چهار نقطه عطف کسب و کارها
معتقدم کرونا و انقلاب صنعتی چهارم، میتوانند دنیای جدیدی خلق کنند که از اساس با دنیای قبلی ما متفاوت است.
استادمان در کلاس حساب دیفرانسیل و انتگرال وقتی نقطه عطف تابع را توضیح میداد، پیش خودم فکر میکردم کدام اتفاق زندگیام را میتوانم با نقطه عطف تابع محاسبه کنم؟
آنروزها بدون شک مهمترین نقطه عطف زندگیام، درگذشت مادرم بود؛چون مسیر زندگیمان پس از فوت ایشان تغییر زیادی کرد.
بعد که وارد کسب وکار و تجارت شدم،همیشه از خودم میپرسیدم مسیر کاریام در کدام مقاطع کاملا تغییر کرده است؟ راستش هنوز همان سؤال دوران درس و دانشگاه رهایم نکرده و همچنان مشتاقم نقاط عطف کسب و کارها را بدانم.
سوال این است؛ کدام تحولات باعث شدند مسیر کسب وکارها در ایران از اساس تغییر کنند؟
به گمانم کسب وکارهای ایرانی در 50 سال گذشته دست کم با چهار نقطه عطف مواجه شدهاند. نقطه عطف از این جهت که پس از این دورهها، ناچار شدهاند مسیری کاملاً متفاوت از گذشته در پیش گیرند.
انقلاب ۵۷، آغاز جنگ تحمیلی و پایان جنگ ۸ ساله سه رویدادی هستند که کسب وکارها را از اساس دگرگون کردهاند.در طول این سالها وقایع سیاسی مهم نظیر انتخاب آقای خاتمی یا انتخاب احمدینژاد یا وقایع سال 88 و حتی تصویب برجام یا قبض و بسط تحریمها نیز وقایع مهم و اثرگذاری بر مناسبات اقتصادی بودهاند اما هیچکدام به اندازه انقلاب و آغاز و پایان جنگ، فضای کسب وکار را زیر و رو نکردهاند.
شیوع ویروس کرونا چهارمین نقطه عطف در نیمقرن گذشته است که همه فعالیتهای اقتصادی را به طور کامل دگرگون کرده است.
ویروس کرونا نسبت به سه رویداد دیگر تفاوتهای زیادی دارد و چون با تحولات مهم و اثرگذار دیگری همراه بوده، اثر مضاعفی بر اقتصاد داشته و خواهد داشت.
وقوع انقلاب اسلامی نااطمینانی بزرگی در اقتصاد بود و برای فعالان اقتصادی سوالهای زیادی ایجاد کرد. انقلاب باعث شد برخی کسبوکارها بهطور کامل تعطیل شود و برعکس، کسبوکارهای زیادی با وقوع انقلاب رونق گرفت. جنگ هم باعث تغییر در اولویتهای کشور شد و برخی کسبوکارها برای مدتی تعلیق شدند تا اینکه جنگ به پایان رسید و اقتصاد دوباره پوست انداخت و کسب وکارها آرام آرام در مسیر بهبود قرار گرفتند و کمتر سورپرایز شدند و اگر تغییراتی به وجود آمد، آهسته و آرام و متناسب با تغییرات جامعه بود.
مثلاً پس از دوم خرداد که جامعه آزادیهای بیشتری به دست آورد، کسبوکارها هم شروع به پوستاندازی کردند یا پس از انتخاب محمود احمدینژاد که به سیاستهای توزیعی علاقه داشت، شاهد تغییرات گسترده در رونق و رکورد فعالیتهای اقتصادی بودیم اما همانطور که اشاره کردم، این تغییرات آهسته و متناسب با ضرباهنگ جامعه بود.
مقوله کرونا اما از اساس با همه تحولات پیشین متفاوت است. بهخصوص اینکه شیوع این ویروس تقریباً با اوجگیری چهارمین انقلاب صنعتی و فراگیری فناوریهای نوین همراه است.
به همین دلیل معتقدم کرونا و انقلاب صنعتی چهارم، میتوانند دنیای جدیدی خلق کنند که از اساس با دنیای قبلی ما متفاوت است.
اکنون ما به این دنیا پا گذاشتهایم و تحولات اطراف ما بسیار سریع است.
احتمالاً خیلی از افراد این تغییرات را متوجه میشوند و برای خود و آینده خود و کسبوکار خود تصمیمهای تازه میگیرند اما خیلیها ممکن است متوجه این تغییرات نشوند و خود را برای جهان جدید آماده نکنند که در نتیجه بازنده خواهند بود.