◄ قصه ایستگاههای راهآهن-بخش نخست
وبلاگ عباس آخوندی-ایستگاه راهآهن همدان در ۱۳ کیلومتر هوایی تا مرکز شهر مکانیابی شدهبود. در اولین بازدیدی که از ایستگاه داشتم، شوکه شدم. آیا میشود راهآهنی را از تهران به سمت همدان به طول ۲۶۷ کیلومتر طراحی کرد، آن وقت، آخر کار را در ۱۳ کیلومتری شهر رها کرد؟ آن هم برای شهری که قطر کمربندی شهر یعنی از این سو تا سوی دیگر شهر تنها ۷ کیلومتر است.
از کارشناسان پرسیدم: چرا این اتفاق رخ دادهاست؟ گفتند: چون نزدیک شدن به شهر گران تمام میشود. گفتم: پس چرا اساسا این طرح را اجرا کردهاید؟ شما میخواهید حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان راهآهن اجرا کنید ولی آخرِ آن را برای سیصد میلیارد تومان نیمه تمام بگذارید؟ به آنان گفتم آیا شما حاضرید زن و یا دخترتان را با این راهآهن به همدان بفرستید و شب و دیر وقت و یا در زمستان سرما و گرمای تابستان در بیابان اسیر شوند تا وسیلهای برای رسیدن به شهر پیدا کنند؟ از آن گذشته شما میدانید که هزینه انتقال آن ۱۴ کیلومتر آخر برای انتقال از ایستگاه به همدان از هزینه بلیط راهآهن تهران-همدان برای مردم بیشتر خواهد شد؟ واقعا شما فکر کردهاید آدمها کالا هستند که در هر جا خواستید تخلیهشان کنید؟ گفتند آقا شما چه میگویید: این نظام طراحی در وزارتخانه بودهاست.
▪️ایستگاه راهآهن شیراز در بزین در ۱۰ کیلومتری شهر است.
▪️ایستگاه ارومیه در برهانلو قرار دارد و با شهر 8 کیلومتر فاصله دارد.
▪️ایستگاه رشت عملا در جیرده در فاصله ۸.۵ کیلومتری رشت و ایستگاه سنندج در بالای گردنه صلوات آباد قرار دارد.
▪️ایستگاه تبریز در ایل گولی است و اتصال آن به ایستگاه مرکزی و تاریخی تبریز پیشبینی نشدهاست.
من تازه مفهوم «مدیریت انقلابی» حضرات را فهمیدم که چه بلایی بر سر این مردم میآورند. فقط نتیجه نمونه شیراز آنها این شد که پس از صرف هزاران میلیارد تومان هزینه، شهری چون شیراز که کلانشهر است و با آن همه گردشگر داخلی و خارجی صرفا هفتهای ده قطار برنامهای داشته باشد. یعنی بهرهوری در حد صفر.
شیراز نمونه جالبی است. در شیراز دو خط آهن دیگر هم در دست اجرا است. یکی به سمت گلگهر و دیگری به سمت بوشهر. ایستگاه دوم شیراز که قرار بود به این دو محور خدمات دهد در بیش از ۱۰ کیلومتری اولین ایستگاه مترو در ورودی شهر قرار داشت. حال شما تصور کنید که یکی بخواهد سفری را از گلگهر به اصفهان و یا تهران داشته باشد، چه فلاکتی باید بکشد. اینکه میگویند پول درمانِ همه دردها نیست. حداقل به قدری فکر و #تدبیر نیاز است، از این رو است.
به هر صورت بر مبنای نظریه شهرسازی ریلپایه و رسیدن خط ریل به نزدیکترین نقطه سکونت مردم و امکان ترکیب آن با خطوط مترو و یا پایانههای مسافری اتوبوس و سواری و یا حتی ترکیب آن با پایانههای دریایی تصمیم گرفتم که محل استقرار همه ایستگاهها را به درون شهرها انتقال دهم، بنای آنها را به عنوان یک مرکز توسعهشهر طراحی کنم، در #معماری آنها از ایدههای طراحی ایرانشهری معاصر بهره بگیرم و تا آنجا که ممکن باشد برای انتخاب بهترین طرح از روش مسابقه بین معماران استفاده نمایم.همین روش را در همدان بکار گرفتیم.