده بماند و به نظر میرسد منافع اصلی این بنگاهها در اثرات جانبی آنها باشد و اصولاً سودآوری چه در بخش دولتی چه خصولتی و چه به نظر شرکتهای رانتی به نظر خصوصی اولویتی ندارد.
با توجه به رویکرد و سیاست صحیح و درست سازمان هواپیمایی کشوری، در تشویق شرکتهای هواپیمایی به فروش سیستمی بلیت صندلی سفرهای هوایی، شرکتهای هواپیمایی حال با چالش مدیریت اقتصاد، مالی و بازرگانی و مدیریت درآمد و هزینههای خود مواجه شدهاند.
از نظر نگارنده که سابقه اجرایی و تخصصی و تحصیلی حدود 20 ساله در بخشها و زنجیرههای مختلف صنعت حمل و نقل هوایی را دارد، این فرضیه مطرح است، بهواسطه وجود بازار بزرگ تولید سفر در داخل کشور، حدود 70 درصد مشکلات شرکتهای هواپیمایی و به تبع آن فرودگاهها، به نبود دانش اقتصاد و حسابداری هزینه و درآمد تخصصی و بازرگانی و مدیریت درآمد و هزینه در شرکتهای هواپیمایی و فقدان دانش مدیریت تجاری بنگاهها برمیگردد که پیشبینی میشود حدود چهار دهه عقب ماندگی در این بخش وجود داشته باشد.
- از همین نویسنده: بازار حمل و نقل هوایی به کدام سو میرود؟
البته آنچه نگارنده عملاً در طی این سالها عملاً لمس هم کرده است این بوده که «فضای بازار صنعت حمل و نقل هوایی ایران هم به گونهای نبوده است که اداره اقتصادی بنگاهها در آن اهمیت و اولویت چندانی داشته باشد و اساساً اولویتی هم در این موضوع وجود ندارد و رقابت به معنای واقعی هم عملاً در کار نیست.
منافع اصلی بازیگران حمل و نقل هوایی ایران ایجاب مینماید، فضای کسب و کار در آن مبهم، غیر شفاف و پیچیده بماند و به نظر میرسد منافع اصلی این بنگاهها در اثرات جانبی آنها باشد و اصولاً سودآوری چه در بخش دولتی چه خصولتی و چه به نظر شرکتهای رانتی به نظر خصوصی اولویتی ندارد. در یک تحلیل علی- معلولی حتی میتوان، ریشههای مشکلات ایمنی و افزایش ریسک و خطرات و سوانح را در همین آشفتگیهای اقتصادی شرکتهای هواپیمایی جستجو کرد.
20 درصد مشکلات به عدم شایسته سالاری در صنعت و نبود ساختار استعدادیابی و نخبه پروری و جانشینپروری مدیریتی و فکری در صنعت برمیگردد که ناشی از فضای کلان کشور و نگاه منفی به تشکیلات است و به جای آن گزینشهای محفلی، هیئتی، مرشد و مریدی و رفاقتی جای آن را گرفته است. کافی است نگاهی به بدنه اکثر شرکتهای هواپیمایی ایران بیندازید تا متوجه شکاف نسلی و بحران مدیریتی در این بخش گردید که اتهام اصلی عدم چرخش مدیریتی، متوجه حرص قدرت در میان شبکههای با نفوذ محفلی و غیر رسمی نسل گذشته است که بنیانهای فکری این نسل مدتهاست منقضی شده است و باور این حقیقت البته بسیار سخت است. با این حال این نسل پیر و خسته و بازنشسته از در که بیرون میروند از پنجره خود را به هر نحوی که شده وارد سیستم میکنند.
و در نهایت، صرفاً 10 درصد مشکلات متاثر از شرایط تحریمها و تنشهای سیاسی ایران است.
در این زنجیره تامین، اما کانالهای توزیع فروش آنلاین، همزمان با ورود پاردایم استارت آپها، فضای بسیار امیدبخشی را در ایران ایجاد نمودند که به دستان پرقدرت جوانان خوش فکر و یکرنگ با بهرهگیری از زیرساختهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات انجام شد. این جابهجایی است که سنت نتوانسته آن را با فرضیات دگم شکل گرفته تخریب کند، این شکوفایی حاصل میدان دادن به جوانان بود که نسل قدیم توان لابی برای ضربه زدن به این نسل جوان و از بین بردن آن را دیگر نداشت.
چه کسی تصور میکرد، روزی اسنپ بتواند، نقش تاکسیهای تلفنی را اینطور درهم بشکند، یا علی بابا بتواند صرفاً از غفلت سایرین نهایت بهره را ببرد. اما حال جنگ زیبای سهم بازارها شروع شده است. رقبای فروش بلیت سفر آنلاین هر کدام با هدفگیری بخش خاصی از مسافران، سهم بازار علی بابا را به تدریج کاهش میدهند. علی بابا دست به تبلیغات گسترده میزند، در حالیکه این دستپاچگی اثر بسیار منفی بر مخاطبان گذاشته است و از طرف دیگر توهم و غرور اولین بودن و موفق بودن همیشگی، باعث تحمیل یا استثمار شرکتهای هواپیمایی شد و اینک حال دیگر شرکتهای هواپیمایی ایران در برابر تحمیل و تمامیت خواهیهای علی بابا به کمک رقبای تازه وارد، با قدرت ایستادهاند. علی بابا حالا رقیب سرسختی به نام اسنپ تریپ دارد که توانست پروژه جابامای علی بابا را شکست دهد. اسنپ با ادغام هوشمندانه با شرکتهای پرداخت الکترونیکی PSP و کاربر 40 میلیونی در حال خلق انواع نوین ارتقای خدمات مشتریان شده است. اما این وحشت، علی بابا را هم در این رقابت با هوشمندی بیکار نخواهد گذاشت، اما گاهی خیلی زود، دیر میشود. حال شرکتهای مستربلیت، فلایتیو و ..... دیگر عرصه رقابت را بسیار سخت نمودند.
تجربه علی بابا مثل همه جای دنیا از منظر علمی به زیبایی نشان میدهد اصول موفقیت دیروزی که حاصل فضای خالی بازار بود چطور منجر به توهم و غرور برند و لختی سازمانی میشود و تا چقدر میتواند به سرمایه سازمانی یک شرکت که متعلق به کشور است خسارت بزند. در این مورد 2 واکنش و راهکار متفاوت شکست نوکیا و موفقیت آمازون در مواجهه با همین پدیده مشابه بررسی و موردکاوی میگردند تا درسهای زیادی بیاموزیم. طبیعت زیبای رقابتها باعث تکامل و رشد و توسعه همزمان همه رقبا و بازیگران در ارتقای کیفیت به نفع مشتریان میشود.
بازار حوزه توزیع و فروش بلیت سیستمی ایران در حال رشد و بلوغ تکاملی است. تازه واردان در ابعاد کوچک شرکتهای بزرگ قبل را یک تنه به چالش کشیدهاند. اکوسیستم بازار نیز تقسیم کار را به صورت طبیعی در این بازار زیبا رقم زده است.
اما، در نبود سیستمهای جهانی توزیع جهانی GDSs، بازار صنعت حمل و نقل هوایی ایران به سمت آشفتگی غیر قابل مهاری خواهد رفت که توجه ویژه، سازمان هواپیمایی کشوری را به عنوان نماینده حاکمیت و قانونگذار میطلبد.
*کارشناس صنعت حمل و نقل هوایی