خدمات متقابل توسعه اقتصادی و گردشگری
تئوریهای استراتژی توسعه برونگرا در زمینه ترویج گردشگری بیانگر این است که رشد گردشگری بهویژه در کشورهای کمدرآمد که امکان صنعتیشدن سریع را ندارند، میتواند منجر به تنوع اقتصادی بدون اتکای بیش از حد به صادرات سنتی شود. این صنعت، اگرچه نمیتواند اقتصاد شهر را بهطور کامل بسازد، اما نقش مثبتی از طرق مستقیم و غیرمستقیم در اقتصاد جوامع ایفا میکند.
تئوریهای استراتژی توسعه برونگرا در زمینه ترویج گردشگری بیانگر این است که رشد گردشگری بهویژه در کشورهای کمدرآمد که امکان صنعتیشدن سریع را ندارند، میتواند منجر به تنوع اقتصادی بدون اتکای بیش از حد به صادرات سنتی شود. این صنعت، اگرچه نمیتواند اقتصاد شهر را بهطور کامل بسازد، اما نقش مثبتی از طرق مستقیم و غیرمستقیم در اقتصاد جوامع ایفا میکند.
اثرات مستقیم صنعت گردشگری از هزینهکرد اولیه گردشگران برای کالاها و خدمات مصرفی ایجاد میشود. این بخش از اثرات، باعث ایجاد اشتغال مستقیم و کسب درآمدهای ارزی از طریق تولید و فروش کالاها و خدمات به گردشگران میشود. براساس همین نظریه، گردشگری بهصورت غیرمستقیم نیز بر رشد تاثیر میگذارد؛ چراکه اثر پویایی را در کل اقتصاد به شکل آثار سرریز یا دیگر آثار خارجی نشان میدهد. بهعبارت دیگر، گردشگری میتواند بهعنوان موتوری محرک برای رشد اقتصادی عمل کند و رشد سایر فعالیتهای اقتصادی را نیز که با آن صنعت مرتبط هستند و به آن، کالا یا خدمت ارائه میدهند یا محصول آن را مصرف میکنند، به همراه داشته باشد.
بهبود اقتصاد، رشد گردشگری
نظریه همگامی رشد اقتصادی و توسعه صنعت گردشگری همزمان سوالاتی را در ذهن مطرح میکند که آیا به واقع توسعه گردشگری علت اصلی یا کمکی رشد اقتصادی بوده است یا این رشد اقتصادی است که باعث گسترش صنعت گردشگری میشود؟ بهطور کلی میتوان گفت میان صنعت گردشگری و رشد اقتصادی همگرایی و ارتباطی دوطرفه وجود دارد. در واقع با استناد به فرضیههای رشد گردشگریمحور و گردشگری طرفدار قشر ضعیف میتوان بر این موضوع صحه گذاشت که وضعیت مطلوب اقتصادی یک کشور بر میزان جذب گردشگر اثر مثبت دارد. بنابراین دولتها باید به این مساله توجه داشته باشند که گرچه رشد اقتصادی از توسعه گردشگری متاثر است اما بر آن نیز اثر میگذارد؛ بنابراین بهبود وضعیت بهرهوری، افزایش تولید و گسترش صادرات، تاثیر بسزایی بر جذب گردشگر و توسعه گردشگری خواهد داشت.
اما چرا مردم در جوامع بومی چندان به فکر فعالسازی گردشگری منطقهای نیستند؟ شاید بتوان از جمله موارد عدم همکاری جامعه میزبان و ساکنان محلی را وجود پارهای ادراکات منفی در مورد آثار اقتصادی توسعه گردشگری و فصلی بودن اغلب مشاغل این صنعت دانست. زیرا بسیاری از جاذبههای گردشگری بهگونهای هستند که در فصول و ایام خاص سال امکان بازدید یا استفاده از آنها وجود دارد.
به دلیل ضعف بنیه مالی ساکنان محلی برای سرمایهگذاری در ساخت هتلها، فروشگاههای بزرگ و سایر زیربناهای مورد نیاز گردشگری، ساکنان غیربومی یا خارجی وارد صحنه شده و اقدام به سرمایهگذاری میکنند و حتی اجناس مورد نیاز گردشگران را از سایر مناطق به آن منطقه وارد میکنند. یکی از تاثیرات این نوع سرمایهگذاری از دیدگاه ساکنان، عدم بهکارگیری افراد بومی در مشاغل کلیدی یا پستهای بالای این صنعت و در نتیجه عدم مشارکت ساکنان در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای مربوط به توسعه گردشگری در منطقه است؛ امری که امروزه بسیاری از گروههای مردمنهاد سعی در تغییر آن دارند و بر آنند تا با بهرهگیری از توان نیروی کاری بومی و استفاده از سرمایه اندک مردم محلی، به ایجاد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری کمک کنند.
حال برای توسعه و گسترش صنعت گردشگری و بالطبع پیشرفت اقتصادی باید از ظرفیتهای دانشگاهی، آموزشهای کوتاهمدت و آموزشهای ضمن خدمت و مستمر برای رعایت تناسب رشد صنعت و ارتقای علمی آن بهره جست. در غیر این صورت شاهد آسیب دیدن این صنعت و به تناسب بروز ضعفهای اقتصادی در تولید ناخالص ملی، عرضه و تقاضا، تراز پرداختها و سایر موضوعات حول اقتصاد و گردشگری با توجه به عواملی چون کیفیت امکانات و جاذبههای گردشگری، میزان ستانده از پرداختها و هزینهها برای گردشگری، مشارکت دولت در تدارک زیرساختهای صنعت گردشگری و ایجاد انگیزهها، سطح توسعه جامعه میزبان و اندازه اقتصاد ملی خواهیم بود.
در جهت رفع معضلات موجود و پیشبرد اقتصاد مبتنی بر گردشگری، باید بسترها و زمینههای کلی را که در شکلگیری سیاستگذاریهای موثر اقتصادی نقش دارند بشناسیم تا ضمن دستیابی به موانع و مشکلات عمده براساس آن بتوانیم راه حلها و راهکارهای اساسی و واقعی برای رفع بیکاری و ایجاد اشتغال با توجه به توسعه صنعت گردشگری بهعنوان یکی از پایلوتهای موجود در زیرساخت اقتصادی را در کشور فراهم کنیم.
امیرحسین حیدرزاده-کارشناس ارشد علوم اجتماعی