◄ ترانزیت مهر در بزرگراه شریانی دل ها و معرفی یک آدم درجه یک
آقای مهندس ابوالفضل غیاثی دانش آموخته رشته مهندسی راه و ساختمان؛ در بیش از نیم قرن عمر کاری خود در پروژه های بزرگ راهسازی و ساختمانی با شرکت های نام آوری مانند ایرانکار و نیر پارس همکاری و مدیریت عالیه داشته است.
اشاره: کار مهندسان به خصوص مهندسان عمران، ساختن است و کارفرمایان: دولت، بخش خصوصی یا شخص سازنده.
اما انسان های والایی، در تمام با بخشی از زندگی نه به سفارش کارفرما و یا استفاده شخصی، که به فرمان دل با تحمل هزینه و صرف عمر نه مقطعی بلکه به طور مداوم برای کاربران نا شناخته ای می سازند که علاوه بر آن که آنها را نمی شناسند، اغلب آنها هنوز به دنیا نیامده اند. آنها جدا آدم های تراز نخست هستند.
ازگذشته های دور - تا کنون - وقتی کسی به منظور کارخیر پلی بر رودی و یا آب انباری ( خانی ) در بیابانی و یا کاروانسرا اتراق گاهی ( خان ) در گذرراهی و یا ( مهمانسرای) برای در راه ماندگان می ساخت، نمی دانست که در درازنای تاریخ چه کسانی: از روی پل می گذرند، از آب نما یا آب انبار ( خانی ) می نوشند، در کاروان سرا ( خان) اتراق و یا در میهمان سرا پذیرایی می شوند، چه نام و نشان کدام ملیت را دارند و دین و آیین آنها چیست.
استاد سخن سعدی در بوستان باب اول در شعری بلند با عنوان وصیت های نوشیروان به هرمز (در بیت ۷۹ ) می فرماید:
نمرد آنکه ماند پس از او بجای / پل و خانی و خان و مهمانسرای
و نیز شیخ ابوالحسن خرقانی که بر در سرای خود نوشته بود: « هرکه به این سرای در آمد نانش دهید و از ایمانش نپرسید … »
به هر حال مهندسان تا توان دارند و نفس می کشند کارشان ساختن است، گاه پلی یا راهی سرپناهی، گاه هم مدرسه یا درمانگاهی کارخانه یا کارگاهی و در مجالی که برای همه پیش نمی آید، نخبگانی در زنگ تفریح زندگی یا همه عمرکاری « در مواردی با تحمل هزینه های بسیار اولیه ومستمر بعدی، « فقط برای دل خود می سازند » بی مزدی و منتی اما با تحمل محنت هایی، ساختن همان ساختن است اما کاربرها و کارفرماها متفاوت اند.
خدمت مخلصانه ماندگار به ابنای روزگار و آیندگان، به خصوص نیازمندان و به عبارتی: « ترانزیت مهربانی از بزرگراه دل ها با تعرفه لبخند »
هدف: پاسخ به تقاضای هم نوع ناشناسی و شاید نیازمند و مانده در راهی، در امروز و فردای تاریخ روزهایی که این انسان تراز نخست حتما حضور فیزیکی ندارد، بدین ترتیب است که انسان جاودانه می شود،
مصراع اول شعر استاد سخن سعدی همین بار معنایی را دارد: نمرد آنکه ماند پس از او بجای. ( الخ) و اما بعد…شناخت بیشتر یک انسان تراز بالا یا درجه یک در حوزه کاری ما.
دوست گرامی جناب آقای مهندس علی آزاد دبیر محترم انجمن راه سازان در کانال مخصوص خودشان تحت عنوان «راه و راهسازی در ایران»یک مهندس برجسته راهساز و علاوه بر آن مهندس و انسان تراز بالا و درجه یک [ جناب آقای مهندس ابوالفضل غیاثی ] را بر گزیده و علاوه بر تعریف فعالیت های عمرانی، کارهای انسان دوستانه ایشان را ستوده و قدردانی نموده اند.
گرچه بسیاری مطالب را فرموده اند، اما به ضرورت و رسم زمانه در مورد نیکوکاران یا آدم های درجه یک هرچه گفته و نوشته شود، بازهم نا مکرر و کم است. چراکه اینها رکورد شکسته اند و تراز انسانیت را بالا برده اند.
مهندس ابوالفضل غیاثی دانش آموخته رشته مهندسی راه و ساختمان؛ در بیش از نیم قرن عمر کاری خود در پروژه های بزرگ راهسازی و ساختمانی با شرکت های نام آوری مانند ایرانکار و نیر پارس همکاری و مدیریت عالیه داشته، اما در کنار آنها در همه طول زندگی، به شرحی که گفته خواهد شد، با شوق در امور خیر نه دستی بر آتش، که درون آتش بوده که به عنوان نمونه و از جمله کارهای خوب گذشته ایشان کمک به زلزله زدگان طبس است:
توضیح: در ۲۵ شهریور ماه سال ۱۳۵۷ زلزله ای به شدت ۷.۷؛ ریشتر طبس و روستاهای مجاور آن را لرزاند، این شدیدترین زلزله ثبت شده در تاریخ کشور بود که شهر تاریخی و زیبای طبس را با خاک یکسان و نابود کرد. تعداد کشته متفاوت و بیشینه ۲۵۰۰۰ نفر گفته شده است.
علیرغم جو نا آرام کشور، علاوه بر دولت، مردم زیادی برای کمک به زلزله زدگان و بازسازی خرابی ها شتافتند، از آن جمله مهندس ابوالفضل غیاثی که با همیاری خیرین و نیکوکاران به نام، به یاری آسیب دیدگان و مصیبت زده ها شتافت و با ساختن یکصد واحد مسکونی و ۵ باب حمام وظیفه انسانی خود را در سطح مورد انتظار از یک انسان تراز بالا انجام داد.
با آقای مهندس غیاثی در اوایل دهه پنجاه آشنا شدم، توصیف مکارم اخلاقی ایشان در رابطه با محیط و همکاران و دوستان خارج از مطالب مهم این مقاله است، به قول آن شاعر خراسانی:
راز دل گفتن مستان شب یلدا خواهد/ بلکه پیوسته شبی از همه شب ها خواهد
شرح همه کارها و اقدامات موثر ایشان در راه توسعه و خدمت به هم نوع و کشورنیز موضوع این مقاله نیست. لذا در ادامه این نوشتار فقط به شرح یکی از کارهای خیر و دنباله دار ایشان و خانواده یعنی « ایجاد و توسعه بیمارستان خیریه غیاثی » و البته فعالیت های یک بخش از بیمارستان می پردازیم.
مهندس ابوالفضل غیاثی یکی از فرزندان انسان والا و نیکوکار روانشاد حاج علینقی غیاثی است، که قبل از پایان عمر شریف خود، در سال ۱۳۳۱ طی وصیت نامه ای مستند ثلث مالش را وقف امور خیریه و ایتام، در منطقه تقی آباد و وصفنارد ( محل فعلی بیمارستان و خیریه غیاثی ) فرمود.
بعد از فوت شادروان حاج علینقی غیاثی در سال ۱۳۳۷ ، وراث ابتدا پرورشگاهی در محل تعریف شده، سپس در سال ۱۳۵۰ در زمینی به مساحت۲۰،۰۰۰ متر مربع اقدام به ساخت در مانگاهی به مساحت ۱۲۰۰ متر مربع در منطقه و اطراف شهرک ولی عصر نمودند. با توجه به استقبال مردم از خدمات درمانی، خانواده غیاثی این مرکز را مرتبا توسعه دادند که در حال حاضر به بیمارستانی مجهز و روز آمد با ۲۰۰ تخت بیمارستانی با مساحت زیر بنای ۱۷،۰۰۰ مترمربع در ۵ طبقه ارتقا یافته است.
این بیمارستان تحت نظارت عالیه اوقاف، حمایت خیرین و از سال ها قبل با مدیریت جناب آقای مهندس ابوالفضل غیاثی در سطحی مطلوب به مردم منطقه خدمات پزشکی ودرمانی مختلف ارائه می نماید.
مهندس غیاثی با عشق عجیبی که همنوع دارد، رابطه عاطفی و انسانی و صمیمی خاصی بین و بیماران در محیط بیمارستان به وجود آمده است. چگونگی خدمت رسانی هر بخش به بیماران حکایت خاص خود را دارد. که باز هم شرح همه آنها در حجم این مقاله نیست.
اما به عنوان مشت نمونه خروار تصویری که از بخش همو دیالیز بیمارستان که در ذهن هر بازدید کننده اثر می گذارد را منعکس می کنیم.
بخش همودیالیز دارای سه سالن بزرگ متصل به هم و مجهز به ۴۲ تخت و دستگاه همودیالیز می باشد، روزانه و به طور متوسط ۱۲۰ بیمار و میانگین ماهانه حدود۳۵۰۰ بیمار در این مرکز همودیالیز می شوند. ( تصور می کنم از جمله بزرگ ترین ها در کشور باشد) .
وجوه تمایز متعددی بین مراجعان دیالیزی با دیگر ارباب رجوع بیمارستان وجود دارد، از جمله آنکه سایر بیماران حسب نیاز و بروز بیماری ویا برای دریافت خدمات خاص و موقت به بیمارستان مراجعه و پس از بهبودی یا دریافت خدمات خاص پس از مدتی محدود بیمارستان راترک می کنند، اما بیماران دیالیزی رابطه ای طولانی و اغلب چند و چندین ساله با بیمارستان دارند.
بیماران با معرفی معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی و پروسه خاص خود وارد بیمارستان می شوند. دریافت کنندگان خدمات بعضا قبل از رفتن روی تخت دیالیز و ضمن دریافت خدمات چند ساعتی را در بیمارستان می گذرانند و همراهان آنها در این مدت عاطل و بیکار و اوقات خسته کننده ای دارندو این کار سال ها ادامه دارد، این مهم مورد توجه مهندس غیاثی قرار گرفت و برای آن راه حل خلاقانه ای تعریف و اجرا نمود.
مهندس غیاثی برای بیشتر همراهان برنامه ای در نظر گرفته و با بسیاری از آنها رابطه دوستانه دارد، گپ و گفت او با نوجوانان، افراد در سنین مختلف متفاوت و با هرکدام به زبان خود آنها سخن می گوید، نام و بیوگرافی بیشتر بیماران و همراهان آنها را می داند.
آموزش انجام کارهای مقدور و سازنده از جمله پته دوری و…به همراهان بیماران به خصوص بیماران دیالیزی که رابطه دراز مدتی با بیمارستان دارند برگزاری کلاس های رایگان یک ساعته صنایع دستی در بیمارستان با هدف آموزش مهارت و ایجاد اشتغال آزاد از اهداف مهم آقای مهندس غیاثی مدیر بیمارستان بوده که آن را اجرا و عملی نموده است.
همراهان بیماران دیالیزی کم از کم سه ساعت در بیمارستان می مانند تا جریان خدمات درمانی بیمارشان آغاز و انجام شود، به همین دلیل مهندس غیاثی تصمیم گرفت که در بیمارستان کلاس های بافت و پته دوزی و ساخت زیور آلات و… دایر کند، ابزار و مواد اولیه را در اختیار کارآموزان قرار داده و با دستور مهندس محصولات تولیدی را بیمارستان به صورت نقدی از هنر آموزان خریداری نماید. قفسه اتاق مدیر بیمارستان ( مهندس ) و کشوهای آن مملو از کارهای تولیدی کار آموختگان در این بیمارستان است که مهندس با غرور و افتخار آن کارهای صنایع دستی را به بازدید کنندگان از بیمارستان نشان می دهد.
و در کف اتاق مدیر، کیسه های ارزاق برای اهدا به همراهان بیماران نیاز مند دیده می شود... از پی آمد های خوب آموزش های رایگان یک ساعته / در هر بار مراجعه به بیمارستان یادگیری یک حرفه و در آمدزایی پایدار برای خانواری است که در کنار خود یک بیمار هم دارد.
وقتی مهندس غیاثی باشوق توصیف ناپذیر کارهای تولیدی هنر آموختگان خود را نشان می دهد، به پدری می ماند که هنرهای فرزندانش را به رخ اقوام دوستان و آشنایان می کشاند.
برای آنها که اهل مطالعه باشند، کتابخانه مجهزی نیز دایر نموده که برخی همراهان بیماران اوقات فراغت خود را در آن به مطالعه بپردازند، مهندس برای این نوع همراهان نیز مسابقه از نوع کتابخوانی و خلاصه نویسی ترتیب داده و… اتاق بازی و سرگرمی کودکان از جمله دیگر اقدامات جالب در بیمارستان است.
- قبل از رسیدن به بیمارستان در یافت آباد به تابلوی یک مدرسه با نام مهندس غیاثی بر خوردیم.
-منهدس غیاثی از مشکل مسکن مناسب برای پزشکان با هدف اقامت در یافت آباد و حوزه نفوذ بیمارستان و اثر آن در کارآیی آنها آگاه و به همین مناسبت اقدام به احداث مجموعه مسکونی برای اقامت پزشکان به نام باغ نسرین نموده اند؛ که واحدهایی از آن ساخته شده و آماده بهره برداری است.
و این قصه عاشقی جریان مهر همچنان ادامه دارد و ما و شما شاهد: « جریان سازنده ترانزیت " مهر " در بزرگراه دل ها هستیم، با تقاضای مداوم در درازنای تاریخ. بزرگراهی که احداث آن علاوه بر اولویت تام و توجیه فنی، مالی و اقتصادی، توجیه وجدانی و اخلاقی هم دارد »
طی چند سال گذشته سه بار از این بیمارستان بازدید کرده و هر بار شاهد تحولی چشمگیر و اضافه شدن خدمات، تاسیس واحدی نو وارتقای محیط عاطفی بیمارستان بوده ایم. بیمارستانی که در آن علاوه بر مداوا مهربانی هم تدریس می شود.
در تمام مدت نوشتن این مقاله کوتاه فرازهایی از شعر سروده نیکوکار گرامی روانشاد مهندس مجتبی کاشانی را در ذهنم مرور می کردم:
در مجالی که برایم باقی است
بازهمراه شما، مدرسه ای می سازیم
که در آن همواره
به زبانی ساده
«مهر» تدریس کنند
و بگویند خدا
خالق زیبایی
وسراینده عشق
آفریننده ماست
درود برجمعی مهندسان صنعت وساختمان و درود بر جناب مهندس غیاثی که سایر مهندسان وهمکاران ایشان که برای رفاه حال ملت زحمات بسیار کشیده اند انشالله که شاگردان ایشان هم راه ایشان را که خدمت خالصانه وبا عشق است ادامه دهند.سپاس از اطلاع رسانی مدیریت محترم تین نیوز .